اول ماجرا بهتر است تکلیف مان را با سلفی مشخص کنیم، در این مطلب منظور ما از تب سلفی گرفتن سلفی های تک نفره است که معمولاً شمایل یک عکس پرتره را دارد. یعنی سوژه خاصی جز خود شخص در تصویر نیست و خود شخص هم در نمای بسته ای و بدون استفاده از امکاناتی مثل منوپاد عکس را گرفته است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،سلفی گرفتن به یکی از پدیده های جالب توجه زندگی ما تبدیل شده است، هر چند هستند کسانی که در کل این کار را نفی می کنند و در مواجهه با هر سلفی می گویند: «خب که چی؟» اما همچنان تب سلفی گرفتن به خصوص در جوانان و نوجوانان روز به روز داغ تر می شود و بسیاری از ما بدون این که بدانیم چرا و با چه زمینه ای؟ مدام از خودمان سلفی می گیریم، آن هم نه یکی دوتا در سفر و موقعیت های خاص، بلکه در هر شرایطی چه جذاب باشد چه نباشد، چه خاطره انگیز باشد چه نباشد و... اما چرا سلفی گرفتن در ایران مثل همه دنیا، این قدر فراگیر شده و این فراگیری گویای چه چیزی است؟

کدام سلفی؟

اول ماجرا بهتر است تکلیف مان را با سلفی مشخص کنیم، در این مطلب منظور ما از تب سلفی گرفتن سلفی های تک نفره است که معمولاً شمایل یک عکس پرتره را دارد. یعنی سوژه خاصی جز خود شخص در تصویر نیست و خود شخص هم در نمای بسته ای و بدون استفاده از امکاناتی مثل منوپاد عکس را گرفته است.

پیشرفت ابزار

شاید اول چیزی که به ذهن ما درباره علل فراگیری سلفی خطور کند بحث پیشرفت و در دسترس بودن ابزار این کار است، مثل دوربین های کامپکت، تبلت و گوشی هایی که بیشترشان دوربین جلو دارند یا گوشی هایی که می توان با دوربین اصلی اش هم سلفی های خوبی گرفت. هر چند این موضوع در فراگیری سلفی بی تاثیر نبوده اما قطعاً مهم ترین دلیل نیست. به این خاطر که سلفی پیشینه طولانی دارد و در حال حاضر تب آن فراگیر شده، و ابزارش هم با امکانات پایین تری طی یک دهه اخیر بسیار در دسترس بوده اما هیچ وقت ماجرا این قدر پر هیجان نبوده است. پس باید سراغ دلایل دیگری رفت.

باز هم پای شبکه های اجتماعی در میان است

وقتی ارتباطات اشکال تازه ای پیدا می کنند مطرح و مهم شدن در این اشکال تازه اقتضائات تازه ای را هم طلب می کند. سابق بر این که وبلاگ نویسی متداول بود به وبلاگ دیگران سر می زدیم تا به وبلاگ ما سر بزنند. وقتی متن در شبکه های اجتماعی محوریت داشت مطالب دیگران را لایک می کردیم تا مطالب ما را لایک کنند، اما وقتی حرفی برای گفتن نداریم، جای تازه ای نرفتیم، کار تازه ای نکردیم و از طرفی می خواهیم تاییدی برای خود بگیریم چه کاری می توانیم انجام بدهیم تا هم خودمان حس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم هم دیگران از ما تعریف کنند؟ خب یک راه پاسخ به این می شود سلفی گرفتن و به اشتراک گذاشتن در شبکه های اجتماعی، با این هدف که دیگران ما را از زاویه و به شکلی ببینند که ما می پسندیم و دوست داریم.

وسواسی درباره خود

الزاماً کسانی که خیلی سلفی می گیرند این تصاویر را برای شبکه های اجتماعی نمی خواهند. فقط چون دوست دارند« یک طوری» باشند و دقیقاً تمام جنبه های این یک طوری بودن!! در ظاهر برای آن ها تبلور پیدا می کند و آن قدر سلفی می گیرند تا یکی اش بشود آن چیزی که می خواهند. یعنی تلاشی برای اثبات یک هویت کاذب به خودمان. بعد اگر این اقدام را با دیگران به اشتراک بگذاریم اسمش را می گذاریم« یکهویی »تا دیگران باور کنند همیشه همین جوری هستیم. در این بین یک جوری بودن همیشه به معنای خوش تیپ بودن نیست. بعضی ها دوست دارند تظاهر کنند خسته هستندیا روشنفکر هستند یا شلخته هستند، یا مدام توی قهوه و کتاب و دود غلت می زنند و...

خود شیفتگی، مُد و...

سلفی گرفتن وقتی زیاد می شود عجیب و غریب می شود و باید دنبال ریشه یابی ماجرا بود، یک وقت هایی ریشه ماجرا در تظاهر نیست بلکه در خودشیفتگی است و تمنای دیده شدن این «خود»ی که ما می پرستیمش. برای بعضی ها هم سلفی حکم یک زبان یا رسانه را دارد برای ثبت خاطرات. برای بعضی ها صرفاً پیروی از یک مد است و آن چه بین همه دلایل مشترک است این است که سلفی محصول رشد فردیت در جامعه است. وقتی دوستانت کیلومترها از تو دور باشند و فقط در شبکه های اجتماعی با هم در ارتباط باشید، وقتی در این دنیای به این بزرگی فقط در محاصره دود و آهن و سیمان هستیم و... این می شود که از خودمان زیاد عکس می گیریم اما از این همه تصویر کم خاطره داریم، در حالی که در گذشته کم عکس می گرفتیم اما هر کدامش دنیایی از خاطره برای ما بود./خراسان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار