به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران شمع راهت ذوب در بیراهه روزگار شده و دود بی‌اخلاقی چهره شهر را خاکستری کرد، و تنها میعاد گاه نام تو میزبان حیات زمان را نظم می‌دهد.

زمانه‌ای که مسابقه خوشنویسی نامت بر کالبد بی‌جان پارچه، رونقی بیش از زانو زدن بر سجده گاه راه تو دارد.

تنها و تنها به نقاشی قاب ظاهر پرداخته‌ایم و تار و پود طرح را به قافله فراموشی سپرده‌ایم اینگونه می‌شود که در امواج ای کاش‌های زمانه غرق می‌شویم در روزنه انوار حسینی، در گمراهه زمانه راه را پی می‌گیریم .

ای کاش سراسیمه در جاده تلنگر زندگی پیش می‌رفتیم. ای کاش‌های لغزش را به تصویر انصاف می‌کشیدیم وبی‌توجهی اخلاق را در قتلگاه زجرکش‌ می‌کردیم و سنگ تراش مرام حسین را بر تارک غبار گرفته روزگار حک می کردیم و شریان بیراهه روزگار را بر مدار تیز تیغ اخلاق منقطع می‌کردیم تا نبض زمانه منظم به صدا در آید.

بیائیم حباب عشق به حسین را بر آبگینه خاک گرفته روزگار طرح اندازیم تا امواج نورانیت خاک گرفته شهر را جلا دهد.

این روزها تنفس در هوای شهر به حرمت نامت حال و هوای دیگری دارد چرا که ذکر نامت، بهار شکوفه‌های انسانیت را در برگ ریزان زمانه طنین انداز می‌کند و سمفونی کلید واژه های حقیقی ایمان را بر تخته سیاه ظواهر به صدا در می‌آورد، ای کاش این روزها به جای حرکت به سوی مرزهای کربلا و ازدحام مرزهای این شهر، مرزهای ایمان و باور حسین را لبریز کردیم تا ذخیره‌ای تا عاشورا دیگر داشته باشیم.

بیائیم باور حسین را در شهر بی‌توجهی کوفی خود رها نکنیم.یادداشت از شبنم رخ فیروزگرانی

انتهای‌پیام/