به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، مادربزرگ و پدربزرگ هنوز با حسرت از روزهای اول زندگی مشترک شان یاد میکنند که در یک چهاردیواری بزرگ شامل اتاقها و حیاط مشترک، به همراه دیگر اعضای خانواده روزگار میگذراندند.
افراد خانواده اعم از پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر و خواهرها و برادرها، ازدواج کرده و نکرده همه دور هم با حداقل هزینهها زندگی را سر میکردند؛ خرج مشترک، سفره مشترک، پخت و پز مشترک، برگزاری مهمانی مشترک و استفاده از وسایل زندگی معمولی و غیرلوکس شکلی از زندگی بود که کمابیش در خانواده امروزی بخصوص در نوع شهری آن دیگر به ندرت دیده میشود یا اصلاً دیده نمیشود. با گسترش و تعمیم خانواده هستهای در شهرها، سبک زندگی سنتی متناسب با خانواده گسترده، تغییر یافته و خانواده هستهای به شکل جدیدی از سبک زندگی متناسب با مظاهر شهری جایگزین آن شده است.
آپارتماننشینی، استفاده از وسایل برقی برای امور مختلف، وسایلی برای پخت و پز سریع و دردسترس، پدیدار شدن شغلهای جدید نظیر کارگر خانه، پرستار در منزل و... که علاوه بر راحتی، سنتهای رفتاری جدیدی را نیز بهوجود آورده که در سبک زندگی سنتی جایی نداشت. تغییر سبک زندگی شهری ما از آن دست تغییراتی است که هیچ گریزی از آن نیست. هرچند خانواده ایرانی چیزهایی را از دیروز خود به همراه دارند و آن را یدک میکشند، اما خواه ناخواه، در مسیری متفاوت قرار گرفتهاند که نسبتی با آن عادات و رفتارها ندارند. به همین خاطر است که هر روز صبح، بچه یا بچهها به مهد فرستاده میشوند، برخی روزها خانمی برای نظافت وجمع آوری وسایل خانه میآید، هر 15 روز یکبار شخصی راه پلهها را نظافت میکند و بالاخره ماهی یکبار نظافتچی اقدام به شستن رومبلی، پرده و روتختیها میکند. برنامه غذایی هم مشخص است. برخی شبها به فراخور زمان غذاهای آماده سرو میشود. صرف وعده ناهار در کنار اعضای خانواده عملاً در کلانشهرها حذف شده است.
نقش زن در خانه گرداگرد سه محور همسرداری، فرزندداری و خانهداری دور میزند که هر یک مدیریت ویژهای را میطلبد و نیازمند نظم و صرف وقت کافی است. حال آنکه خروج مادر یا همسر از محیط خانه به بازار کار باعث ایجاد خلأهایی در زندگی خانوادگی افراد شده است. این امر منجر به پدید آمدن مکانهایی شده تا خدماتی را به خانوادهها برای رفع خلأ به وجود آمده ارائه دهند. این خدمات شامل افزایش سالنهای غذاخوری و غذاهای بسته بندی شده و آماده، مراکز نگهداری کودکان، ارائه خدمات و نظافت منزل، تولیدات پوشاک و خدماتی از این دست است.
سبک زندگی جدید؛ فرصتها و تهدیدهادکتر«هادی معتمد» جامعه شناس و استاد دانشگاه معتقد است: «گسترش مهدکودکها، پرستار بچه، کارگر خانه و امثال آن نه محصول مدرنیته که یک سبک زندگی به شمار میآید. البته سبکی که در دل خانوادههای امروزی به وجود آمده است. مشغله زیاد، در اثر ساعت کار بالا، بر الگوی مصرف ایرانیان تأثیر داشته است. افراد زمان کمتری برای خرید و آماده کردن غذا دارند. بخصوص با کار کردن خانمها در خارج از منزل این موضوع نمود بیشتری پیدا کرده است. سوپرمارکتها در مقایسه با خواروبار فروشیها، قصابیها و بازارهای شلوغ سرویس بهتری به مصرف کنندگان ارائه میدهند.
به طور مثال مهد کودک و پرستار کودک به مثابه یک پدیده مدرن حاصل شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع جدید است که به علت اشتغال همزمان پدر و مادر، کار نگهداری از کودک به مهد یا پرستار سپرده میشود.»
سبک زندگی خانوادههای ایرانی در سالهای اخیر متحول شده است. اما متأسفانه سیاستگذاریها در جامعه ما بدون مطالعه و بررسی و فاقد یک پیوست فرهنگی است، به این معنا که برنامهریزیها و سیاستگذاریها در زمینههای مختلف در سطح جامعه، بدون بررسی وضعیت موجود و درک شرایط، اجرا میشوند.
اگر تحولاتی را که خانواده ایرانی درگذر زمان پشت سر گذاشته است، مطالعه و ریشهیابی کنیم، تحلیل خانواده ایرانی به سهولت صورت میگیرد. شناسایی درست این تحولات، تصویری از آینده خانواده ایرانی پیش روی ما قرار میدهد که بر اساس آن میتوانیم با تحلیلی عالمانه بـرای آیـنـده برنامهریزی کنیم.
امروزه رفتارهای شخصی مثل لباس پوشیدن، نوع غذا خوردن، راه رفتن و... ما هم تحت تأثیر فرهنگ غرب قرار گرفته است و از طرفی متأسفانه حوزه خانواده از سوی کارشناسان جامعه چندان جدی دنبال نمیشود. در حالیکه بررسی دقیق نوع و سبک زندگی خانوادههای ایرانی و غربی نشان میدهد سبک زندگی و زیست آنها با یکدیگر متفاوت است و در مقابل هم قرار دارد.
در فرهنگ خانواده ایرانی، رسمی به نام «آیین سفره» وجود داشت. در گذشته خوردن غذا در خانواده دارای آیین و آداب خاصی بود. سفره عاملی بود که در یک زمان همه اعضای یک خانواده را دور خود جمع میکرد و محل تبادل عواطف و احساسات و حفظ حرمتها بود. اما در نسل جدید و خانواده کنونی آیین سفره تغییر کرده است، حتی ذائقه خانواده به فستفود (غذاهای آماده و نیمه آماده) تغییر کرده است. رشد مصرف غذاهای آماده و فستفودها، تغییر ذائقه غذایی خانواده ایرانی را نشان میدهد.
احترام به سنتهای مفید، ترمزی قوی برای مدرنیتهمعتمد میگوید:«هرچند سبک زندگی غالب درایران در حال گذار است، اما نتوانسته خانواده به مفهوم اصلی خود یعنی پدر، مادر و فرزندان را تحت شعاع قرار دهد. غذاهای آماده و کارگر خانه و پرستار برخی نقشها را کمرنگ کرده، اما هنوز خانوادههای ایرانی اشتراکات زیادی در نوع تغذیه، بازیها، مسافرتها و ... دارند. لذا در مفهوم خانواده تغییر خاصی را نداریم.
وقتی پدر، مادر و فرزندان هنوز هم زیر یک سقف زندگی میکنند و ساعاتی را کنار هم میگذرانند یعنی ما هنوز دچار فروپاشی بنیان خانواده نشدهایم. هرچند خانواده اصیل ایرانی دچار تغییرات عمده ای شده است.
اما در مواجهه با این سؤال که آیا سبکهای جدید زندگی به تحکیم خانواده کمک کرده است؟ باید بگوییم خیر! کمک نکرده؛ چه بسا باعث کمرنگ شدن نقشهایی که خانواده را تشکیل میدهند، شده است. بنابراین، مدرنیته به تحکیم بنیان خانواده شرقی کمک نکرده است.»
این آسیب شناس اجتماعی در خصوص ارائه راهکارها برای جلوگیری از پیامدهای منفی سبک جدید زندگی میگوید:«راهکار جلوگیری از حرکت خانوادههای ایرانی به سمت فروپاشی و زوال، تغییر فرهنگ و افزایش هوش عاطفی افراد خانواده و آموزش مهارتهای زندگی است. حتی در این راستا بهتر است NGOها ( سازمانهای مردم نهاد) برای آموزش درست مهارتهای زندگی و تبیین سبک زندگی شکل بگیرند.
در ایران نهاد خانواده همان تعریفی را دارد که در جوامع شرقی مثل پاکستان، عراق، هندوستان، اعراب و حتی ژاپن مشاهده میکنیم؛ در حالی که سبکهای رسیده از غرب، برآمده و متناسب با آن جوامع و بیشتر برای آنها قابل پذیرش است و در گذار به جوامع شرقی در بخشهایی دچار نقصان میشود. البته احترام به سنتهای مفید، ترمزی قوی برای مدرنیته محسوب میشود.
محصول گذار از سنت به مدرنیته«حسین باهر» جامعه شناس در خصوص اشکال جدید زندگی مدرن به «ایران 7» میگوید: «به طور کلی وضعیت موجود جامعه ایجاب میکند از تمهیدات لازم مثل پرستار کودک، کارگر خانه، مهدکودک و حتی غذاهای آماده استفاده شود. به طوری که نمود عینی آن را در خانوادههای توانمند بیشتر و خانوادههای کم توان کمتر مشاهده میکنیم. این نوع پدیدهها محصول گذار از سنت به مدرینته است که یک نیاز اجتماعی است.»
به گفته او، نیاز اجتماعی از آنجا نشأت میگیرد که در شرایط کنونی خانمها مجبور به کار کردن در خارج از خانه هستند و به تبع، وقت کافی برای رسیدگی به اموری چون خانه داری و مراقبت از فرزندانشان ندارند. از این روی، بخشی از مسئولیتشان را به دیگران واگذار میکنند.»
«مک دونالدی شدن» اصطلاحی است که «ریتزر» (جامعه شناس) برای گسترش غذای آماده به کار میبرد و آن را فرایندی میداند که در آن اصول رستورانهای غذای آماده بر جامعه حکمفرما میشود. مشتریان و مصرف کنندگان غذاهای آماده با انتظارات متفاوتی، از این غذاها بهره میبرند. برخی از آنها ارزان و آماده بودن این غذاها را میپسندند و برخی دیگر هزینه بیشتری صرف میکنند و غذاهای آماده مجلسی سفارش میدهند.
در هر دو حالت این وضعیت نشان دهنده تغییر در سبک زندگی و تأثیر بر نحوه زندگی مردم است. بدین گونه که به تدریج مصرف بسیاری از غذاهای سنتی کاهش مییابد. سوسیس، کالباس و غذاهای آماده از جمله خوراکیهایی هستند که هیچگاه نتوانستهاند نظر مثبت پزشکان و متخصصان تغذیه را به خود جلب کنند و همیشه توصیه میشود تا این خوراکیها، از سبد غذایی حذف شود. اما با تغییر سبک زندگی مردم کشورمان، گرایش به سمت استفاده از این قبیل غذاهای آماده( از فست فود گرفته تا انواع غذاها و خورشتهای کنسروی) روزبهروز بیشتر میشود و همین مسأله موجب شده تا چاقی و بیماریهای صعبالعلاجی نظیر سرطانها نیز روزبهروز فزونی یابد./ایران 7