به گزارش
خبرنگار سینما باشگاه خبرنگاران؛ "سیامک کاشف آذر"، کارگردان جوانی است که فیلم "آوا" را در شرایطی سخت کارگردانی کرد و برای فراهم آوردن یک تیم حرفای به دفاتر و سازمانهای مربوطه سر زد. او با تلاشهای شبانه روزی توانست طی مدت 40 جلسه فیلم خود را جمع کند. کاشف آذر با حمایت خانوادهاش و با وجود 18 سال فعالیت در عرصه تئاتر امروز توانسته اثری را در شان سینما و کودک به نمایش بگذارد و نظر مخاطبان بسیاری را به "آوا" جلب کند.
این کارگردان کشورمان در بسیاری از شرایط مورد کم لطفی قرار گرفت و از بی توجهی برخی از مدیران، مسئولان و مراکز مربوطه گله مند بود. در بیست و هشتمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان او به همراه تیمش توانستند جوایزی را از آن خود کنند و به جشنواره فیلم فجر نیز راه پیدا کنند. به همین بهانه پای گپ و گفتی با او نشستیم که بخشی از آن را در مصاحبه زیر میخوانید.
- آقای کشاف آذر از شرایط ساخت "آوا" بگویید و اینکه کار در حوزه کودک چگونه بود؟ باید بگویم که شرایط ساخت فیلم اول برای یک کارگردان بسیار سخت است. شرایط به لحاظ بودجه، امکانات و بازیگر خیلی سخت بود. دو ماه به جشنواره فجر مانده بود و همه گروههای فیلمسازی مشغول کار بودند. زمانی که میخواستم کار را شروع کنم، به بیش از 12 دفتر تجهیزات فنی برای گرفتن دوربین سر زدم ولی موفق نشدم و متاسف شدم از اینکه چرا نباید شرایط بهتری فراهم شود. ما حدود هفت یا هشت دستیار درجه یک داریم که فارابی به آن ها لنز میدهد و این یعنی فقر در سینما. بحث دیگر حضور یک ساره در فیلم بود که همه بازیگران مد نظر من در پروژهای متفاوت مشغول بودند و باز تاسف خوردم که چرا نباید شرایطی فراهم شود که ما بتوانیم بازیگران با استعدادی را پرورش دهیم. من باید در 40 جلسه فیلم خود را به قول "داریوش مهرجویی" جمع میکردم و با مدت زمان 15 ساعت در هر روز تیم در سخت ترین شرایط ممکن کار کرد، اگر تکنولوژی را در ساخت فیلم امتیاز بزرگی بدانیم، باز نیاز به جلساتی داشتیم تا به ایده آل ذهنی خود برسیم.
* سفارشی وارد این هنر نشدم - به لحاظ بودجه و کمک مراکز دولتی، این پروژه در چه وضعیتی قرار داشت؟ من با 18 سال فعالیت در عرصه تئاتر خودم زحمت کشیدم؛ با حمایت خانواده و تلاشم توانستم بعد از 18 سال یک فیلم بلند سینمایی را با مشقت بسازم. باور کنید که هیچ وزارتخانهای نبود که 50 میلیون به من پول دهد. زمانی که تقاضای بودجه داشتم، به من میگفتند که اولویت ما نیستید و تنها مرکز دولتی که باید ما را حمایت میکرد، مرکز گسترش بود که میگفت ما برای 4 فیلم بودجه داریم. سوال من این است که اگر بودج نیست، چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز خود را به 10 فیلم میدهد. از ابتدا بودجه را مد نظر بگیرند و بعد مجوز صادر کند. به هر حال با کمک و بهره مندی از تجربه فرشته مهدی زاده و جواد نوروز بیگی کار را جمع کردم ولی باور کنید آنقدر که کار در حوزه کودک و سینما سخت است، اگر من تحصیلات خود را ادامه میدادم، شاگرد ممتاز میشدم. میتوانستم کاری با درآمد بسیار بالا داشته باشم. باور کنید سینمای کودک و این قشر دغدغه من است با اینکه میدانم با وجود شرایط فعلی در آینده، این سینما را دنبال نمیکنم، چون جایگاهی ندارد.
* گناه مردم اصفهان چیست شما و همکارانتان به هر زحمتی که بود آثار خود را با کیفیت قابل توجهی ساختید. آیا نمایش آنها نیز در سینماهایی با تجهیزات کافی در اصفهان امکان پذیر شد؟ نکته همین جاست که فیلمهیی که با زحمت و کیفیت خوب ساخته در سینماهای اصفهان با بدترین کیفیت اکران شد. از شما میپرسم که مردم اصفهان چه گناهی کردند که باید بهترین آثار را با چنین کیفیتی میدیدند. تنها سالن استاد فرشچیان از کیفیت و استاندارد خوبی برخوردار بود ولی در سالنهای دیگر مردم فیلمهای روی پرده سینما را انگار در تلویزیون میدیدند. باور کنید فراهم کردن شرایطی مناسب برای اکران فیلمها برای ارگانهایی چون شهرداری بودجهی زیادی محسوب نمیشود و اگرانهایی این چنینی میتوانند با همکاری هم به ساخت سینماهای بهتر کمک کنند.
* هنوز نمیدانیم کودکان ما چه میخواهند - آیا فعالان حوزه کودک با دغدغههای این قشر آشنا هستند؟ ما میآییم فیلم کودک میسازیم و جشنواره برگزار میکنیم، غافل از اینکه نمیدانیم کودک ما چه میخواهد.
در بین آثاری که ساخته میشود شاید چند فیلم ساخته شد باشد که کودک توانستند با آن همراه شود و ارتباط برقرار کند. در یکی از نشستهای پرسش و پاسخ یکی از فیلم سازان حرفهای، یک پسر 14 ساله طوری سوال کرد که عوامل فیلم از فهم و درک این پسر شگفت انگیز شدند و ماندند که با چه پاسخی او را قانع کنند. دیده شده که عدهای کار میسازند و کاملا سواد و شعور کودک را نادیده میگیرند. شما در نظر بگیرید که یک بچه 4 ساله تبلت دستم یگیرد و کاملا میتواند با آن کار کند و متاسفانه عدهای این کودک را بیسواد فرض میکنند. سینمای کودک به سمت نابودی پیش میرود ولی متاسفانه تمرکز هنرمندان و مسئولان ما بر روی چیزهای دیگری است. در زمان اکران فیلمهای جشنواره اصفهان همه سالنها پر بود، پس این نمایش میدهد که ما مخاطب داریم ولی به قهرم خود که کودک است توجهی نمیکنیم.
- چقدر تمرکز شما روی فیلمنامه "آوا" بود؟ ما از روز اول میدانستیم که باید قهرمان داشته باشیم و دقیقا فرمول مورد نظر را هم رعایت کردیم. خوشبختانه ما توانستیم در کنار اساتید این کار به عنوان رقیب سر سخت بدرخشیم. ما یک سال تمام روی فیلمنامه کار کردیم و با وجود همه ایرادهایی که میدانستیم کار دارد، سعی کردیم قصه بتواند قهرمان فیلم ما را ببیند و درک کند. حالا اگر فیلم ما تلخ است، واقعیت جامعه ما بوده و برای طرح و ایده آن زمان گذاشتیم.
* خیلیها به ما غرض داشتند - چقدر مورد انتقاد دیگران قرار گرفتید؟ شاید خیلی مورد نقد و حسادت قرار گفتیم و به ما گفت شد که کارمان در سطح سینما نبود، ولی ما جنگیدیم و پای کاری ک کردیم ایستادیم و شکر خدا نتیجه خوبی هم گرفتیم و البته باید بگویم که کار من به عنوان فیلمساز سخت تر شد.
به عنوان مثل دو روز پیش "محسن جسور" آمد و با من در خصوص یک کار و فیلم جدید صحبت کرد و قرار شد که 10 ماه برای فیلمنامه وقت بگذاریم. باید تلاش کنیم تا سینما به موفقیتهای خودش برسد و به این دلیل که سینمای ایران توانست در دنیا مورد توجه قرار گیرد و نیاز داریم که در ایران از سوی وزارت خانههایی چون ارشاد حمایت شویم.
گفتگو از: الهه علیزاده انتهای پیام/ اس