گلوبال ریسرچ در مقاله ای حمله امریکا به خاک سوریه را به بهانه مقابله با داعش را آخرین دست وپا زدن های واشنگتن برای تغییر نظام سوریه دانست.

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران، در این مقاله که تحت عنوان" حمله ایالات متحده به سوریه مظهر ناامیدی است"  توسط "تونی کارتولوچی" نوشته شده آمده است: 
"غرب تلاش داشت به وسیله به اصطلاح "مقابله با داعش" در سوریه جنگ با سوریه را توجیه کند پیش از این که جهانیان  متوجه شوند در واقع غرب و هم پیمانانش ابتدا داعش را به وجود آوردند و تا به امروز آنها را تسلیح،تامین و هدایت می کردند. غرب، در شتابی که تنها می توان آن را "ناامیدی  هم مرز با جنون جنایی" توصیف کرد ، اعلام کرد که حملات هوایی و موشکی به خاک سوریه را آغاز کرده است. 

غرب ادعا می کند که با داعش مقابله می‌کند ، با این حال - و بر خلاف کمپین خود در کشور همسایه ،عراق - ایالات متحده بخصوص ازارائه هر گونه اطلاعاتی در مورد آنچه که عملا در سوریه انجام می دهد، خودداری می کند. 

رویترز در مقاله خود گزارش می دهد، "ایالات متحده، شرکای عرب اولین حملات خود علیه داعش در سوریه را آغاز کرد" که: 
مقالات امریکایی گفتند،ایالات متحده و برخی از متحدین عرب منطقه خلیج فارس روز سه شنبه حملات هوایی و موشکی را علیه پایگاه های داعش در سوریه آغاز کردند که جبهه جدید و به مراتب پیچیده تری در جنگ علیه شبه نظامیان باز کرده است. 

دریادار جان کربی، دبیر مطبوعاتی پنتاگون، در بیانیه ای گفت: " من تایید می کنم که نیروهای نظامی ایالات متحده و کشورهای شریک با استفاده از ترکیبی از جنگنده ها، بمب افکن ها و موشک های تامهاوک  در حال انجام اقدام نظامی علیه تروریست ها در سوریه هستند. " 

آنها همان "شرکای عربی" هستند که در مرزهای سوریه تروریسم را تسلیح و تامین مالی می کنند و همچنین از سازمان های تروریستی فعال در خود سوریه حمایت می کنند. عربستان سعودی و قطر، به ویژه، پول نقد فراهم می کرده اند، در حالی که ایالات متحده CIA  نیز این پولها را به طور عمده در امتداد مرز ترکیه با سوریه در شمال، و مرز اردن با سوریه در جنوب توزیع می کرد. 

با وجود سال لفاظی در تلاش برای تمایز بین آنچه که غرب آن را "میانه روها"  می خواند با سازمان های تروریستی شناخته شده از جمله سازمان های تروریستی خارجی  موجود در فهرست وزارت امور خارجه آمریکا، گروه جبهه النصره  و داعش ،روشن است چند روز قبل از ورود داعش به عراق  و دامن زدن به بحران اخیر ژئوپولیتیک در منطقه،  داعش در کنار به اصطلاح میانه رو ها در حمله به شهر "کسب"سوریه در امتداد مرز ترکیه، می جنگیدند. ترکیه، عضو ناتو، حتی تا آنجا  پیش رفت که برای حملاتی که در واقع از خاک ترکیه انجام می شد،پوشش هوایی ارائه می کرد. 

حقیقت این است که تنها مبارزه واقعی علیه القاعده، داعش، و دیگر گروه های تروریستی در منطقه، توسط دولت سوریه و ارتش آن انجام شده است. 

آنچه که ایالات متحده و "شرکای عرب" آن در حال حاضر در سوریه به آن حمله می کنند، هر چه باشد،مطمئنا داعش نیست. وقتی که  ابرهای گرد و غبار کنار برود، ما به احتمال زیاد خواهیم دید که منطقه رقه سوریه جدا شده و محکم در دست تروریست هایی افتاده که ایالات متحده مدعی است به آنها حمله می کند. تنها تغییر این خواهد بود که آنها  از قدرت نیروی هوایی ایالات متحده بهره مند می شوند، و رسانه های غربی دیگر به آنها برچسب داعش نخواهند زد ، بلکه، آنها را " میانه رو" خواهند نامید. همچنین جدا کردن حلب -هر چند هدفی پرهزینه برای غرب است- به احتمال زیاد  این شهر یا رقه را به " پایتخت مخالفان" تبدیل خواهد کرد، مانند بنغازی در لیبی. 

تکه کردن خاک  سوریه و ایجاد " مناطقی حائل" ،سالیان طولانی بخشی از دستور کار ایالات متحده در سوریه بوده است – مدت ها قبل از این که تهدید  داعش به عنوان بهانه ای بالقوه برای مداخله مستقیم نظامی ایالات متحده مورد استفاده قرار بگیرد. داعش صرفا تازه ترین ابداع مورد استفاده برای اجرای این استراتژی است. 

در حالی که  منطقه حائل مانند تازه ترین تلاش صادقانه برای حل بحران های منطقه ای فزاینده و "پیروزی" در جنگ سوریه به نظر می رسد، اما در واقعیت این تفکر حداقل از مارس سال 2012، توسط  موسسه بروکینگز  در گزارشی تحت عنوان" ارزیابی عملیات ها برای تغییر رژیم" مطرح و برنامه ریزی شد.

بروکینگز عنوان کرد:
"یک جایگزین   برای تلاش های دیپلماتیک این است که ابتدا روی نحوه پایان دادن به خشونت و چگونگی دسترسی به کمک های انسان دوستانه تمرکز شود، که تحت رهبری  کوفی عنان انجام می شود. این امر ممکن است منجر  به ایجاد پناهگاه امن و کریدور های بشردوستانه بشود، که باید با قدرت نظامی محدود حمایت شود. این امر، البته، باعث می شود ایالات متحده به اهداف خود در سوریه نرسد و می تواند اسد را در قدرت حفظ کند. با این حال، از همان نقطه شروع، ممکن است ائتلاف بین المللی گسترده بتواند اقدام قهری بیشتری به تلاش های خود اضافه کند. "

موسسه بروکینگز، این نکته را پنهان نمی کند که بحث انسان دوستانه "مسئولیت حفاظت(از مردم)" ،چیزی جز بهانه ای برای "تغییر رژیم "برنامه ریزی شده از مدتها قبل، نیست.با ناکامی در قبولاندن "مداخله بشر دوستانه"،  بهانه قدیمی "جنگ علیه ترور"  دوباره مطرح و به عنوان بهانه ای مورد استفاده قرار گرفت.

بروکینگز در ادامه تشریح می کند که چگونه ترکیه با به صف کردن مقادیر زیادی سلاح و نیروهای نظامی  در امتداد مرز خود هماهنگ با تلاش های اسرائیل در جنوب سوریه، می تواند بر تغییر رژیم خشونت بار در سوریه کمک کند: 
بروکینگز می گوید:"علاوه بر این، سرویس های اطلاعاتی اسرائیل  درباره  سوریه ، و همچنین دارایی های رژیم سوریه که می توان از آن برای انهدام  پایگاه قدرت نظام اسد و فشار برای حذف اسد استفاده کرد اطلاعات قوی دارند.. اسرائیل می تواند نیروهایی را در نزدیکی بلندیهای جولان مستقر کرده و توجه دولت سوریه را از سرکوب مخالفان(تروریست ها) منحرف سازد. این وضعیت ممکن است در رژیم اسد ترس جنگ در چند جبهه را ایجاد کند، به خصوص اگر ترکیه مایل به انجام همین کار در مرز خود باشد و اگر سلاح و آموزش  در اختیار معرضان سوریه قرار بگیرد. شاید چنین تحرکاتی رهبری نظامی سوریه را متقاعد کند به منظور حفظ خود اسد را سرنگون کند. طرفداران این تفکر،استدلال می کنند این فشار اضافی می تواند باعث توازن علیه اسد  در داخل سوریه بشود ، اگر نیروهای دیگر به درستی به صف شوند. "

بدیهی است، ایجاد "منطقه حائل" گام بعدی طرح های غرب به منظور تغییر رژیم سوریه است و حرکتی است که دولت سوریه با آن موافق نخواهد بود. این همچنین گامی است که برای حرکت رو به جلو تنها نیاز به یک بهانه دارد. در سال 2012، حوادث ساختگی در مرز ترکیه- سوریه برای کمک به اجرای این استراتژی مورد استفاده قرار گرفت اما موفق نشد. در حال حاضر از تهدید داعش برای اجرای همان طرح استفاده می شود.

در حالی که ترکیه و اسرائیل به اعمال فشار در مرزهای سوریه ادامه می دهند، حمله امریکا به خاک سوریه به خودی خود پناهگاه های امن و کریدور هایی را که بروکینگز در سال 2012 شرح داده ایجاد خواهد کرد.

قبل از این که سوریه و متحدانش بتوانند خلاء ژئواستراتژیکی را که  توسط تروریست های مورد حمایت غرب در شرق سوریه و شمال عراق ایجاد شده را پر کنند، غرب نقل مکان کرده است - اما شاید آنچه که دامی برای سوریه، ایران، و دیگر نیروهای منطقه ای محسوب می شده، ممکن است در نهایت دامی برای نیروهای غربی "و شرکای عرب"آن بشود. اما این امر ، به طور کامل به توانایی سوریه و متحدانش در فرو بردن غرب دریک جنگ طولانی  مدت بستگی دارد - جنگی که در نهایت ممکن است به دروازه های متحدان خلیج فارسی امریکا برسد.

در حال حاضر، سوریه و متحدان آن باید به دقت استراتژی را تدوین و فرموله کند که در برابر واکنش افراطی به اقدامات بسیار تحریک آمیز مقاومت کند، ماهیت واقعی تجاوزگری امریکا را درک کند ، تعیین کند آیا امریکا از موضع قدرت یا ضعف بسیار زیاد عمل می کند، و چارچوب و تدابیری را برای جبران عواقب بلند مدت اقدامات جاری امریکا  ابداع کند .تعادل بین اجازه دادن به غرب برای مصرف کامل آخرین  گزینه های  مذبوحانه اش، ودر عین حال جلوگیری از سنگربندی طولانی مدت عمال مورد حمایت غرب باید لحاظ شود. 



انتهای پیام./
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار