به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،طی هفته جاری مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران میزبان دو تن از مقامات سیاسی و نظامی منطقه بودند. سمیر مقبل معاون نخست وزیر و وزیر دفاع لبنان و حیدر العبادی نخست وزیر عراق از جمله دو تن از میهمانانی بودند که به تهران سفر کرده و در خصوص مسائل متعددی با همتایان و سایر مقامات ایرانی به گفتگو پرداختند.
 
همزمان با سفر این دو مقام، ‌لبنان و عراق شاهد دور جدیدی از اقدامات تروریستی پر شدت بود که تاکتیک ها و راهبردهای پشت پرده این اقدامات بر اهمیت سفر مقبل و العبادی به تهران افزود تا جاییکه آمریکایی ها اعلام کردند یک هیات عالی رتبه نظامی را برای اطلاع از نتیجه سفر وزیر دفاع لبنان به بیروت اعزام می کنند.
 
اما اقدامات تروریستی یاد شده در عراق و لبنان چیست؟ اهداف پشت پرده آن چگونه است؟ همزمان با شدت گرفتن اوضاع در منطقه کوبانی سوریه و پیش روی گروه تروریستی داعش در این منطقه، استان الانبار عراق شاهد درگیری های شدیدی میان گروهک داعش و ارتش عراق از یک سو و انتشار اخباری مبنی بر سقوط قریب الوقوع بغداد از سوی دیگر بود. در سوی دیگر همزمان با این دو تحول در سوریه و عراق منطقه عرسال لبنان نیز دست خوش تحرکات شدید امنیتی گروههای تروریستی مستقر در سوریه بود که این تحرکات با حضور توامان حزب الله لبنان و ارتش این کشور تا حدودی متوقف شد. لیکن اطلاعات درز رفته حکایت از احتمال دور جدید ناامنی ها در این منطقه دارد.
 
وقوع  دو تحول امنیتی خطرناک درعراق و لبنان  همزمان با تحرکات غیر عادی گروهک داعش در کوبانی سوریه، سکوت ترکیه و همچنین رفتار ائتلاف آمریکایی ضد داعش نسبت به این تحول حکایت از طراحی های پشت پرده ای دارد که همزمان ایران، لبنان، سوریه و عراق را مد نظر گرفته است.
 
اساسا تحولات سوریه و مشخصا پیروزی در تحولات منطقه کوبانی این کشور برای ترکیه از یک سو و ائتلاف نمایشی ضد داعش از سوی دیگر اهمیتی حیاتی دارد. هرگونه موفقیت در سوریه برای این ائتلاف در گرو چشم پوشی ایران در حمایت از دمشق و یا سرگرم شدن تهران به مشکلات امنیتی و اقتصادی دیگر است. از آنجا که تهران حمایت از سوریه را حمایت از خط مقاومت در منطقه علیه نظام سلطه تعریف کرده است بنابراین هرگز از این اصول ثابت خود چشم نخواهد پوشید و لذا در چنین وضعی تنها راه وادار کردن ایران به عدم حمایت از زنجیره های مقاومت، مشغول کردن او به مباحث انحرافی دیگر و به عبارتی مخیر کردن ایران به انتخاب یکی از سه اولویت اصلی است. این در حالی است که هم عراق و هم لبنان جزو اولویت های منطقه ای ایران محسوب می شوند چه اینکه نبود این دو کشور مانع بزرگی در مسیر کمک به ملت سوریه در برابر تروریست هایی محسوب می شد که پس از سوریه بنا داشتند سایر کشورهای منطقه را نیز به ناامنی بکشانند. نتیجه اینکه قرار دادن ایران در مصاف با دو تحول امنیتی (دو اولویت اصلی یعنی عراق و لبنان)که به  نوعی مستقیما با منافع تهران ارتباط دارد می تواند به زعم ائتلاف آمریکایی از توجه ایران به اولویت سوریه بکاهد. الانبار به دلیل نزدیکی به اماکن مقدس شیعه در کربلا و نجف تهدیدی مستقیم علیه تهران محسوب می شود و وجود ثبات در لبنان نیز برای تهران اهمیتی حیاتی دارد. به این معنی که ثبات در عراق و لبنان به زنجیره مقاومت کمک می کند تا همچون گذشته در کنار نظام سوریه در مقابل تهدیدات تروریستی بایستد و مانع از ماجراجویی های رژیم صهیونیستی شود. ائتلاف آمریکایی دقیقا حذف همین معادله را نشانه رفته است.
 
پاسخ ایران اما دقیقا نقطه مقابل آنچیزی است که ائتلاف در صدد بود تحمیل نماید. هدیه نظامی ایران به ارتش لبنان و متعاقب آن سفر سمیر مقبل وزیر دفاع و معاون نخست وزیر لبنان و همچنین سفر آقای العبادی نخست وزیر عراق به تهران حکایت از اراده ای است که بین مقامات ایرانی، لبنانی و عراقی برای حفظ معادله برتر مقاومت وجود دارد. بدون شک حاصل سفر وزیر دفاع لبنان به تهران، پیوند بیشتر مقاومت و ارتش این کشور در مقابله با تروریست های تکفیری را به دنبال خواهد داشت و حاصل سفر آقای العبادی نیز به مفهوم هماهنگی بیشتر و تمرکز همکاری ها میان تهران و بغداد علیه تروریست ها خواهد بود. برای جمهوری اسلامی ایران، عراق، سوریه و لبنان اولویت های هم تراز منطقه ای محسوب شده و تهران برخلاف تمایل ائتلاف آمریکایی هرگز حاضر نخواهد شد اولویت های هم تراز خود را رتبه بندی نماید.
 
این دو سفر تاکیدی بر وجود یک سیستم امنیتی منطقه ای با حضور سوریه، لبنان و عراق است با محوریت ایران. ائتلاف آمریکایی بنا داشته و دارد با پروژه داعش محور مقاومت منطقه ای را منفعل نماید لیکن این محور با تبدیل تهدید به فرصت گام بلندی را به سمت اقتدار و انسجام منطقه ای برداشت. گامی که نظم امنیتی منطقه ای جدیدی را ایجاد می کند.