به
گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، سرانجام ارتش و نیروهای امنیتی عراق در کنار نیروهای داوطلب مردمی این کشور موفق شدند، شهر "بیجی" و پالایشگاههای نفتی موجود در آن را آزاد و عناصر گروه تروریستی تکفیری "داعش" را از آن بیرون کنند.
اما بیجی در کجا قرار دارد، چرا این شهر، منطقهای مهم و استراتژیک هم برای داعش و هم برای دولت عراق خوانده میشود، چرا داعش بر سیطره بر این شهر تاکید دارد، موقعیت اقتصادی این شهر در اقتصاد عراق چیست، از دست دادن این منطقه برای داعش و تسلط ارتش عراق بر آن چه بازتابهایی دارد؟ مطلب زیر تلاش دارد، به سوالات فوق الذکر پاسخ دهد.
آشنایی با شهر بیجی شهر "بیجی" که در 210 کیلومتری شمال بغداد قرار دارد، از حیث تقسیمات اداری و کشوری وابسته به استان "صلاح الدین" و در کنار رود دجله و نزدیک شهر "موصل" قرار گرفته است.
براساس جدیدترین آمارها جمعیت بیجی 100 هزار نفر اعلام شده که اغلب ساکنان آن را عشایر عرب اهل سنت عراق تشکیل میدهند. مهمترین محلهها و کویهای این شهر العصری، التأمیم، تل الزعتر، الدربات القدیمه (الدربات الفوک) است.
شهر بیجی را به پالایشگاههای نفتی و ایستگاههای تولید برقش میشناسند، به گونهای که بزرگترین پالایشگاه نفت عراق به نام "پالایشگاه بیجی" با 12 هزار نفر نیرو در این شهر قرار دارد.
پالایشگاه بیجی چهار بخش را در برمیگیرد، دو بخش از آن به پالایشگاه شمال و دو بخش دیگر به پالایشگاه صلاح الدین معروف است که مجموعا پالایشگاه بیجی را تشکیل میدهند.
این پالایشگاه تا پیش از تصرف توسط گروه تکفیری داعش بارها توسط عناصر مسلح تروریستی مورد حمله قرار گرفته و بخشهایی از آن تعطیل و پس از بازسازی و تعمیر بار دیگر راه اندازی شده بود.
شهر بیجی صرف نظر از پالایشگاهش، دارای ایستگاههای تولید برق نیز میباشد که یکی حرارتی و دیگری گازی است. در این شهر همچنین دو کارخانه تولید روغن نباتی و تولید سیمان نیز وجود دارد.
جایگاه بیجی در اقتصاد عراق شهر بیجی به دلیل در برگرفتن تاسیسات و مراکز اقتصادی فوق از اهمیت بسیاری در چرخه اقتصادی عراق برخوردار است به گونهای که ایستگاههای تولید برق این شهر توان تولید روزانه 600 مگاوات برق را دارند و بسیاری از مناطق و استانهای شمال عراق از برق این پالایشگاه نیازهای خود را تامین میکنند.
همچنین توان پالایش نفت خام پالایشگاه بیجی که در سال 1982 ساخته شد و در حدود 180 کیلومتری شمال بغداد قرار دارد، روزانه 310 هزار بشکه در نظر گرفته شده، اگرچه از سال 2011 تا زمان تصرف بدست داعش تنها از 70 درصد ظرفیت این پالایشگاه بهره برداری میشد که مهمترین دلیل آن کمبود مواد اساسی مانند نفت خام، قطع مکرر برق و وجود مشکلات زیرساختی در آن بود.
این پالایشگاه صرف نظر از تصفیه نفت خام، محصولات پتروشیمی نیز تولید میکند که آن را به 11 استان عراق از جمله استان بغداد صادر میکند تا نیازهای بازار مصرف داخلی در حوزه پتروشیمی این مناطق را تامین کند.
پالایشگاه بیجی در سال 2011 میلادی روزانه 11 میلیون لیتر گازوئیل، 7 میلیون لیتر بنزین و 4.5 میلیون لیتر نفت سفید تولید میکرد.
اهمیت شهر و پالایشگاه بیجی برای داعش از آنچه گذشت میتوان به اهمیت شهر بیجی و پالایشگاه آن برای گروه تروریستی تکفیری داعش و حفظ آن پی برد، آن هم برای گروهی که یکی از مهمترین منابع تامین درآمدش فروش نفت مسروقه از میدانهای نفتی تصرف شده در عراق و سوریه است.
در واقع تسلط داعش بر پالایشگاه بیجی این امکان را به این گروه تروریستی میداد تا برای اولین بار نفت خام مسروقه میدانهای تحت تصرفش به ویژه در شرق سوریه را تصفیه کند و آن را به بهایی بیشتر در بازارهای جهانی به فروش برساند.
علاوه بر اینکه دستیابی داعش به تکنولوژی تصفیه نفت خام این امکان را برای این گروه فراهم میکرد، نیازهای نفتی و پتروشیمی مناطق تحت تصرف خویش را تامین کند و این به معنای استقلال و خودکفایی بیش از پیش این داعش بود.
به همین دلیل حفظ این منطقه برای داعش از اهمیت بسیاری برخوردار بود.
اهمیت شهر و پالایشگاه بیجی برای بغداد
همانگونه که شهر و پالایشگاه بیجی برای داعش از اهمیت بسیاری برخوردار است، برای دولت عراق نیز این منطقه و تاسیسات آن که بزرگترین پالایشگاه نفت عراق و چند ایستگاه تولید برق را در خود جای میدهد، حائز اهمیت بسیاری است.
خروج این منطقه از تسلط و کنترل دولت عراق و به تبع آن پالایشگاه و تاسیسات نفتی و ایستگاههای تولید برق آن از مدار تولید و چرخه اقتصاد دولت عراق به معنای فروپاشی و سقوط غیر مستقیم بغداد بود، چون در سطور بالا ذکر شد، محصولات پالایشگاهها و ایستگاههای تولید برق بیجی نیازهای 11 استان از 18 استان عراق به ویژه در شمال این کشور را تامین میکند و خروج بیجی از عرصه اقتصادی عراق به معنای فلج شدن دو سوم عراق و ناتوانی بغداد در تامین نیازهای این مناطق است که رهاوردی جز سقوط دولت در این کشور را به دنبال ندارد.
به همین دلیل است که "بیجی" برای داعش برگ برندهای بزرگ و اهرم فشاری قدرتمند علیه بغداد بود و آزادسازی آن در راس اولویتهای دولت و ارتش این کشور قرار داشت.
بازتابها و پیامدهای آزادسازی بیجی آزادسازی شهر و پالایشگاه بیجی تنها آزادسازی یک منطقه یا باز پس گیری یک پالایشگاه نیست، بلکه این پیروزی برای دولت عراق و این شکست برای داعش و فراتر از آن برای هم پیمانان منطقهای و فرامنطقهای این گروه مفاهیم و پیامدهای بسیاری دارد که میتوان آن را در موارد زیر ملاحظه کرد.
الف) پیامدهای داخلی – برای دولت عراق آزادسازی بیجی برای دولت نوپای «حیدر العبادی» نقطه قوت بزرگی است، تا نشان دهد، اگرچه برخی از ایادی و طرفها خواستند تا به هر طریق ممکن «نوری المالکی»، نخست وزیر سابق این کشور را از عرصه سیاست خارج کنند و سیاستهای وی را تغییر دهند، اما حیدر العبادی ثابت کرد، ادامه دهنده و رهرو همان سیاست مالکی دستکم در مبارزه با تروریسم است.
بسیاری امید داشتند، با روی کار آمدن حیدر العبادی دیگر نام و نشانی از ایران و نزدیکی به تهران که مالکی همواره به آن متهم بود، بچشم نخورد. اما حضور سردار سلیمانی در جای جای عراق و مشارکت وی در آزادی مناطقی چون آمرلی و جرف النصر و انتخاب تهران به عنوان اولین مقصد سفر خارجی حیدر العبادی ثابت کرد، تغییری در سیاستهای عراق مشاهده نمیشود و این کشور همچنان یکی از مهمترین ارکان محور مقاومت است.
در حالیکه بسیاری از طرفهای منطقهای و فرا منطقهای خصم عراق امید داشتند، حیدر العبادی سیاستهای نوری المالکی را در مبارزه با تروریسم دنبال نکند و یا تغییراتی در آنها ایجاد کند، حیدر العبادی نشان داد که در این امر همچون نوری المالکی بسیار مصمم است.
اقدام حیدر العبادی در برکناری شماری از فرماندهان ارشد ارتش و نیروهای مسلح عراق که اساسا توسط آمریکاییها آموزش دیده بودند، اقدامی بسیار شجاعانه و قابل ستایش بود و در حالیکه همه در انتظار تبعات منفی این اقدام بودند، دیدند که این تغییرات چه نتایج مثبتی به همراه داشتند.
آزادسازی بیجی برای عراق تنها آزادسازی یک منطقه یا پالایشگاه نبود، آزادسازی بیجی برای دولت عراق به این معنا بود که دولت و مردم این کشور میتوانند بر استعدادها و شایستگیهای موجود در کشور تکیه کنند.
در حالیکه در تمام طول این مدت آمریکاییها تلاش داشتند، بغداد را قانع کنند، برای مقابله با داعش نیاز به حضور نظامیان آمریکایی است، به عنوان مثال ژنرال "مارتین دمپسی"، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا و "چاک هاگل"، وزیر دفاع این کشور در مجلس سنای آمریکا ادعا کرده بودند که برای آزادی موصل نیاز به نیاز 80 هزار نظامی آمریکایی است، اما این پیروزی و پیروزیهای دیگر بدست آمده در مناطق دیگر عراق علیه ثابت کرد، مردم این کشور با وحدت و همدلی توان مقابله با بزرگترین خطرات را دارند.
ب) پیامدهای داخلی – برای داعش پیامدهای سقوط بیجی برای داعش بیشمار است، به گونهای که به جرات میتوان گفت، اگر آزادی بیجی سرآغاز فروپاشی داعش نباشد، تسریع کننده آن خواهد بود، چراکه از دست دادن بیجی برای داعش به معنای قطع ارتباط شهر «تکریت»، زادگاه صدام حسین، دیکتاتور معدوم عراق با "موصل"، پایتخت خود خوانده امارت داعش است.
شهر بیجی با داشتن حدود 100 هزار جمعیت بزرگترین شهری است که تاکنون از دست داعش خارج شده و از دست دادن آن برای داعش از اهمیت زیادی برخوردار است، چراکه این شهر قرار بود، به مهمترین پایگاه تصرف شهر «تکریت»، زادگاه بعثیها تبدیل شود که در 40 کیلومتری شمال آن قرار دارد.
اما مهمترین پیامد آزادی بیجی را باید در متزلزل شدن پایگاه داعش در موصل ملاحظه کرد که تابستان بدست این گروه تکفیری اشغال و پایتخت امارت خود خوانده آن شد. اهمیت بیجی برای موصل آن است که مهمترین خط امداد و کمک رسانی به این شهر برای داعش است و با آزادی آن در عمل این خط امداد و کمک رسانی قطع شد.
آزادی بیجی بیشک آسیبپذیری موصل، بزرگترین و مهمترین سنگر داعش را افزایش میدهد، به ویژه اگر به اوضاع داخلی شهر و اداره آن توسط داعش نیز داشته باشیم. خدمات آب و برق در موصل در وضعیت مناسبی قرار ندارد و داعش هر صدای معارضی را در گلو خفه میکند.
این جو موجب شده تا اهالی موصل اعتماد خود را به داعش از دست بدهند و نشانهها از نارضایتی از داعش نه تنها در موصل که در تمام نقاط تحت تصرف داعش در عراق هر روز افزایش مییابد. در حالیکه حفظ بیجی و بهره برداری از پالایشگاه آن میتوانست، بسیاری از مشکلات داعش در حوزه امداد و کمک رسانی یا امور اقتصادی را حل کند.
مشکلاتی که داعش در موصل با آن مواجه است، بسیاری از ناظران را به این سمت سوق داده که فروپاشی و زوال این گروه آغاز شده است. چون طی هفتههای گذشته نه تنها خبری از موفقیت این گروه منتشر نشده، بلکه بالعکس شکستهای بزرگی متحمل شده که مهمترین آن آزادی بیجی است.
ج) پیامدهای خارجی – فرا منطقهای درباره پیامدهای فرا منطقهای پیروزی بیجی کافی نگاهی به برخی آمار و ارقام بیاندازیم، آمار و ارقامی که گویای بسیاری از ناگفتههاست، داعش وقتی به موصل را مور حمله کرد، بنابر اعلام منابع عراقی بیش از 60 هزار درجهدار و نظامی عراقی با تجهیزات و تسلیحات آمریکایی – به این جهت از لفظ تسلیحات آمریکایی استفاده میشود، چون براساس قرار امنیتی امضا شده بین واشنگتن و بغداد، آمریکا ملزم به بر طرف کردن نیازهای نظامی و تسلیحاتی ارتش عراق است - در این شهر حضور و تامین امنیت آن را بر عهده داشتند، سوال اینجاست، چگونه است که 60 هزار نظامی توان مقابله با 8 هزار تکفیری داعشی را نداشته و به جای حتی شلیک یک گلوله به سمت آنها فرار را بر قرار ترجیح میدهند و اینکه داعشی که نیمی از عناصرش را تروریستهای خارجی و غیر عرب تشکیل میدادند و هیچ شناختی از شهر و بافت و ساختار جغرافیایی و جمعیتی آن نداشتند، به راحتی و ظرف چند ساعت آن را تصرف میکنند.
پاسخ به این سوال بارها داده شده، مانند خیانت افسران و درجهداران و در اختیار گذاشتن اطلاعات مورد نیاز آنها. اما آیا هدف این خیانتها و سقوط موصل، سرنگونی نوری المالکی هدف نبود؟ آیا در پس سقوط موصل آیا ترکیه به دنبال تامین منافع خویش در عراق نبود؟ ترکیهای که در سوریه جز شکست رهاوردی نداشت؟ آیا آمریکا در عراق بدنبال تامین منافع خویش مبنی بر تقسیم این کشور به 3 بخش یا دستکم خواهان بازگرداندن نظامیان خود به عراق نبود، گناهی که شاید روسای جمهوری آینده آمریکا «باراک اوباما» را هرگز بخاطر آن نبخشند.
واقعیت این است که عراق برای آمریکا فراتر از افغانستان است. عراق در تمام طول مدت بحران سوریه ثابت کرد، همواره حامی نظام سوریه است، همواره با سیاستهای ایران همراهی میکند و در کنار حزب الله لبنان قرار دارد، در چنین شرایطی آزادی بیجی بدون وجود نام و نشانی از ائتلاف پر طمطراق آمریکا در مبارزه با تروریسم منطقهای بطور عام و داعش در عراق و سوریه بطور خاص بیآنکه در این مدت این ائتلاف پیروزی یا موفقیتی را محقق کند، ننگی بزرگ شمرده نمیشود.
آمریکا با ابزار داعش آمده بود تا نظام را در سوریه سرنگون و عراق تجزیه کند، تا از آن سو رژیم صهیونیستی نیز جراتی به خود دهد و وارد عرصه رویارویی با حزب الله شود و در صورت امکان با حمایتهای آمریکا کار حزب الله را یکسره کند تا ایران بماند و منطقهای که آمریکا و اسرائیل و مزدوران منطقهایشان بر آن هرگونه که بخواهند، حکومت نمایند.
آزادسازی بیجی و پیش از آن آمرلی و جرف النصر ثابت کرد که رویاهای آمریکا و رژیم صهیونیستی و مزدوران منطقهایش هیچگاه محقق نخواهد شد.
د) پیامدهای خارجی – منطقهای پیامدهای منطقهای آزادسازی بیجی را باید در دو مقوله مجزا از یکدیگر بررسی کرد. اول مقوله دوستان عراق و دوم مقوله دشمنان عراق.
- متحدان عراق
در مقوله متحدان عراق، آزادسازی بیجی نشان داد که عراق به عنوان یکی از اعضای محور مقاومت هیچگاه از سوی این محور به حال خود رها نخواهد شد.
حضور همه جانبه جمهوری اسلامی ایران در کنار دولت، ارتش و نیروهای داوطلب مردمی عراق از جمله سردار سلیمانی و کمکهای نظامی ایران به منطقه کردستان برای مقابله با داعش، جای هیچگونه نفی و انکار ندارد.
همچنین باید از کمکهای سوریه یاد کرد که با وجود درگیری شدید با گروههای تروریستی است، تجربیات ارزنده خود را در مبارزه با گروههای تروریستی در اختیار عراق گذاشت. کارشناسان امور نظامی به خوبی میدانند، تاکتیکهای نظامی بکار گرفته شده توسط ارتش عراق در آزادسازی بیجی همانهایی بودند که ارتش سوریه به فرماندهی سرهنگ"سهیل الحسن"در آزادسازی شهر استراتژیک "مورک"، در ریف شمالی حماه بکار برد.
انتقال این تجارب در کنار همکاری در مبارزه با تروریسم بخصوص در مرزهای مشترک سوریه و عراق که به جولانگاه داعش و دیگر گروههای تروریستی تبدیل شده، نه تنها محور مقاومت را از آنچه هست، قدرتمندتر میکند که دیگر جایی برای داعش و حامیانش باقی نمیگذارد.
- دشمنان عراق بر کسی پوشیده نیست، کشورهایی مانند عربستان سعودی، ترکیه و یا قطر چه اهدافی را در عراق و سوریه دنبال میکنند، یا حمایتهای آنها از داعش و دیگر گروههای تروریستی در چه قالب و به چه نحو صورت میگیرد و تاکنون چند هزار عراقی بیگناه قربانی اهداف شوم این رژیمها شدهاند.
تصرف موصل و بدنبال آن مناطق دیگری از عراق مانند بیجی که راه را برای صادرات نفت تصفیه شده داعش از چاههای دیر الزور در شرق سوریه هموار میکرد و فروپاشی بیش از پیش اقتصاد متکی بر درآمدهای نفتی عراق را به همراه داشت، منتهای آرزوی ریاض، دوحه یا آنکارا بود، اما آزادی بیجی بسیاری از رویاهای شیوخ عرب از جمله آل سعود را بر باد داد.
شاید دلایل بسیاری از دید کارشناسان در کاهش قیمت نفت از بشکهای 110 دلار به بشکهای 74.61 دلار – براساس جدیدترین قیمتهای ارائه شده - آن هم ظرف چند ماه دخیل و تاثیرگذار باشد، اما هیچگاه نمیتوان صادرات نفت مسروقه داعش به ترکیه به قیمت 12 دلار را در این افت قیمت و سکوت شیوخ عرب از جمله عربستان سعودی در قبال این اقدام را نادیده گرفت. آیا واقعا اگر عربستان سعودی فروش نفت داعش به قیمت 12 دلار به اقتصادش ضربه وارد میکرد و یا فقر 70 درصدی مردم کشورش برایش اهمیت داشت، در قبال این کاهش قیمتی سکوت میکرد.
بالطبع اهدافی بسیار کلانتر از کاهش قیمت نفت در سر شیوخ عرب میگذرد که اینگونه در قبال زیانهای اقتصادی خود سکوت اختیار کردهاند. تقسیم عراق به سه کشور کوچک کردستان در شمال، سنی نشین یا بهتر است گفته شود، "داعشستان" یا "امارت اسلامی" داعش در مرکز و دولت شیعی تضعیف شده در جنوب مهمترین هدفی بود که در عراق دنبال میشد.
وضعیت سوریه نیز براساس این طرح کاملا روشن و عیان است، دولت کوچک و ضعیف علوی در غرب، داعشستان"داعشستان" یا "امارت اسلامی" داعش در شمال که به امارت داعش در عراق ملحق میشود و شرق و بازمانده مناطق سوریه نیز تحت کنترل اهل سنت سوریه. در چنین شرایطی دیگر نه نام و نشانی از محور مقاومت باقی نخواهد ماند.
تصرف موصل و بدنبال آن مناطقی همچون چاههای عین زاله، بطمه و ایستگاه پمپاژ نفت آن به خط لوله نفت عراق – ترکیه، پس از تسلط داعش بر منطقه زمار در80 کیلومتری شمال غربی نینوا طی مرداد ماه گذشته که روزانه 20 هزار بشکه نفت تولید میکرد و خطوط نفتی آن، از مناطق جنوب غربی کرکوک آغاز میشدند و تا بیجی، عین جیش، القیاره، الشوره، الجزیره، زمار و دهوک امتداد مییافتند و بهرهبرداری داعش از آنها در قبال سکوت اعراب؛ چه معنایی جز تلاش برای سقوط بغداد میتوانست داشته باشد.
نتیجه گیری با آزادسازی آمرلی، جرف النصر و بیجی بدون حمایتها و کمکهای عربی و آمریکایی چه آیندهای میتوان برای داعش، عراق، سوریه، محور مقاومت و منطقه متصور بود؟ پاسخ چنان گویاست که نیاز به توضیح ندارد.
انتهای پیام/ ض
منبع :فارس