اما بعد از مدتی کسانی که ایده باربی را در سر داشتند و این عروسک را با انواع وسایل همراهش به فروش می‌رساندند به این نتیجه رسیدند که پازل فرهنگی باربی با انتشار کتاب‌هایی برای کودکان تکمیل می‌شود. کتاب‌‌هایی جذاب که قصه عروسک در موقعیت‌های مختلف را دارد و کم کم از سال 2013 کتاب‌های باربی هم از راه رسیدند.

اما آن چیزی که کتاب «باربی: من می‌توانم مهندس کامپیوتر باشم» را به قول منتقدان رسانه‌های غربی بد و واقعا بد کرده، این است که بر خلاف اهداف تعیین شده برای فرهنگ سازی توسط این باربی‌ها که قرار است که دختران آموزش دهد آنها هم می‌توانند سهم بیشتری در کارهای اجتماعی و مشاغل داشته باشند، این باربی واقعا نمی‌تواند مهندس کامپیوتر باشد و به یک تیم برای ساخت یک بازی کامپیوتری احتیاج دارد و آن چیزی که فاجعه کتاب باربی را برای فرهنگسازان آمریکایی بیشتر کرده، این است که تیم متشکل از پسران و مردان است و باربی بدون کمک مردها اصولا نمی‌تواند مهندس کامپیوتر باشد!

 

ماجرای کتاب از آن قرار است که باربی می‌خواهد یک بازی کامپیوتری برای آموزش کار با کامپیوتر به کودکان بسازد اما او نمی‌تواند و از همه بدتر لب تاپ صورتیش ویروسی می‌شود و او درمانده به سراغ دوستانش از جنس مذکر می‌رود و آنها کامپیوتر را برایش درست و برنامه نویسی بازی را انجام می‌دهند و باربی اعتراف می‌کند که خودش به تنهایی نمی‌تواند این کار را انجام دهد!

و همین ماجرا باعث خشم منتقدان و رسانه‌های آمریکایی شده تا نویسنده این کتاب سوزان مارنکو را به باد شدیدترین انتقادها بگیرند و او را سرزنش کنند و کار را به آنجا برسانند که تیم همکار برای انتشار این کتاب وادار به عذرخواهی درباره محتوای کتاب شوند و نویسنده کتاب قول بدهد اگر شرکت بخواهد می‌تواند نسخه جدیدی از کتاب باربی مهندس کامپیوتر مطابق اهداف از پیش تعیین شده برای ورود هر چه بیشتر زنان به مشاغل مختلف، بنویسد.