به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،دیروز محمد سرافراز با حکم مقام معظم رهبری پنجمین رییس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران کشور شد . همین موضوع تصویر وی را به صفحه یک اکثریت قریب به اتفاق روزنامه های امروز آورد . بیشتر روزنامه ها علاوه بر انعکاس خبر انتصاب سرافراز ، سوابق مدیریتی رییس جدید را نیز مورد بررسی قرار دادند .
روزنامه
وطن امروز از این حکم عنوان
«ماموریت تاریخی سرافراز » استقبال کرد . روزنامه
شرق و
کیهان هم در تیتری مشابه آن قسمت از متن حکم سرافراز را که رهبر معظم انقلاب در آن تاکید می کنند :
« ترویج زندگی اسلامی - ایرانی ، ماموریت خطیر سازمان صدا و سیما » تیتر کرد .
علاوه بر اینها سرمقاله تعداد قابل توجهی از رسانه ها نیز به این انتصاب اختصاص داشت .
«رسالت های رسانه ملی» روزنامه
حمایت در سرمقاله خود نوشت : روز گذشته رهبر معظم انقلاب با پایان یافتن دوره مسئولیت مهندس عزت ا... ضرغامی بر سازمان صداوسیما، طی حکمی دکتر محمد سرافزار از مدیران با سابقه و خوشنام این سازمان را به ریاست رسانه ملی منصوب کردند. ..
در زمانی که می رفت توطئه دشمن به ثمر بنشیند ، این امواج روشنگرانه صدا و سیما بود که سموم تبلیغات رسانه ای سنگین معاندان و زخم خوردگان انقلاب پیروزمند اسلامی را به کنار زد و آن را تصفیه کرد؛ به طوری که پس از مدت کوتاهی نقاب از چهره نفاق برگرفته شد و جنگ تمامم عیاررسانه ای به نفع جریان انقلاب و آحاد مردم رقم خورد. 2-توجه ویژه به ایثارگران و به خصوص دفاع مقدس، یکی از نیازهای جدی نسل امروز ماست که باید کماکان ادامه یافته و با استفاده از روش های جدید و به خصوص با به کارگیری هنر، ارزش های دفاع مقدس در همه نسل ها و قشرها تبیین گردد. ارزش ها و فرهنگ دفاع مقدس با استفاده از روش هایی مانند ترویج کتابخوانی خاطرات جنگ تحمیلی که مدتی در رسانه ملی معمول بود، باید با بهره گیری از مشاورین توانمند به شیوه های مدرن دیگری که سیراب کننده خواسته های نسل امروز است، تبلیغ گردد. به عنوان نمونه می توان به مستندهای موثر موسسه "روایت فتح "هم در زمینه دفاع مقدس و هم تبلیغ فرهنگ جهادی کشورهای دیگر مانند مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین اشاره کرد که مورد استقبال گسترده مخاطبان هم قرار گرفت.
3-از دیگر وظایف مهم صدا و سیما که به فرمایش رهبر کبیر انقلاب «دانشگاه عمومی» است، ایجاد فضا برای گسترده کردن تلاش ها در جهت مقابله با تهاجم فرهنگی است. ...
این اذعان دشمن به قدرت فرهنگی انقلاب ماست و اینجاست که نقش رسانه ای مانند صدا و سیما در گسترش فرهنگی که دشمن از انتشار آن هراس دارد به خوبی و به روشنی آشکار می گردد و می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که رسانه ملی در خط مقدم مقابله با تهاجم فرهنگی قرار دارد. 4-حمایت از فیلم سازان ارزشی برای ساخت مستند و فیلم های کوتاه، برگزاری جشنواره و همایش فیلمسازان جوان، شناسایی نخبگان هنری و ارزشی که در عین دارا بودن استعداد رسانه ای، امکان شناساندن توانایی های خود را ندارند، می تواند راهی کارساز برای مقابله با این تهدید مهم به شمار آید.5-و بالاخره باید به این نکته توجه کرد که هر آنچه از فرهنگ ارزشی و دینی که با پیشینه و تاریخ تمدن کشورمان نیز تطابق کامل دارد اعم از برجسته کردن معروف ها و ناپسند دانستن منکرات، ترویج ساده زیستی، رعایت انصاف در بیان دیدگاه ها، ارتقاء کمی و کیفی شبکه های رادیویی و تلویزیونی، مطالبه ای است که نه تنها رهبر معظم انقلاب و مسئولین، بلکه آحاد ملت انتظار دارند تا در دوره جدید شاهد ترویج هنرمندانه و خلاقانه آن باشند.
«۱۲پيشنهاد به رئيس جديد رسانه ملی»روزنامه
خراسان هم در این باره نوشت : مسئولیت بسیار سنگین و بس خطیر سیاست گذاری، برنامه ریزی و مدیریت رسانه ملی پس از دو دوره مسئولیت مهندس ضرغامی با حکم رهبر انقلاب اسلامی بر دوش محمد سرافراز یکی از قدیمی ترین مدیران صدا و سیما گذاشته شد.
مسئولیتی که بی گمان سنگین تر از مسئولیت هر دانشگاه، هر نهاد اجتماعی، هر سازمان فرهنگی، هر رسانه و حتی سنگین تر از مسئولیت برخی از وزارتخانه ها است. ... در این مقال بدون ارزیابی عملکرد مهندس ضرغامی و برشماری نقاط قوت و ضعف دوره مدیریت وی به اجمال به چند نکته و پیشنهاد درباره انتظارات از رسانه ملی اشاره می شود.
۱ - بهره گیری بیشتر و گسترده تر از نخبگان فکری، فرهنگی، دانشگاهی، حوزوی، سیاسی، اقتصادی و نخبگان و فعالان رسانه ای با سلایق گوناگون در چارچوب منافع ملی و مصالح و وحدت ملی در برنامه سازی ها، سیاست گذاری ها و خصوصاً برنامه های تحلیلی از جمله ضرورت هایی است که باید صدا و سیما برای جذب مخاطبان بیشتر، تعامل و تضارب آرا و جلوگیری از تکرار شدن برخی چهره ها و حرف هایشان بدان توجه کند.
۲ - انتشار به موقع، دقیق و صحیح اخبار و ارائه تحلیل های واقعی و قانع کننده و همه جانبه علاوه بر این که باعث جذب اعتماد و اطمینان بیشتر مردم به رسانه ملی می شود می تواند عاملی جدی برای روآوری بخشی از مردم به رسانه های خارجی و بیگانه باشد.
۳ - ترویج و تعمیق آگاهانه و کارشناسانه فرهنگ هویت و سبک زندگی اسلامی - ایرانی و معرفی و پاسداشت ارزش های تاریخی و تمدنی ایران زمین و عبرت های تاریخی باید در اولویت برنامه سازی های صدا و سیما قرار گیرد.
۴ - تلاش هر چه بیشتر برای کشف استعدادها در زمینه های مختلف علمی، فکری، فرهنگی، مدیریتی، کارآفرینی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، هنری، ورزشی و معرفی آنان به جامعه و بهره گیری از این سرمایه های گرانقدر از جمله وظایف مهم رسانه ملی محسوب می شود.
۵ - هر چه وظیفه شناسایی نیازهای مخاطبان توسط رسانه ملی دقیق تر انجام شود و مدیران این سازمان بسیار مهم بر اساس این نیازهای واقعی، سیاست گذاری و برنامه سازی کنند بی گمان این مهم تأثیر بسزایی در گسترش دامنه مخاطبان و ضریب نفوذ رسانه ملی در ایران، منطقه و در فضای بین المللی خواهد داشت.
۶ - مسلم است که هر چه مطالبات واقعی مردم در زمینه های گوناگون از طریق رسانه ملی از مسئولان مطالبه و پیگیری شود، علاوه بر این که دلبستگی و اعتماد مردم به این رسانه افزایش می یابد، فرصت میدان داری از رسانه های خارجی و بیگانه برای ترک تازی در افکار عمومی گرفته می شود.
۷ - پرهیز جدی و همیشگی رسانه ملی از وارد شدن به دعواهای حزبی، گروهی و جناحی نیز از جمله انتظارات مردم از رسانه ملی شمرده می شود.
۸ - بهره گیری از فکر و حضور دلسوزان دین و میهن و نظام با دیدگاه ها، سلیقه ها و گرایش های گوناگون در رسانه ملی، هم دایره مخاطبان را گسترش می دهد، هم وحدت ملی را نهادینه تر می کند.
۹ - گر چه دمیدن روح امید، معرفی و تهیه خبر و گزارش از کارهای خوبی که در مجموعه قوای سه گانه انجام می شود جزو وظایف اصلی رسانه ملی است و بار اصلی اطلاع رسانی از خدمات و خصوصاً امور اجرایی که توسط دولت انجام می شود بر عهده رسانه ملی است اما انجام این وظایف نباید اولاً مانعی برای نقد و نظارت آگاهانه و منصفانه رسانه ملی بر عملکرد قوای سه گانه شود، ثانیاً خصوصاً در مورد دولت، رسانه ملی باید به گونه ای ظریف، دقیق و حرفه ای عمل کند که این رسانه به «رسانه دولت» تبدیل نشود و «رسانه ملی» باقی بماند. البته در گستره زمان و برای همه دولت ها چنین رویکردی وجود داشته باشد.
۱۰ - قدر مسلم یکی از وظایف اساسی رسانه ملی که رهبر فرزانه انقلاب از آن به عنوان «دانشگاهی عمومی» یاد کردند، پرهیز از سطحی نگری و اجتناب جدی از تولید برنامه هایی است که موجب تنزل ذائقه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مردم می شود.
۱۱ - بی گمان پاسداشت زبان پارسی این میراث گرانقدر تمدن و فرهنگ ایرانی و نماد اساسی هویت ایرانی، وظیفه ای است که رسانه ملی بیش از پیش باید بر این مهم همت گمارد و همچنین معرفی دقیق و کامل مفاخر ملی ایران زمین به نسل جوان باید بیش از پیش مورد توجه جدی رسانه ملی قرار گیرد. البته پرداختن و زنده نگاه داشتن آیین ها، مراسم، جشن ها و یادگارهای تمدنی فرهنگی ایران عزیز نیز باید مورد توجه رسانه ملی قرار گیرد چرا که توجه به این مسائل علاوه بر انتقال ارزش های انسانی اخلاقی این گونه مراسم به نسل های بعدی موجبات نشاط فرهنگی اجتماعی را نیز در جامعه فراهم می کند.
۱۲ - با توجه به این که عصر حاضر، عصر انفجار اطلاعات و تکثر بی حد و حصر رسانه ها خصوصاً در عرصه فضای مجازی است و مخاطبان هر لحظه در معرض دریافت و بلکه بمباران اطلاعات و اخبار درباره رویدادهای متعدد در سطح کشور، منطقه و جهان هستند و انواع تفسیرها و تحلیل های واقعی، غیرواقعی مغرضانه و غیرکارشناسانه در پوشش های مختلف و به شیوه های گوناگون منتشر می شود، تشخیص سره از ناسره و دستیابی به تحلیل های کارشناسانه و منطبق بر واقع برای همه مخاطبان کار آسانی نیست بنابراین یکی از لوازم دستیابی به تحلیل های واقعی، بهره مندی از «سواد رسانه ای» است و قدر مسلم رسانه ملی می تواند و باید با انجام کار دقیق، حرفه ای و کارشناسانه نقش بسزایی در افزایش آگاهی و بینش مردم و همچنین ارتقای سطح سواد رسانه ای جامعه در سطوح مختلف داشته باشد که رسانه ملی هیچ گاه نباید از این امر مهم غفلت کند.
«كارنامهاي با پيشرفت چشمگير»روزنامه
جوان اما نگاهی به گذشته و عملکرد ده ساله مهندس ضرغامی داشته و نوشته است : ميتوان درخشانترين نقطه در كارنامه ضرغامي را اينجا دانست كه او فرصت فعاليت جدي رسانهاي را در اختيار جوانان مؤمن انقلابي قرار داد نمونه بارز اين مسئله را در اختصاص يك شبكه تلويزيوني به موضوع انقلاب اسلامي و دفاع مقدس و محصولات توليدشده توسط جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي در اين عرصه ميتوان مشاهده كرد.
راهي كه ضرغامي در اين عرصه شروع كرد مصداق بارزي از عمل به توصيه راهبردي رهبر معظم انقلاب اسلامي در مهياكردن عرصه براي فعاليتهاي جبهه مؤمنان انقلابي است؛ راهي كه اميد است خلف ضرغامي نيز در تداوم آن بكوشد و دستاوردهاي بيشتري در اين عرصه شاهد باشيم.
هرچند كارنامه ضرغامي خالي از اشكال نيست و حتي شخص وي نيز قطعاً چنين ادعايي نداشته و ندارد، اما طرح نقاط مثبت كارنامه وي بسان پيشنهاديهاي در مقابل مدير جديد است تا بداند در چه عرصههايي بايد راه وي را ادامه دهد.
طبيعي است كه جريانات سياسي و روزنامههاي زنجيرهاي كه منافع قدرتطلبانهشان را در تضاد با رويكرد رسانه ملي –كه منبعث از سياستهاي كلان نظام و انقلاب است- مشاهده ميكنند، دست به انتقادات و بعضاً تخريبهاي غيرمنصفانه و جناحي بزنند، اما اينها باعث نميشود كارنامه مدير پيشين رسانه ملي آنگونه كه اينان ميخواهند، سياه ديده شود.
پيشرفت چشمگيري كه رسانه ملي در دوره فعاليت ضرغامي و همراهانش بدان دستيافت مرهون توانمنديها، ابتكارات و ظرفيتهاي شخص وي و البته همهكساني بوده كه دلسوزانه در اين سنگر انقلاب اسلامي به انجاموظيفه پرداختند. بايد براي اين مديران آرزوي موفقيت كرد و اميد داشت اين ظرفيتها براي اعتلاي روزافزون نظام و انقلاب روزبهروز شكوفاتر گردد.
نتایج و حاشیه های انتخابات آمریکا نیز همچنان مورد توجه رسانه هاست .«آمریکا در انتخابات رکورد زد! »کیهان در این باره نوشت : نشریه آمریکایی کانترپانچ طی گزارشی اعلام کرد 90 درصد از شهروندان آمریکا، کنگره را به عنوان یک ارگان غیر خودی و در خدمت منافع انگلهای فوق ثروتمند این کشور میدانند.
این نشریه آمریکایی که محور اصلی مقاله خود را به بررسی دلایل مشارکت پایین مردم در انتخابات اخیر کنگره این کشور اختصاص داده است، تاکید کرد: اکثر مردم این روزها فهمیدهاند که سیاست آمریکایی یعنی قانونی شدن فساد و همین امر به سقوط میزان مشارکت مردم در انتخابات انجامیده است؛ در این دور از انتخابات کنگره آمریکا رکورد مشارکت به 38 درصد رسید، رقمی بیسابقه در تاریخ 200 ساله آمریکا، البته حتی این رقم خیلی پایین هم واقعی نیست. تنها کافی است انتخابات کنگره با انتخابات فرمانداران ایالتی که برای مردم محلی اهمیت بالایی دارد، به صورت همزمان برگزار نشود، اگر این چنین شود درصد مشارکت به 13 تا 19 درصد خواهد رسید.
نشریه کانترپانچ همچنین تاکید کرد که بالغ بر 90 درصد از مردم آمریکا به کنگره اعتماد ندارند و آن را یک ارگان غیر خودی میدانند. این نشریه در ادامه نوشت: مردم آمریکا تغییر مداوم میان دو رقیب ثابت «جمهوریخواه و دموکرات» را بیفایده یافتهاند و دیگر تمایل چندانی به شرکت در این بازی ندارند.
همچنین نانسی پلوسی رهبر اقلیت دموکراتها در مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد که شکست این حزب ناشی از برنامههای تبلیغاتی آن نبوده است بلکه حاصل میزان پایین مشارکت مردم در انتخابات است، امری که حتی از پیروزی یا شکست هر یک از دو حزب نگرانکنندهتر است.
انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا و فرمانداریها سهشنبه هفته گذشته برگزار شد که عملکرد ضعیف باراک اوبامای دموکرات رئیسجمهور این کشور باعث پیروزی جمهوریخواهان شد. هرچند که این دو حزب در اصول کلی سیاست خارجی با یکدیگر تفاوت چندانی ندارند اما کارشناسان آمریکا معتقدند پیروزی جمهوریخواهان باعث افراطیتر شدن سیاست خارجی آمریکا در جهان خواهد شد.
اما از سوی دیگر باراک اوباما بامداد شنبه «تونی بلینکن» معاون مشاور امنیت ملی خود را به عنوان نامزد پست معاونت وزارت خارجه این کشور معرفی کرد. در صورت تایید سنا، بلینکن جانشین «بیل برنز» معاون وزیر خارجه خواهد شد. نیویورک تایمز بلینکن را یکی از معمارهای نبرد دولت اوباما علیه گروه تروریستی داعش معرفی کرده است. هفته گذشته «وندی شرمن» به عنوان قائممقام موقت وزارت خارجه آمریکا منصوب شد. اما با انتخاب جدید اوباما، وندی شرمن از این سمت کنار خواهد رفت.
«عشوه کبوترها در ميان مستی بازها»روزنامه
رسالت اما از دید دو جناح حاکم در آمریکا در قبال ایران به سیاستهای جمهوری خواهان و دموکراتها پرداخته و نوشته است : ...
به نظر می رسد این بار جان کری و وندی شرمن با چهره ای درهم تر و با ابزار "انذار نسبت به حضور جمهوریخواهان در سنا" در مذاکرات حساس و سرنوشت ساز مسقط حاضر خواهند شد. در هر حال جمهوریخواهان 52 کرسی سنا را تصاحب کرده و هم اکنون فاتح کنگره هستند.
کنگره ای که از ابتدای سال 2015 میلادی با ترکیبی متفاوت نسبت به آنچه وجود دارد فعالیت خود را آغاز می کند. در خصوص آنچه در معادلات سیاسی و اجرایی آمریکا می گذرد و تاثیر این تحولات بر پرونده هسته ای ایران لازم است نکاتی را مدنظر قرار دهیم:
1- اساسا از همان ابتدای سال 2008 میلادی ،یعنی زمانی که اوباما با شعار تغییر بر جان مک کین و جمهوریخواهان پیروز شد، قرار نبود سیاست خارجی آمریکا دستخوش تغییر شود.
2- اعضای 1+5، که بدون هیچ گونه اغراقی باید هر شش کشور عضو آن را در ایجاد گره های غامض و پیچیده و شکل گیری وضعیت ناعادلانه فعلی در قبال کشورمان در مذاکرات هسته ای مقصر قلمداد کرد، بنابر سه دلیل عمده پای میز مذاکره هسته ای با ایران نشستند: دلیل نخست به قدرت تاثیرگذاری منطقه ای ایران و قدرت بازی سازی کشورمان در خاورمیانه باز می گردد. دلیل دوم، افزایش فوق العاده توانایی دانشمندان هسته ای ایران و حرکت کشورمان به سوی بهره برداری از این فناوری ،علی رغم تحریمهای یکجانبه و چند جانبه ظالمانه اعضای دائمی شورای امنیت است . اظهارات اخیر ژنرال دمپسی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در این خصوص قابل تامل و استناد است:
"هرگونه اقدام نظامی علیه ایران «چالشبرانگیز» است.استفاده از ابزار نظامی قدرت، تنها اهداف هستهای ایران را به تأخیر میاندازد و آن را نابود نمیکند.آنچه که ظرفیت هستهای ایران را به یک مسئله تبدیل میکند، نه سانتریفیوژها و نه موشکهای بالستیک، بلکه سرمایه انسانی است که تخصص لازم برای احیای این برنامه را داراست. به همین دلیل هم هست که مسیر دیپلماتیک قطعا مسیر درست است."
دلیل سوم، احساس نیاز ایالات متحده آمریکا به ایران است. این احساس نیاز ریشه در وضعیت پیچیده بازی آمریکا در شبه قاره هند و خاورمیانه و خاوردور و همچنین عدم توانایی واشنگتن در تنظیم ضرباهنگ حداقلی این بازی است. سه سال قبل، "زبیگنیو برژینسکی" در گفتگوی خود با شبکه خبری MSNBC به صحبت در مورد مسائل عراق، افغانستان و ایران پرداخت. وی در مورد مسئله ایران خواستار گفتمان با ایران شده و یادآور میشود که جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی در ایجاد ثبات در کشورهای افغانستان و عراق بازی میکند و از این رو آمریکا به ایران نیاز دارد."
احساس نیاز آمریکا به ایران مقوله ای نیست که دموکراتها و جمهوریخواهان در تشخیص آن با یکدیگر اختلاف داشته باشند. در این میان صرفا نحوه مواجهه ظاهری این دو با چنین احساس نیازی متفاوت است. ...
3- در قانون اساسی آمریکا، رئیس جمهور بالاترین مقام اجرایی محسوب می شود. بر این اساس رئیس جمهور قدرت وتوی رای کنگره را به صورت کلی داراست. در این میان مجلس سنا در خصوص وتوی تصمیمات رئیس جمهور باید حداقل نظر دو سوم سناتورها را جلب کند. این در حالیاست که جمهوریخواهان هم اکنون 52 کرسی سنا را در دست دارند. به عبارت بهتر، قوانین آمریکا به گونه ای چیده شده است که در آن رئیس جمهور قدرت مانور بیش از اندازه ای دارد. در چنین وضعیتی " مستی بازها" و " عشوه کبوترها" هر دو تکه هایی بزرگ از پازل دشمنی ایالات متحده آمریکا با نظام و ملت ایران است. ..
4- ژست سیاسی و رسانه ای مقامات حزب دموکرات طی روزهای اخیر و در آستانه برگزاری مذاکرات تعیین کننده مسقط موضوعی ساده نیست.باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و جان کری وزیر امور خارجه این کشور علنا در صددند مسئولیت هرگونه شکست در مذاکرات هسته ای با ایران را بر گردن کشورمان بیندازند. شاید در این برهه لازم باشد دستگاه دیپلماسی و وزارت امور خارجه، کارنامه حزب دموکرات طی یکسال مذاکرات هسته ای اخیر با کشورمان را برای افکار عمومی شفاف سازد. بهتر است اوباما و جان کری به جای شانتاژ تبلیغاتی در خصوص پروسه مقصرسازی ایران در صورت عدم توافق هسته ای به سه سئوال تعیین کننده زیر پاسخ دهند:
- چرا در جریان مذاکرات وین 4، ایالات متحده آمریکا با زیاده خواهی خود و طرح مسائلی بحرانساز مانند لزوم گنجانده شدن موضوع توان موشکی ایران مانع از آغاز نگارش پیش نویس توافقنامه نهایی و در نتیجه از دست رفتن فرصت رسیدن به توافق نهایی قبل از ضرب الاجل اولیه تعیین شده پس از توافق ژنو شد؟
- چرا در جریان مذاکرات وین 6 یعنی آخرین دور از مذاکرات هسته ای قبل از پایان ضرب الاجل اول زمانی تعیین شده پس از توافقنامه ژنو، ایالات متحده آمریکا ضمن اصرار بر سر تعیین نیازهای اساسی (Practical Needs ) و مسئله رفع قطره چکانی تحریمها و تعریف پروسه ای بلند مدت برای عادی سازی پرونده ایران مانع از رسیدن به توافق نهایی شد؟ آیا در آن زمان نیز جمهوریخواهان باعث و بانی این کار بودند؟!
- چرا در جریان مذاکرات نیویورک و در حالی که به واسطه حضور وزرای امور خارجه، امکان پیشبرد مذاکرات و حتی رسیدن به توافق بر سر اختلافات کلان موجود وجود داشت، مقامات آمریکایی دوباره مانع از سرعت بخشی به روند مذاکرات شدند؟ البته در این خصوص نباید از نقش انفعالی و حتی بازدارنده دیگر اعضای 1+5 یعنی فرانسه، روسیه، انگلیس،آلمان و چین نیز غافل ماند. در هر صورت مسئولیت هرگونه شکست در مذاکرات هسته ای بر عهده ایالات متحده آمریکا و دیگر اعضای 1+5 خواهد بود. ...
«تحميل توافق به هر قيمتي با توجيه آخرين فرصت است» جوان هم تاثیر انتخابات بر پرونده هسته ای را مورد بررسی قرار داده و نوشته است : در بخشی از گزارش تحلیلی خود
از مذاکرات با عنوان نوشته: در
حالي امريكاييها تلاش دارند تا به بهانه خارج شدن طرفين از بن بست كنوني در
مذاكرات، با عمليات رواني- رسانهاي اينگونه القا كند كه طرف ايراني بايد يك ماه
پيش رو را ارج نهاده و به «توافق به هر قيميتي» روي بياورد با اين توجيه كه اين
« آخرين فرصت» براي ايرانيهاست كه عملكرد يك سال اخير كشورهاي غربي با محوريت
امريكاييها درقبال عمل به تعهدات توافق نامه ژنو3، باعث شده كه فضاي بياعتمادي
به كارگزاران نظام سلطه همچنان جزءلاينفك باور عمومي مردم باشد و به فرض رسيدن به
توافق نهايي در طي هفتههاي اخير اين نوع نگاه تغييري نداشته باشد.
به هر روي انتظار ميرود كه تيم هستهاي كشورمان با هوشمندي كامل
مذاكرات يك ماه اخير را دنبال كرده و «رويكرد مقاومت هستهاي» را فراموش نكرده و
تحت تأثير بازهاي پيچيده طرف مقابل جهت امتيازگيري بيشتر از جمهوري اسلامي ايران
قرار نگيرد.
« مذاکرات
هستهای و شرایط جدید»
روزنامه دولتی ایران هم در این باره می نویسد : بیتدبیریهای گوناگون در کمتر از یک دهه گذشته در ایران،
سبب شد با وجود ناملایمتها و دشواریهای گوناگون، رأیدهندگان ایرانی، فردی را
برگزینند که با شعار انتخاباتی امید و تدبیر وارد کارزار انتخابات شده بود. سپس
دولتی در رأس دستگاه اجرایی کشور قرار گرفت که اعلام کرد با رویکرد اعتدال به
جبران خسارتهای ناشی از سوءمدیریت، بیتدبیری و منزوی کردن نخبگان فکری و اجرایی
میپردازد.
دولت حسن روحانی با بهرهگیری از بخشی از ظرفیتهای کمنظیر انسانی،
کوشیده شرایط را برای ملت ایران، بدان گونه که شایستگی آن را دارند، متحول سازد.
تردیدی نیست که کمتر ملتی در جهان، این میزان از منابع و اهرمهای قدرت ملی را در
اختیار دارد. در کنار این ظرفیتهای عظیم در کشور که امکان پیشرفت و توسعه همهجانبه
را فراهم کرده است، در دو دهه گذشته در مرزهای شمالی، شرقی و غربی ما نیز تحولاتی
شکل گرفته که بیش از پیش بر اهمیت، نقش و نفوذ آن افزوده است. رئیس جمهوری برگزیده
مردم ایران به درستی و با تدبیری که از تجربه طولانی وی در حوزه دیپلماسی انتظار میرفت،
حل و فصل مسائل مربوط به برنامه هستهای ایران را هدف قرار داده است.
دستگاه دیپلماسی کشور به خوبی بر اهمیت سیاست هموار ساختن مسیر ایفای
نقش سازنده و مؤثر در منطقه تأکید کرده است. در جریان تلاشهای بیش از یک سال
گذشته، در پرتو این رویکرد، امید به ورود و حضور فعال ایران در روندهای سیاسی-
اقتصادی در این منطقه بسیار حساس از جهان شکل گرفت. آثار زیانبار تحریمهای بیسابقه
بینالمللی علیه ایرانکه امکان بهرهگیری از منابع قدرت ملی را منتفی ساخته، در این
مسیر باید از میان میرفت. تلاشهای مجدانه و مؤثر، در روندی از مذاکرات دشوار و
با بهرهگیری از توانمندیهای فنی و سیاسی، این مسیر را نه تنها برای حضور فعال و
سازنده ایران در روند تحولات منطقهای، بلکه برای تحرک بخشیدن به اقتصاد ملی هموار
ساخت.
اقتصادی که با میلیونها جوان تحصیلکرده، با مهارتهای علمی و اجرایی؛
تصویری درخشان از منابع انسانی ارزشمند مورد نیاز برای جهش اقتصادی یک کشور را
فراهم میآورد. همه صاحبنظران سیاسی و اقتصادی بخوبی میدانند شرایط کنونی اقتصادی
کشور، جز در پرتو تعامل سازنده با جهان تغییر و بهبود نخواهد یافت.
همراه با تلاشهای دولتهای ایران و امریکا که تحولات ژئوپلیتیکی سالهای
اخیر، از فروپاشی شوروی تا نوزایی قدرتگرایی روسیه، از تروریسم جهانی تا گسترش
طلبی جنگجویان خلافت اسلامی، آنها را به هم نزدیک کرده، مخالفان دگرگونی این رابطه
نیز فعالیتهای خود را گسترش بخشیدهاند. این جریان که از داخل هر دو کشور تا سطح
منطقه و جهان امتداد مییابد، با پیروزیهای اخیر جمهوریخواهان در امریکا، انرژی بیشتری
یافته است.
با این حال در روند مذاکرات انجام شده، دستگاه دیپلماسی دو کشور، گامهای
مهمی را برای اعتمادسازی برداشتهاند. با وجود نفوذ پایدار لابی صهیونیسم در امریکا،
اوباما در برابر آن بسیار کوشید تا برنامه مذاکرات هستهای را بخوبی پیش ببرد. با
حضور اکثریت مخالفان او در کنگره امریکا ادامه این راه، بدون تردید با دشواریهای
بیشتری روبهرو خواهدشد.
اینک در کنار مخالفان و معارضان منطقهای که به نتیجه رسیدن این تلاشها
و حضور فعال ایران در بازیهای منطقهای را با منافع خود سازگار نمیبینند، در
داخل امریکا نیز شرایط برای پیشبرد این روند پیچیدهتر شده است. ولی به نظر میرسد
قدرتهای مذاکرهکننده برای حل و فصل مسائل مربوط به برنامه هستهای جمهوری اسلامی
ایران، زمینه سرعت بخشیدن به این روند را از پیش آماده کردهاند. در پایان مهلت به
نتیجه رسیدن مذاکرات قدرتهای جهانی با ایران، اقدامهای انجام شده و فعالیتهای
اعتماد آفرین ایران، طرفهای این مذاکره را به تسریع در رسیدن به توافق نهایی و حل
و فصل اختلافها فرامیخواند. بیتردید ایران کشوری است که ظرفیتهای متنوع آن در
متن یک دیپلماسی هوشمندانه و مدبرانه، میتواند چشمانداز یک بازی برد- برد را برای
کشورهای منطقه ترسیم کند.
اما برخی رسانه ها صدای ایران را در باره مذاکرات انعکاس دادند .
«هشدار عراقچي»
روزنامه
شرق به صحبته ای روز گذشته عضو ارشد مذاکرات با العالم پرداخت و نوشت : «بازگشت به قبل از توافق «ژنو» براي همه خطرناک است»؛ هشداري
از سوي «عباس عراقچي» مذاکره کننده ارشد ايران در مذاکرات هسته اي، به طرف
مقابل. اين هشدار يک روز پيش از آغاز دور جديد مذاکرات هسته اي در عمان
مطرح مي شود.
«عراقچي» در گفت وگو با «العالم» با
بيان اينکه «فعلاعلاقه اي نداريم که روي بحث تمديد متمرکز شويم»، گفت:
«شانس رسيدن به توافق وجود دارد. اما اگر تا روزهاي آخر، احتمال رسيدن به
توافق از بين برود، اينکه چه خواهد شد را بايد بيشتر بررسي کنيم و از نظر
ما حتما بازگشت به شرايط قبل از توافق ژنو، صورت نخواهد گرفت. هيچ کس
خواستار بازگشت به شرايط قبل از توافق ژنو نيست؛ زيرا اين براي همه، يک
سناريوي خطرناک خواهد بود.» «عراقچي» افزود: «اگر طرف مقابل، با حسن نيت
بيشتري در مذاکرات شرکت کند و خود را از توهمات مربوط به Break out (گريز
هسته اي) و سلاح هسته اي و اينگونه مسايل، نجات دهد و واقعيت ايران را بهتر
بشناسد، رسيدن به توافق بسيار نزديک خواهد بود.» «عراقچي»، با يادآوري نقش
مثبت عمان در گذشته گفت: «همه اعضاي «1+5» و ايران، اين اعتقاد را داشتيم
که حضور «مجدد» در عمان خيلي مفيد خواهد بود و دعوت سلطان محترم عمان را
همه کشورها با طيب خاطر اجابت کردند و اميدوار هستيم اين دور تعيين کننده
باشد.» او افزود: «دور جديد در فاصله بسيار نزديکي از 24نوامبر (سوم آذر)
است و بسيار تعيين کننده خواهد بود، که آيا ما امکان توافق تا قبل از
24نوامبر را داريم يا نداريم.» او ادامه داد: «با حسن نيت و با امکانات و
تسهيلاتي که «همواره» عماني ها براي مذاکرات فراهم کرده اند، اميدوار هستيم
که مذاکرات موفقي باشد.» او احتمال رسيدن به توافق در اين دور را بعيد
دانست و گفت: «در يکي، دو موضوع، مدتي است که مذاکرات تقريبا متوقف شده است
و ما موفق به پيداکردن راه حل نشده ايم. اگر در مسقط راهگشايي شود، بعد ما
مذاکرات را ادامه خواهيم داد.»
او همچنين مهم ترين و کليدي ترين
موضوعات مطروحه را «غني سازي» و «چگونگي رفع تحريم ها» ارزيابي کرد.
«عراقچي» درخصوص برخي مطالب منتشره در مورد تعداد سانتريفيوژهاي ايران،
گفت: هنوز «هيچ توافقي درباره ميزان غني سازي ايران صورت نگرفته است. گمانه
زني هايي که انجام مي دهند، يا ناشي از تخيلات خودشان است يا حتي بعضا با
انگيزه هاي سياسي صورت مي گيرد.»
عضو ارشد تيم مذاکره کننده هسته اي
ايران در مورد تحريم ها نيز گفت: «در بحث تحريم ها، چهار مسير تحريم وجود
دارد و به اعتقاد ما، هرچهار مسير بايد باز شود. اين چهار مسير، مسير تحريم
هاي شوراي امنيت، تحريم هاي اتحاديه اروپا، تحريم هاي کنگره آمريکا و نيز
تحريم هاي رييس جمهور آمريکاست.» «عراقچي» در مورد مذاکره غيرهسته اي در
حاشيه مذاکرات، گفت: «تصميم قاطع همه ماست که هيچ موضوعي غير از موضوع هسته
اي در مذاکرات مطرح نخواهد شد.»
«مشکل فقط
با آمریکاست»
روزنامه آرمان نیز مصاحبه ای را با حمید رضا آصفی ، سخنگوی اسبق وزارت خارجه ایران منتشر کرده که شاه کلید صحبت هایش این جمله است : مشکل فقط با آمریکاست ! ... آمریکاییها تا به حال نشان ندادند که منعطف
هستند. مشکل ما با کشورهای دنیا نیست بلکه مشکل ما فقط با آمریکاست. میدانید که
فقط آقای جان کری میآید مینشیند و صحبت میکند یعنی هرچه ایشان به نتیجه برسد بقیه
هم قبول دارند.