به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، دگرگوني هاي فيزيولوژيکي، تغييرات هورموني و به طور کلي فعل و انفعالاتي که حالات روحي نوجوان را کاملاً بر هم مي ريزد و نمي گذارد ديگران او را به عنوان فردي قابل پيش بيني بشناسند، همه موجب مي شود که او به نسبت ديگر افراد خانواده پريشان تر و آشفته تر باشد. نوجواني و بلوغ دوره بسيار حساسي است که مي تواند اضطراب زيادي هم براي والدين و هم براي نوجوان به همراه داشته باشد. اما چگونه مي توان اين دوران را با آرامش بيشتر طي کرد و چگونه مي توان به نوجوانان کمک کرد تا تنش هاي کمتري را با خانواده و جامعه تجربه کنند؟
شناخت فکر، احساس و رفتارشايد بهترين کمکي که بتوان به يک نوجوان که هر لحظه در حال کشف و بررسي خود، محيط و تجارب خويش است ارائه کرد اين باشد که به او آموزش داد " فکر، احساس و رفتار" خود را بشناسد و بتواند آن ها را مديريت کند. نوجوانان غم، شادي، خشم و به طور کلي هيجانات را چندين برابر ديگران تجربه مي کنند و اين خاصيت سن آنهاست و نمي توان آن ها را بابت اين امر سرزنش کرد. آنچه بيشتر والدين، آموزگاران و... سعي مي کنند به نوجوان بياموزند، نحوه مديريت اين هيجانات است که زمان رسيدن به پختگي را براي نوجوان کوتاه مي سازد. به عنوان والدين يک نوجوان چه کاري از دست شما ساخته است؟
وقتي از آثار گفت وگو غافل هستيمبه نوجوانتان کمک کنيد ميان احساسات و هيجانات خود تفکيک قائل شود، به اين شکل که وقتي را براي گفت وگو با او در نظر بگيريد. از او بخواهيد طي اتفاقات روزمره بگويد که چند بار در روز خوشحال بوده است، چند بار ناراحت و ... . اين فن دو مزيت دارد: الف) زماني را به گفت وگوي مثبت با فرزندتان اختصاص داده ايد که اين امر به تقويت ارتباط موثر ميان شما و نوجوانتان که احتمالاً به سختي مي توانيد او را در کنار خود بيابيد و چند کلامي تبادل نظر داشته باشيد کمک فراوان مي کند. ب) به او کمک مي کنيد به يک خودآگاهي و شناخت نسبت به خود دست يابد که به ميزان زيادي او را در کنترل هيجاناتش ياري مي دهد. زماني که نوجوان شما صرف بيان احساساتش براي شما کرده است در واقع فرصتي به او داده ايد تا ميان احساس کردن و رفتار کردنش وقفه ايجاد کند. رفته رفته او مي آموزد که هر احساسي نيازمند اين نيست که حتماً به رفتار تبديل شود. اين امر کنترل و صبر را در او تقويت مي کند.
فقط ابراز نگراني کافي نيستيکي از مهم ترين پيامدهاي نوجواني بحث بلوغ جنسي در اين دوره است که نحوه برخورد والدين با اين موضوع به ميزان بسيار زيادي تعيين کننده نوع رفتار و واکنش نوجوان با آن مي باشد. اينکه نوجوان ما در برابر مديريت نيازهاي روحي، عاطفي و جنسي خود راه اشتباهي را انتخاب مي کند بيش از هر چيز به رفتاري که خانواده به ويژه پدر و مادر او با اين مسائل دارند، بستگي دارد. ايده آل اين است که نگذاريم نوجوانمان ارتباط با جنس مخالف را در چارچوب رابطه جنسي ببيند. او بايد با پيامدهاي روابط به ظاهر عاطفي با جنس مخالف آشنا شود. اين که به عنوان والدين نوجوان بتوانيد به جاي منتقل کردن ترس ها و نگراني هايتان به نوجوان، به او مهارت هاي رفتاري را بياموزيد، مستلزم اين است که خود با مهارت هاي ده گانه زندگي -که پيش از اين در صفحه خانواده و مشاوره درباره آن ها صحبت کرده ايم- آشنايي لازم را داشته باشيد. در واقع فقط ابراز نگراني در برابر رفتارهاي اشتباه نوجوان کافي نيست و والدين بايد بتوانند به ارائه راه حل بپردازند يا حداقل از اين بينش برخوردار باشند که هنگام اشتباه نوجوان به جاي سرزنش، تنبيه و... از کمک هاي تخصصي روان پزشکي و مشاوره براي او استفاده کنند.
الگو باشيدبراي داشتن نوجواني که فردا بتواند مسئوليت زندگي و انتخاب هاي خود را به عهده بگيرد لازم است امروز شما به عنوان والدين او تمام تلاش خود را براي تربيت فرزندي خودانگيخته، متعهد، سالم از نظر روحي، داراي عزت نفس بالا، داراي نظام اخلاقي و ارزشي مشخص ، منعطف، صادق و وفادار به خرج دهيد. کافي است هر آنچه را که از او انتظار داريد " خود " هماهنگ با يکديگر انجام دهيد تا الگوي روشني به دست فرزندتان دهيد. الگويي عيني که راه درست رسيدن به هدف را براي نوجوان روشن مي کند. اينکه تنها به فرزندمان بگوييم " چه نکند" کافي نيست، بلکه بيشتر از آن، اين که بداند " به جاي آن، چه بايد بکند" راه گشا و کارساز است. کاري که در واقع در رفتار و گفتار شما به عنوان الگو ديده شده است.
در کنارش باش نه در مقابلشبه ياد داشته باشيد، صرف بستن راه نوجوان يا تنبيه او، تنها او را در يافتن راه ديگري به سوي هدفش حريص تر مي کند. نوجواني، سن ميل به متفاوت ديده شدن است. گاه اين ميل چنان تند است که به هر قيمتي بايد برطرف شود. اين امر به ويژه زماني قابل مشاهده است که همگان در رابطه با موضوعي نظر موافق مي دهند و نوجوان شما نظر مخالف مي دهد، حتي با وجود اينکه مي داند نظرش صحيح نيست، اما او هر چيز را به قيمت متفاوت بودن مي فروشد تا استقلال فردي خود را بيشتر اثبات کند. خيلي هم فرقي نمي کند با تنبيه روبه رو شود يا تشويق. بهترين راه هنگام روبه رو شدن با چنين موقعيت هايي گفت وگو با نوجوان و در صورت امکان مشورت گرفتن از او و شنيدن نظرات اوست که به عبارتي، همان قدم گذاشتن به دنياي نوجوان است. درک کردن او توسط شما به طور قطع احساسي از امنيت را در نوجوان پديد خواهد آورد که او نيازي به اثبات خود به هر قيمتي ندارد، چرا که مي داند صحبت هايش شنيده شده و مورد احترام قرار گرفته است، در يک کلام حالا مي داند که او را به حساب آورده اند.
به ياد داشته باشيد که اتاق هاي مشاوره، مراکز بزهکاري و کلينيک هاي ترک اعتياد پر است از نوجواناني که والديني حمايت کننده در کنار خود نداشته اند. والديني که آنها را ببينند و بشنوند. لذا شايد بتوان گفت بهترين راه پيشگيري از آسيب هاي نوجواني براي نوجوانانمان اين است که آنها را درک کنيم و قضاوت نکنيم.از طرفي در کنارشان و مراقبشان باشيم، تا اينکه صرفا آن ها را پند دهيم و کنترل کنيم.