به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، نام "هیلاری کلینتون" اگرچه افکار عمومی جامعه آمریکا را به یاد حوادث دسامبر 1995 و چشم پوشی او به رسوایی اخلاقی همسرش(بیل کلینتون) با مونیکا لووینسکی میاندازد، اما برای ما ایرانیها نام هیلاری کلینتون تداعیگری مجموعهای از خباثتها و دشمنیهای بی پایان است.
کلینتون که در دولت اول اوباما (2008 تا 2012) تصدی وزارت خارجه یانکیها را برعهده داشت، یکی از حامیان و طراحان پشت پرده فتنه 88 بود؛ این یک ادعا نیست، بلکه تحلیل محتوای سخنان کلینتون در فاصله ژوئن 2009 تا فوریه 2011 به وضوح بیانگر حمایت تمام قد وی از هنجارشکنیها و آشوب طلبیهای بازندگان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ایران است.
فعالان سیاسی و رسانهای ایران هرگز نقش مستقیم وزارت خارجه آمریکا در هدایت آشوبهای 88 از طریق اثرگذاری بر شبکههای اجتماعی را از یاد نخواهند برد؛ زمانیکه کلینتون در کسوت وزیر خارجه آمریکا به دستاندرکاران وب سایت توئیتر دستور داد تا تعمیرات جهت برطرف کردن نقصهای فنی این وب سایت را متوقف کنند تا آشوبگران بتوانند با هم در ارتباط باشند.
البته آتش افروزیهای خانم کلینتون در ماجرای فتنه 88 تنها به مورد مذکور ختم نمیشود؛ به گونهای که در ایام هشت ماهه فتنه 88، اظهار نظر پیرامون وقایع ایران به ترجیع بند سخنان وی در محافل مختلف تبدل شده بود.
در اواسط سال 2011 که دولت آمریکا منافع خود در سطح منطقه را بواسطه خیزش بیداری اسلامی در خطر میدید، کلینتون در بنیاد رونالد ریگان واشنگتن دی سی حاضر شد و در موضعی فرار به جلو برای نشان دادن تسلط دولت متبوعش بر اوضاع منطقه غرب آسیا، گفت: امروز ما از ابزارهای جدید استفاده می کنیم. برخی شاید ایام آشوبهای بعد از انتخابات ایران را بیاد داشته باشند که از طریق توئیتر افراد میفهمیدند که باید کجا بروند و چه اتفاقی قرار است رخ بدهد.
البته حمایت از فتنه 88 تنها منحصر به وزیر خارجه آمریکا نبود بلکه مافوقش یعنی اوباما هم تلاش داشت تا در ماراتن جنون آمیز هجمه به ایران از سایر دولتمردان غربی عقب نماند؛ رییس جمهور آمریکا که این روزها نیروهای امنیتی تحت امرش سرگرم سرکوب تظاهرکنندگان ایالت میسوری هستند، در 5 تیرماه 1388 در حاشیه اجلاس جی8 اظهار داشته بود:"حق آزادی بیان و تجمع! که مردم ایران خواهان آن هستند آرزوها و آرمانهای جهانشمول هستند".
اوباما در همان سخنرانی، نامزد شکست خورده انتخابات ایران را مورد تفقد قرار داد و به نوعی او را برای ایستادن در برابر حاکمیت و هنجارشکنی بیشتر ترغیب کرد و چنین گفت:"موسوی به منشأ الهامبخش آن دسته از هموطنان خود تبدیل شده است که خواهان گشایش به سوی غرب هستند".
البته به غیر از مقامات آمریکایی سایر دولتمردان و سیاست مداران غربی نیز در سال 88 وارد معرکه شدند تا بلکه بتوانند از نمد آشوبافکنی عدهای وطنفروش، کلاهی قطور را برای خود ببافند؛ از نتانیاهو نخست وزیر کودک کش رژیم صهیونیستی که بگذریم، به سیاههای از اسامی روسای جمهور و نخست وزیران کشورهای غربی میرسیم که در فتنه 88 تلاش داشتند گوی سبقت را در چراغ سبز نشان دادن به فتنهگران از یکدیگر بربایند؛ از مرکل صدراعظم آلمان گرفته تا سارکوزی رئیس جمهور وقت فرانسه و هارپر نخستوزیر محافظه کار کانادا.
اما یادداشت پیش رو هرگز بدنبال نبش قبر اتفاقات گذشته نیست؛ چرا که از یک سو، دخالتها و طمع ورزیهای شیطان بزرگ و کارگزارانش (همچون کلینتون) علیه منافع ملی ایرانیان بر اذهان بیدار ساکنان این بوم پوشیده نیست و از سویی دیگر، ملت ایران بواسطه رهبری داهیانه حضرت آیتالله خامنهای پس از گذشت پنج سال از فتنه 88، امروز به وحدت و انسجامی کم نظیر دست یافته است.
چیزی که نگارنده را به نوشتن این وجیزه و واگویی نقش وزارت خارجه آمریکا در فتنه 88 واداشت، اظهارات اخیر کلینتون است؛ اظهاراتی که با هدف غسل تعمید چهره مخدوش شده دموکراتها مطرح شد تا بلکه کلینتون و هم حزبیهایش به این زودی قافیه انتخابات 2016 آمریکا را به جنگ سالاران جمهوری خواه نبازند.
کلینتون که این روزها در رویای تکیه بر کرسی کاخ سفید سیر میکند، جمعه شب در مرکز سابان موسسه بروکینگز حاضر شد تا ضمن تجدید پیمان با متحدان صهیونیستش، از حسرتها و افسوسهای دوران تصدیاش بر وزارت خارجه آمریکا بگوید.
اوج اظهارات کلینتون آنجایی بود که وی در پاسخ به یکی از سوالات هیم سابان(متولی مرکز سابان) به مانند یک فردی هیستریک آرزو کرد ای کاش در سال 2009(1388) در قبال وقایع ایران(فتنه) اظهارات و اقدامات صریحتری انجام میداد.
این اظهارات کلینتون اگرچه در بدو امر بیانگر حسرتهای فروخورده نهفته در ضمیرناخوداگاه یک ورشکسته سیاسی است اما با تحلیل گفتمان این اظهارات و واکاوی لایههای پنهان آن و توجه به مکان و زمان نقل آنها به اطلاعات دسته اولتری رهنمون میشویم.
اولا، اظهارات کلینتون در مکانی ایراد شد که اگرچه در ظاهر، اتاق فکر دموکراتها محسوب میشود اما در اصل، مرکزی برای تحکیم پیوند دموکراتها با لابیهای متنفذ صهیونیستی فعال در آمریکا است؛ بگونهای که "هیم سابان" در می 2002 در مراسم افتتاح مرکز سابان، فلسفه وجودی این مرکز را حفاظت و حراست از منافع اسرائیل عنوان کرد؛ بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که اظهارات کلینتون در این مرکز مبنی بر ندامت بابت کم کاری در دامن زدن به فتنه 88، نوعی توبه سیاسی از درگاه اربابان صهیونیستیاش و مخابره این پالس به آنها باشد که در صورت برتن کردن ردای ریاست جمهوری امریکا، اشتباهات گذشته را در قبال ایران جبران میکند.
از سویی دیگر، زمان این اظهارات کلینتون نیز قابل تامل است؛ وزیر خارجه سابق امریکا در شرایطی در مرکز سابان حاضر میشود و اظهارات خصمانه خود علیه ملت ایران را بر زبان میاورد، که دولت آمریکا بیش از یک سال است در قالب گروه 1+5 با هیئت عالیرتبه ایرانی پیرامون موضوع هستهای مذاکره میکند؛ در واقع، اگر با مبنا قراردادن قانون احتمالات، کلینتون را رئیسجمهور بعدی آمریکا بدانیم که مستمسک و نیازمند دلارها و حمایتهای لابیهای صهیونیستی است،آنگاه آشکار میشود که دیوار بیاعتمادی میان ایران و آمریکا که در مذاکرات اخیر متجلی شده است، چیزی بیش از حد تصور دوستان داخلی و دشمنان خارجی است.
البته باید توجه داشته باشیم که غربیها هیچگاه به ایران اعتماد نخواهند کرد چرا که هدف آن ها متوقف کردن مسیر پیشرفت علمی و جهادی جوانان این مرز و بوم است و موضوعاتی چون انرژی هستهای و تحریمها بهانه و دستاویزی بیش نیست؛ مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین به گزافه گویی مقامات آمریکایی مبنی بر ضرورت جذب اعتماد از جانب ایران پاسخ قاطعی دادند و فرمودند: "ما اصلاً به اعتماد کردن آمریکا هیچ احتیاجی نداریم و نمیخواهیم اعتماد او را جلب کنیم چرا که برای ما اهمیتی ندارد؛ اینها مستکبرند و ما آبمان با مستکبران در یک جوی نمیرود".
انتهای پیام/
خانم کلینتون مثل اینکه شما یادتان رفته هر وقت شما مقابل ملت ما می ایستید شکست بزرگی می خورید و این را هم یادآور می شوم که پنج قدرت جهانی در یک طرف میزمذاکره می نشینند و کشور قدرتمند ما دریک طرف مقابل پنج قدرت پس بیخودی شعار ندهید چون ایران ایران سابق نیست