گذری بر 4 نسل القاب فوتباليست ها؛ از «استامبولی» تا «سوبله چوبله»!

القاب یا از زبان هواداران شاعر مسلک خارج شد یا بر لسان شوریده حالان پیروزی یا شکست تیم محبوب جاری شد. آن چه در این جا از نظر خواهید گذراند مروری است بر 5 دهه لقب گذاری بر روی چهره ها و بازیکنان سرشناس و نامی فوتبال ایران.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وقتی در دنیای خاطرات جست وجویی داریم به القاب بسیار جالبی می رسیم که در نسل ها و دهه های گذشته در فوتبال کشورمان نثار سوپراستارها می شده است. این القاب با گذر زمان و نسل به نسل تکامل یافته اند. از لقب «استامبولی» حسین صدقیانی بگیرید تا همین سوبله چوبله که هواداران آبی برای پرویز مظلومی برگزیدند.

القاب یا از زبان هواداران شاعر مسلک خارج شد یا بر لسان شوریده حالان پیروزی یا شکست تیم محبوب جاری شد. آن چه در این جا از نظر خواهید گذراند مروری است بر 5 دهه لقب گذاری بر روی چهره ها و بازیکنان سرشناس و نامی فوتبال ایران.

این نسل بی شناسنامه!

گروهی از مردان فوتبال ایران که در دوران قدیم فوتبال کشورمان توپ می زدند و پایشان با آن توپ چهل تکه معروف آن روزها آشنا بود، با القاب شان بیشتر شناخته می شوند. شاید نسل امروز چندان اکبر حیدری را به یاد نیاورد اما لقب «توفان» او را شنیده  است. حسین صدقیانی (استامبولی)، حسینعلی خان سردار(خان خانا)، آسید حسن (گوشه)، یوسف سمرقندی (موسیو پل)، عباس تنیده گر(سیاه)، ابراهیم رحیمیان (چپ بال)، کریم عشقی (سیبیل)، میرزا اعتضادی (شازده)، آرتوش آساطوریان (آرتین)، علی امیر اصلانی (گیوه) و خیلی های دیگر در این دسته هستند. مردانی بی شناسنامه اما با القابی که شهره عام و خاص شدند.

دلیل نامگذاری: در این جا چند نمونه از لقب هایی که برای این چهره های فوتبالی از سوی هواداران گذاشته شده است را برای تان بازگو می کنیم. «آسید حسن» بازیکنی بود که آن روزها چون در گوشه ها می تاخت و دفاعی جلودارش نبود به او لقب «گوشه» را دادند. احمد آقا که عاشق کله پاچه بود و حتی در آذر ۱٣۲۲، نسخه دکترش را پاره کرد تا با ناپرهیزی تمام، در دولاب طهران، بناگوشی لذیذ قورت دهد، «کلیچ» نام گرفت که مخفف کله پاچه بود.

چه کسی بود صدا زد «سلطان»؟!

روایت بر سر لقب «سلطان» زیاد است. شاید همه علی پروین را «سلطان» می دانند اما بر آن هایی که چهار پیراهن بیشتر در دنیای فوتبال پاره کرده اند پوشیده نیست که پیش از پروین، «علی جباری» ستاره تیم فوتبال استقلال بود که این لقب را با خود یدک می کشید اما این لقب بر روی نام پروین بود که شهره عام و خاص شد. البته پروین القاب دیگری هم داشت که به خاطر چشم سبز و شکمش ساخته شده بود.اما یکی دیگر از القاب ویژه فوتبال ایران منسوب بود به مرحوم ناصرخان حجازی. حجازی را هوادارانش به سبب تیم خوبش در زمان سرمربی گری «حجازی کاپلو» می نامیدند. لقب هایی چون مجید نامجو تکنیک برای نامجومطلق، حمید سردرخشان برای درخشان، فرشاد آقای گل برای پیوس، رضا مالدینی برای رضا شاهرودی، محمد دیوید بکهام برای محمد نوازی و... از جمله القابی بودند که برای نسل گذشته فوتبال ایران نشانگر دنیایی خاطره است.

دلیل نامگذاری: مشخص است که چرا فرشاد پیوس را فرشاد آقای گل می نامیدند. او به معنای تمام یک چهارچوب شناس بود. اما شاید برای تان جالب باشد چرا اکبرمیثاقیان را «اکبر اوتی» می نامیدند. چون میثاقیان جزو ابداع کنندگان تاکتیک اوت دستی بود. او در زمان بازیگری اش اوت های معروفی داشت که به گفته شاهدان از این طرف زمین اکبرخان توپ را به آن سوی زمین با دست پرتاب می کرد.

نسل طلایی با القاب رویایی

خیلی ها تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی 1998 را نسل طلایی فوتبال ایران می دانند. آن ها که نه تنها باری دیگر فوتبال ایران را به اوج رساندند بلکه بازار داغ کارخانه لقب سازی برای بازیکنان ایرانی را رونق بخشیدند. شاید بتوان به راحتی لقب بیشتر بازیکنان ایرانی حاضر در جام جهانی را به یاد آورد. از لقب موشک برای مهدوی کیا بگیرید تا هلی کوپتر برای هاشمیان. القابی که یک جورایی رنگ و شکل شان عوض شده بود. شاید این تغییر به خاطر تغییر نسل جوان فوتبال دوست بود. عابدزاده همچون سابق عقاب آسیا نامیده می شد و علی منصوریان مودب را هم خیلی ها به همان لقب ساده «علی منصور» صدا می زدند. خداداد عزیزی با لقب تاریخی «غزال تیزپا» که اهدایی جواد خیابانی گزارشگر دیدار حماسی ایران و استرالیا بود را هم به یاد دارید. محمد خاکپور هم که به گوش پهن ملقب شد.

دلیل نامگذاری: این که چرا مهدوی کیا را موشک می نامیدند به خاطر سرعت بالای این بازیکن بود. مهدی که سمت راست هامبورگ، تیم پُرقدرت آن روزهای بوندس لیگا را تضمین کرده بود همچون برق و باد از سمت راست زمین به خطوط دفاع حریف می تاخت و همین باعث شد تا اولین بار هواداران هامبورگی او را موشک بنامند. هواداران بوخوم آلمان هم برای هاشمیان لقب هلی کوپتر را برگزیدند. لقبی که به خاطر سرزنی های بی نقصش بر روی او گذاشته شد.

پای جادوگر به مستطیل سبز باز می شود

آسمان خراش (رحمان رضایی)، شیر کپنهاگ (هادی طباطبایی)، جادوگر(علی کریمی)مهدی موتوری (مهدی امیرآبادی) و بسیاری از این القاب بر روی نسلی از فوتبالیست ها گذاشته شد که کمی بعدتر از نسل طلایی ظهور کرد. در نسل امروزی تر هم نام ها و لقب هایی چون داداش سیا برای سیاوش اکبرپور، آندو برای آندرانیک تیموریان، پرویز سوبله چوبله برای پرویز مظلومی به چشم می آید. اما نکته نگران کننده این است که در میان نسل کنونی دیگر خبری از القاب نیست. شاید هواداران از فوتبال کسل و خسته کننده لیگ دلسرد هستند که نمی توانند سوپراستاری را پیدا کنند و او را به لقبی مفتخر کنند.

دلیل نامگذاری: شاید خیلی ها او را آخرین نماینده نسل زمین های خاکی و فوتبال گل کوچیک می دانند. علی کریمی اولین بار بعد از دریبلینگ 7 بازیکن تراکتورسازی در بازی پرسپولیس و تراکتور جادوگر نامیده شد. اما بعدها شهرت کریمی با درخشش در تیم ملی و بایرن مونیخ جهانی تر شد و خیلی ها هم او را «مارادونای فوتبال آسیا» نامیدند. کریمی حتی در برهه ای از سوی هواداران عرب، در دوران بازی در الاهلی «ساحر» نامیده می شد که البته معنایش همان جادوگر بود./خراسان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار