در میان این عده، میرزا صالح شیرازی، به خط خود سفرنامهای نوشته که از روز حرکت کردن از تبریز به همراه کلنل «میجر دارسی» به سوی روسیه و از آنجا به انگلستان تا روز بازگشت به استانبول و سپس ورود به ایران را روز به روز یادداشت کرده است. وی در این سفرنامه، تاریخ روابط روس و فرنگستان و شمهای از تاریخ ناپلئون و حمله به روسیه و حریق مسکو و غیره تا ایام توقف او در جزیرة سنت هلن برشتة تحریر کشیده است.
داستان تحصیل او و پنج تن از شاگردان ایرانی در لندن و اشکالات عجیب و غریبی که در راه پیشرفت کار ایشان بوجود میآمده است، براستی داستان غم فزائی است که تا کسی نخواند نتواند باور داشت.
میرزاصالح مذکور در ضمن داستان خود بوسیله بعض رجال خیراندیش وارد در انجمن فراماسونها میشود، و خود در دو جای سفرنامه خود که به خط اوست باین موضوع تصریح کرده به تاریخ پنجشنبة بیستم رجب مطابق سیزدهم ماه مه 1233 هجری قمری مینویسد: «... چون مدتها بود که خواهش دخول مجمع فراموشان را داشته فرصتی دست نمیداد تا اینکه مسترپارس، استاد اول فراموشان را دیده که داخل به محفل آنها شده باشم و قرارداد روزی را نمودند که در آنجا روم... روز 20 رجب مطابق 13 می به همراه مستر پارس و «دارسی» داخل به فراموشخانه گردیده شام خورده در ساعت یازده مراجعت کردم. زیاده ازین درین باب نگارش آن جایز نیست...»
باز در وقایع چهارشنبه 1323 (13 نوامبر 1818) مینویسد: «... در صحن کلیسا مستر هریس نامی را که بزرگخانة فراموشان بود و بنده را به دو مرتبه از مراتب مزبور رسانیده بود مرا دیده مذکور ساخت که یک هفته دیگر عازم ایران هستید و فردا فراموشخانه باز است اگر فردا شب به آنجا خود را رسانیدی مرتبة اوستادی را به تو میدهم و اگرنه ناقص به ایران میروی ـ خواستم زیاده در خصوص رفتن گفتگو کنم فرصت نشد...»
«... روز پنجشنبه مطابق چهارم نوامبر هنگام صبح از مهمانخانة مزبور سوار شده دو ساعت از ظهر گذشته وارد به لندن گردید و چون روزی بود که بنده بایست داخل به فراموشخانه شود، یک ساعت بعد از آن که در سه ساعت از ظهر گذشته باشد داخل به فراموش خانه شده و هفت ساعت از ظهر گذشته بعد از شام از فراموش خانه بیرون رفتم...»
پس در این صورت میرزا صالح نخستین کسی است که از ایرانیان وارد این جمعیت شده و به قراری که نوشتهاند همو اول کسی است که مطبعة حروفی وارد ایران کرده و خود او هم در سفرنامهاش اشاره به فرا گرفتن طریقة چاپ و مرکب سازی کرده و از خریداری اسباب و ابزار کار چاپ هم ذکری میکند.
و همواست که به عقیده پروفسور براون در عهد محمد شاه نخستین روزنامة فارسی دایر کرده است و شنیدهام که اولین لژ ماسونی را هم او در ایران راه انداخته است.
مشرق