به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، پس از جنگ جهانی دوم تلاشهای زیادی برای همکاری میان
کشورهای جهان در حوزههای مختلف شکل گرفت: از سازمان ملل و شورای امنیت در
حوزه سیاسی تا یونسکو در حوزه فرهنگی و صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و
سازمان تجارت جهانی در حوزه اقتصادی. اما جهان، یکپارچه نبود زیرا چند
گروه عمده در جهان وجود داشتند و همین مسأله موجب شد هر گروه برای حل مسائل
خاص خود به تشکیل سازمانهای جدید دست بزند.
برای مثال کشورهایی
که از زیر یوغ استعمار خلاصی یافته و حداقل در از نظر رسمی تحت سیادت
اروپاییان نبودند، جنبش عدم تعهد را شکل دادند. این کشورها به تدریج در
جلسات عمومی میان نمایندگان کشورهای جهان دریافته بودند که منافع مشترکی در
برابر کشورهای پیشرفته دارند از این رو چنین جنبشی را با محوریت اولیه
مصر، هند و اندونزی تأسیس کردند گر چه به دلیل گستردگی آن پس از چند سال،
نتوانست در عمل کاری از پیش برد و ناچار اتحادیههای منطقهای برای پیشبرد
امور اقتصادی این کشورها شکل گرفت مانند سازمان آسهآن و شانگهای در شرق و
مرکز آسیا، و اتحادیه آفریقا و آمریکای لاتین در دو قاره دیگر. آن سوی
میدان نیز کشورهای صنعتی جهان با تشکیل گروه هشت از سویی و اتحادیه اروپا و
نفتا از سوی دیگر تلاش کردند منافع خود را در تحولات آینده جهان تضمین
کنند.
اجلاس گروه بیست در
روزهای جاری بهانهای شد تا نگاهی به تاریخچه، ساختار و تشکیلات، اهداف و
سیاستهای این گروه انداخته و اختلافات موجود در اجلاس بریسبن استرالیا را
تشریح کنیم. دوسوم جمعیت جهان و بیش از 85٪ تولید جهان در بریسبن گرد آمدهاند
گروه
20 (G20) متشکل از 19 اقتصاد بزرگ دنیا به علاوه اتحادیه اروپا است و
دستور کار اصلی آن، بررسی مسائل جاری اقتصاد جهانی با هدف پیشبرد توسعه و
رشد اقتصاد جهانی است. افتتاحیه این سازمان در 1999 در برلین برگزار شد و
از آن پس هر ساله اجلاس آن در نقطهای از دنیا برگزار میشود. اجلاس سال
جاری در بریسبن استرالیا در حال برگزاری است و اجلاس سال بعد در آنتالیای
ترکیه خواهد بود. اعضای این گروه به جز نمایندگان اتحادیه اروپا یعنی رئیس
کمیسیون اروپا و رئیس بانک مرکزی اروپا عبارتاند از: آرژانتین،
برزیل، مکزیک، آمریکا، کانادا، فرانسه، انگلیس، آلمان، ایتالیا،
روسیه، چین، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا، اندونزی، هند، عربستان سعودی،
ترکیه و آفریقای جنوبی.
فارغ
از اهداف اعلامی، اعضای این گروه، به قول والرستین (یا والرشتاین)
نظریهپرداز معاصر، همگی در مرکز نظام جهانی سرمایهداری قرار دارند و هر
یک محور گردش مالی در کل جهان یا در منطقه خود هستند. برخی از
کشورهای دیگر که زمانی مستعمره کشورهای گروه 8 بودهاند، اکنون عضو گروه
بیست هستند و سایر کشورهای مستعمره جهان نیز در پیرامون مرکزیت گروه بیست
در اقتصاد جهانی نقشآفرینی میکنند. از این رو اجلاس گروه بیست را میتوان
مغز متفکر کشورهای مرکز در نظام سرمایهداری جهانی دانست.
اگر چه
اجلاس رؤسای بانکهای مرکزی و وزرای دارایی از 1999 در جریان است اما هر
ساله بر عرض و طول این سازمان افزوده میشود به گونهای که نخستین اجلاس در
سطح سران، سال 2008 میلادی در آمریکا برگزار شد و به جز سال 2009 و 2010
که دوبار تشکیل شد، هر ساله یکبار سران کشورهای گروه بیست گردآمدهاند.
در نتیجه بروز بحران اقتصادی، واشنگتن میزبان اولین اجلاس سران گروه بیست در سال 2008 میلادی شد
تشکیلات گروه بیست
گروه
بیست هماکنون تنها به اجلاس سران 20 کشور صنعتی دنیا ختم نمیشود. بلکه
پیش از آن، اجلاس متعددی میان وزرای تجارت، وزرای دارایی و رؤسای بانک
مرکزی، مسئولان بخش خصوصی در 20 کشور، انجمنها و گروههای مدنی، وزرای
کار و نخبگان جوان برگزار میشود. اهداف و سیر برگزاری نشستهای یادشده عبارت است از:
1- اجلاس وزرای دارایی و رؤسای بانک مرکزی
گفتیم
که پایه اولیه تشکیل گروه بیست، اجلاش وزرای دارایی و رؤسای بانک مرکزی در
1999 برلین بود و پس از آن نیز هر ساله گردآمدهاند. اما نکته مهم این است
که از سال 2009 میلادی و پس از بروز بحران اقتصادی، جلسات این وزرا در هر
سال دستکم سه بار برگزار شده است. مکان عمده جلسات در آمریکا، انگلیس و
فرانسه بوده است.
2- اجلاس وزرای کار
نخستین
اجلاس وزرای کار در سال 2010 میلادی در آمریکا برگزار شد و از آن پس هر
ساله وزرای کار طی اجلاس عمومی گروه بیست گرد هم میآیند. در اجلاس جاری
یکی از مهمترین دستورکارها افزایش نرخ اشتغال است و اجلاس وزرای کار در چند
روز پیش به عنوان پیشدرآمد اجلاس سران برگزار شد.
3- اجلاس سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی و تجاری
بخش
خصوصی همواره عنصری اساسی در رشد اقتصادی کشورها بوده است. از این رو
نخستین اجلاس فعالان تجاری کشورهای گروه بیست در سال 2012 میلادی در مکزیک
برگزار شد، سومین اجلاس آن ژوئیه 2014 با حضور مقامات کشور استرالیا
برگزار شد و بیانیه پیشنهادی خود را به نخستوزیر استرالیا تقدیم کرد تا در
اجلاس فعلی سران کشورها در بریسبن مورد بررسی قرار گیرد.
4- اجلاس اتاقهای فکر
اجلاس
اتاقهای فکر در سال 2012 میلادی در مکزیک افتتاح شد. مؤسسه سیاستگذاری
بینالمللی لاوی که رئیس فعلی آن مایک کالاگان، پیشتر قائممقام مالی گروه
بیست بوده است، میزبان اساتیدی از مؤسسات پژوهشی و اتاقهای فکر کشورهای
گروه بیست شد تا تحلیلهایی تفصیلی در مورد مسائل جاری این کشورها منتشر
کنند.
5- اجلاس انجمنهای مدنی
از
آنجا که سیاستهای دولت بدون توجه به وضعیت گروههای مدنی و اجتماعی به
ویژه گروههای محروم قابل بررسی و اجرا نیست، اجلاس انجمنهای مدنی کشورهای
گروه بیست از سال جاری کار خود را شروع کرد. این گروهها همچنین با توجه
به تخصصشان، بر غنای علمی تصمیمات گروه بیست میافزایند. اجلاس این گروه
در ژوئیه سال جاری با حضور کوین اندروز وزیر خدمات اجتماعی در ملبورن
استرالیا برگزار شد و در نهایت، بیانیه پیشنهادی خود را تقدیم تونی اَبُت
نخستوزیر استرالیا نمود.
6- اجلاس نخبگان جوان
به
عنوان آخرین شعبه از اجلاس گروه بیست، نخبگان جوان این کشورها گرد هم
میآیند تا بر تجربیات و مهارتهای خود بیافزایند، شبکههای ارتباطی میان
خود را تشکیل دهند، چالشها و فرصتهای اصلیِ پیشِ روی جوانان در جهان
معاصر را شناسایی کنند و نهایتاً زمینه را برای همکاری میان نسلهای آینده
در کشورهای گروه بیست را فراهم سازند. اسکات رایان رئیس کمیسیون آموزش
پارلمان استرالیا از شرکتکنندگان اجلاس نخبگان جوان در ژوئیه سال جاری در
سیدنی بود.
کشورهای اصلی در گروه بیست
تشکیل
گروه بیست در واقع
تلاش کشورهای گروه 8 برای مدیریت اقتصادهای نوظهور بوده است؛ یعنی
کشورهایی
که اخیراً و با شتاب در حال ورود به باشگاه کشورهای در حال توسعه و
توسعهیافته هستند.
این 12 کشور جدید، عموماً ساختارهای اقتصاد لیبرال یا بازار آزاد را
پذیرفتهاند. حتی در تحولات ظاهری نیز اولین بار هانس ایشل رئیس کارگروه
مالی گروه هشت مطرح شد و لاری سامرز خزانهدار آمریکا و پال مارتین
نخستوزیر کانادا نیز آن را پیگیری کردند. ایشل بعداً وزیر دارایی آلمان
نیز شد. کشورهای زیادی از جمله اسپانیا در اروپا و نیجریه و مصر در آفریقا
از کاندیداهای دیگری بودهاند که خط خوردهاند.
گروه هشت کشور صنعتی برای حفظ منافع خود در تحولات آتی اقتصاد جهان به تشکیل گروه 20 اقدام کردند
تشکیل
اوپک از کشورهای تولیدکننده نفت و افزایش قیمت نفت در نتیجه همکاری آنها،
موجب بروز بحران اقتصادی و به خطرافتادن منافع کشورهای توسعهیافته غربی شد
از این رو این کشورها به فکر افتادند و گروه هشت را (با نام اولیه گروه
شش) در سال 1975 تشکیل دادند. از آن پس هر ساله با حضور سران 8 کشور
قدرتمند جهان شامل آمریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان، ایتالیا، ژاپن (و بعدها)
کانادا و روسیه برگزار میشود. دستور کار این نشستها، مسائل جاری جهان
در حوزههای مختلف از تروریسم تا تغییرات آب و هوایی است گر چه معمولاً
مهمترین موضوعات، مسائل اقتصادی هستند. علاوه بر اجلاس سالانه سران، وزرا و
کارشناسان گروه هشت نیز فعالیتهای مستمری را در طول سال انجام میدهند که
بخش عمده آن مقدمهچینی برای تصمیمگیری مشترک در اجلاس سالانه است.
تصمیمات نهایی این اجلاس، طبیعتاً تنها با میل کشورهای عضو و کشورهای دیگر
جهان به ویژه اقتصادهای نوظهور قابل انجام است و اجباری نیست.
تشکیل اجلاس گروه بیست نیز از همین زاویه قابل فهم است. در
واقع کشورهای گروه هشت دریافتند تا زمانیکه اقتصادهای نوظهور را در
تصمیمگیریهای خود مشارکت ندهند، امید زیادی به حل موضوعات مشترک با اعمال
فشار یا توصیه اخلاقی نیست. برای مثال، چگونه ممکن است کار گروه
هشت پیش برود وقتی کشوری چون چین که هماکنون با پشتسر گذاشتن آمریکا رتبه
اول جهان را از نظر تولید ناخالص داخلی در اختیار دارد، عضو آن نباشد؟
چگونه ممکن است تصمیمات این گروه توسط جهان پذیرفته شود وقتی هیچ کشوری از
آفریقا و آمریکای لاتین عضو آن نیست؟ تشکیل گروه بیست در پاسخ به چنین
ابهاماتی بود.
لازم به ذکر است کانادا در 1976 و روسیه در 1998 به
این گروه پیوستند اما با توجه به رخدادهای اخیر در حوزه اوکراین و جزیره
کریمه، کشورهای هفتگانه به جز روسیه تصمیم گرفتند اجلاس سال ژوئیه 2014
در سوچی روسیه را لغو کنند. از این رو در مقر اتحادیه اروپا یعنی بروکسل
بلژیک گردآمدند. اکنون این گروه با نام گروه هفت (G7) شهرت دارد.
گروه بیست در بحران اقتصادی جهان
وجود
کشورهای پرجمعیتی چون هند و چین کافی است تا این گروه، دوسوم جمعیت جهان
را در خود جای دهد. اما اهمیت این گروه بیشتر از آن جهت است که بیش از 80٪
تولید جهان در کشورهای عضو آن صورت میگیرد. بحران اقتصادی نیز عمدتاً همین
کشورها را هدف گرفت و به شدت بر میزان تولید و رشد اقتصادی آنها اثر منفی
گذاشت.
بحران اقتصادی جهانی نتیجه سیاستهای سرمایهداران جهانی بود اما فقط آنها نبودند که هزینه آن را پرداخت کردند
بروز
بحران در اقتصاد جهانی بیش از هر چیز نتیجه دو عامل بلندمدت و کوتاهمدت
بود: عامل کوتاهمدت آن خودخواهی برخی کشورها از جمله تخلف آمریکا از
پیمان واشنگتن بود اما عامل بلندمدت آن فرارسیدن زمان بحرانهای دورهای
نظام سرمایهداری بود که مارکس تا حدودی پیشبینی کرده بود. با اوجگیری
بحران در سال 2008 میلادی، کشورهای گروه بیست تصمیم گرفتند فراتر از وزرای
دارایی به برگزاری اجلاس سران بپردازند.
دیوید
کامرون در نشست گروه 20 (G20) در شهر «بریسبن» استرالیا گفت: «اگر نیروهای
نظامی روسیه را همچنان در اوکراین ببینیم، روابط کاملا متفاوتی بین
اتحادیه اروپا و روسیه برقرار خواهد شد.»
در این سخنرانی کامرون با غیر
قابل قبول خواندن اقدامات روسیه در مورد اوکراین تاکید میکند در صورتی که
مسکو به تعهد برای حل این مناقشه پایبند نباشد، تحریم های بیشتری علیه
روسیه اعمال خواهد شد.
اجلاس این گروه در سال 2008 در
فضای آشفته اقتصاد جهانی با حضور حدود 1500 خبرنگار در واشنگتن برگزار شد و
هر یک از کشورها درگیر اثرات اولیه بروز بحران بود اما سران این کشورها با
توجه به حساسیت موضوع، دوبار در سال 2009 میلادی در لندن و پتزبورگ جمع
شدند.
اعضای گروه بیست بر ذخیره
صندوق بینالمللی پول افزودند و راهبرد اصلی خود را بر مبنای اتخاذ سیاست
انبساطی و تشویق سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی با کمکهای مالی دولتی
هماهنگ کردند. سیاستهایی که در این اجلاس و اجلاسهای متعدد 2010 و 2011
میلادی برنامهریزی شد مهمترین عامل کاهش بحرانی بود که ریشه در خود این
کشورها داشت.اقتصاد کنونی جهان اگر به فکر این خیل بیکاران نباشد و همچنان بر اختلاف طبقاتی بیافزاید، باید منتظر بحرانهای دیگر باشد
با
بروز کسری بودجه در کره جنوبی و کانادا در سال 2010 میلادی، زمان برای
تعدیل سیاستهای انبساطی فرا رسید و سیاستهای مالی ترمیم شد و ضمن اینکه
از منازعات ارزی میان چین و آمریکا کاسته شد. لازم به ذکر است آمریکا و چین
از سال 2008 میلادی گفتگوهای دوجانبه استراتژیک را آغاز کرده بودند.
اختلاف روسیه و بلوک غرب در اجلاس بریسبن 2014
گروه
هشت و گروه بیست، همواره مورد اعتراض مخالفان جهانیسازی بوده است. آنها
معتقدند بلوک غرب بعد از فروپاشی شوروی تلاش میکند تا از طرق مختلف از
جمله تشکیل گروه بیست، خواستههای خود را بر سایر کشورهای جهان تحمیل کند.
بحران اوکراین موجب شد تا روسیه از زاویهای دیگر با کشورهای عضو گروه 8 و
گروه بیست به مخالفت بپردازد و برای اولین بار پس از فروپاشی بلوک شرق،
دوباره زمزمههای تأسیس دیوار برلین، این بار در اوکراین شنیده شد یعنی
کشوری که روستباران در شرق آن و غربگرایان در غرب آن قرار دارند.
پوتین از دیدگاه بسیاری از کارشناسان، خود را برای تشکیل مجدد بلوک شرق آماده میکند!
اجلاس
بریسبن شنبه 15 نوامبر 2014 تحت تدابیر شدید امنیتی در استرالیا کار خود
را آغاز کرد. دستور کار این اجلاس افزایش رشد جهانی و رشد نرخ اشتغال با
همکاری کشورهای عضو، افزایش قدرت اقتصاد جهانی در عین تقویت انعطاف آن در
قبال چالشها، و نهایتاً تقویت اثرگذاری و محوریت نهادهای بینالمللی در
اقتصاد جهان است. همچنین قرار است اسنادی پیرامون امنیت غذایی، مبارزه با
فساد اقتصادی، اصول همکاری در حوزه انرژی و مانند آن امضا شود.
حاشیههای اوکراینی در بریسبن، پوتین را از متن اجلاس گروه بیست خارج کرد
اما
در همان روز نخست، اجلاس با حاشیهای جدی روبرو شد. این حاشیه خیلی مهمتر
از درآغوشکشیدنِ نمادینِ تعدادی کوالا توسط رهبران جهان بود. داستان از
آنجا شروع شد که پوتین و کامرون پس از رفتن خبرنگاران، پشت درهای بسته با
یکدیگر دیدار کرده و به گفته دمیتری پسکوف دبیر مطبوعاتی رئیسجهور روسیه،
کامرون با وجود هشدار به روسیه در مورد رسیدن به یک دوراهی در اوکراین که
نیازمند تصمیمگیری صحیح روسیه است، آمادگی خود را نیز برای حل موضوعات
چالشبرانگیز اخیر میان روسیه و غرب در این جلسه اعلام کرد. اما ساعاتی بعد
قضیه برگشت.
رئیس جمهور روسیه و نخستوزیر استرالیا در حاشیه اجلاس G20 رهبران
غربی پوتین را به افزایش تحریمها در صورت تداوم سیاستهایش در اوکراین
تهدید کردند، رئیس کمیسیون اروپا در سخنان خود روسیه را بخاطر سیاستهایش
در اوکراین محکوم کرد و دیوید کامرون وی را یک «قلدر» علیه دولتی کوچکتر
در اروپا نامید. در نتیجه این فشارها که ادامه اعتراض غرب به ارسال
تجهیزات نظامی روسی برای روستباران شرق اوکراین در هفته اخیر بود، پوتین
ساعاتی پیش، یعنی پیش از برگزاری اجلاس نهایی به بهانه «
نیاز به استراحت»
استرالیا را ترک کرد. البته وی مذاکرات را «سازنده» خواند و ترک بریسبن را
با بحران اوکراین بیارتباط دانست. وی افزود «ما یک سفر نه ساعته به
ولادیوستوک و سفر نه ساعته دیگری تا مسکو داریم. بعد باید به خانه برویم و
دوشنبه هم که روز کاری است. پس حداقل چهار-پنج ساعت باید استراحت کنیم.»
جمعبندیروسیه
که از گروه 8 جدا شد، این بار خروجی هرچند غیررسمی، از گروه بیست را تجربه
میکند. بحران اوکراین بهانهای شد تا پایههای نظم غربی حاکم بر جهان ترک
برداشته و روسیه به رهبری پوتین بدنبال بازیابی جایگاه خود به عنوان یک
ابرقدرت در جهان باشد. رشد اقتصادی روسیه همراه با توان نظامی و همچنین
ایفای نقش این کشور در تحولات خاورمیانه و شرق اروپا نشان داد که قرار نیست
روسیه در مرزهای خود آنگونه که غرب در سر دارد، محدود شود و در گامهای
بعدی حتی با خطر تجزیه از درون روبرو باشد.
پوتین با ارزیابی از
توانمندیهای روسیه اکنون از "نظم نوین جهانی" سخن میگوید که دیگر
سکاندار آن آمریکا و متحدانش نیستند. به عقیده پوتین -
که در سخنرانی اخیرش در والدایی مطرح شد
- نظم کنونی جهان که غرب پایهگذار آن است، بر بیثباتی جهان و
بهرهبرداری آمریکا و متحدانش از این بیثباتی بنا شده است و باید به آن
پایان داد.
کشورهای گروه بیست پس از بروز بحران اقتصادی باید دریافته باشند که اختلاف
طبقاتی در جهان و میل سرمایهداران به تسلط بر مناطق محروم، ممکن است تیشه
به ریشه اصل سرمایهدای بزند از این رو همانطور که با اتخاذ سیاستهای
دولت رفاهی از انقلابهای کمونیستی در کشورهای اروپای غربی جلوگیری کردند،
اکنون نیز اگر میخواهند گرفتار یک رکود دیگر نشوند (که این بار بیش از
آنکه اقتصادی باشد،سیاسی خواهد بود) باید سیاستهای خود را به تدریج تعدیل
کنند.
تشکیل گروه بیست و عملکرد آن فارغ از اینکه با آن موافق
باشیم یا نه، حداقل
نشاندهنده یک امر است: اعضای گروه بیست (به ویژه اعضای گروه هفت) اگر چه
هر یک منافع ملی خود را دنبال میکنند، اما به منافع مشترک میان خود به
خوبی واقفاند. روزگاری بود که انگلیس و فرانسه از سویی، فرانسه و آلمان از
سویی و ژاپن و آمریکا از سوی دیگر آنچنان یقه همدیگر را گرفته بودند که
منافع هر دو ضایع میشد. اما این کشورها توانستند همدیگر را قانع کنند که
با وجود اختلاف نظر در مسائل مختلف، میتوانند در دغدغههای مشترک با هم به
گفتگو بنشینند. اما اکنون بازیگری مدعی به نام روسیه بر سر میز مینشیند و
داعیه تغییر نظم جهانی را دارد و طبق قواعد خود "زیر میز بازی غرب"
میزند.
از یکسو غرب همانند همیشه چماق تحریم را بالا برده است - و
البته نیک میداند که اینجا دیگر گزینه روی میز چیزی بیشتر از تحریم هم
نیست. در آن سو هم روسیهای ایستاده است که در مناطق حساسی چودن عراق،
سوریه، اوکراین و سواحل مدیترانه و ... حضور دارد و شریان گاز اروپا در
دستانش است. هرچند اقتصاد این کشور لطمهای آنی از تحریمها دیده است اما
طبق برآوردها و اظهارات مقامات این کشور، شوک اولیه به ویژه به ارزش پول
روسیه مهار شده است.
به نظر میرسد اختلاف روسیه با غرب فراتر از
دعوای اوکراین بوده و پوتین راه ایستادگی و تشکیل بلوکی جدید ( در قالب
سازمانهای نظیر شانگهای و بریکس و ...) در برابر بلوک غرب به رهبری
آمریکا را در پیش گرفته است تا نظم جدیدی بر مناسبات جهان حاکم کند؛ نظمی
که
به گفته او،
بر پایه ثبات جهانی و امنیت اقتصادی همه کشورها بنا میشود. ایران نیز
میتواند با برداشتن قدمهای صحیح، در این نظم نوین جهانی نقش مهمی ایفا
کند.
باید منتظر ماند و دید روند رو به رشد اقتصادی کشورهایی
نظیر چین، روسیه، هند، آفریقای جنوبی و دیگر اقتصادهای نوظهور و توقف و
نزول اقتصادهای برتر دهه گذشته جهان، سرانجام به نظم جهان تکقطبی پایان
میبخشد یا آمریکا و متحدانش مفرّی خواهند یافت.
منابع:
http://blogs.state.gov/stories/2008/11/18/sidelines-history-making-g20-summit-happen
http://www.g8.co.uk
http://qz.com/121443/g-20-st-petersburg-russia
https://www.g20.org
http://www.investopedia.com/terms/g/g-20.asp
http://www.businessdictionary.com/definition/Group-of-Twenty-G-20.html
https://www.g20.org/sites/default/files/g20_resources/library/brisbane_g20_leaders_summit_communique.pdf
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930825000425
http://www.france24.com/en/20141115-putin-leave-g20-summit-early-after-bullying-accusations-ukraine
http://www.france24.com/en/20141116-putin-leaves-g20-summit-early-citing-need-sleep-australia
https://www.g20.org/sites/default/files/g20_resources/library/brisbane_g20_leaders_summit_communique.pdf
https://www.g20.org/news/video_gallery
http://www.france24.com/en/20141116-putin-leaves-g20-summit-early-citing-need-sleep-australia