به گزارشحوزه تئاتر باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی تماشاخانه ایرانشهر، در مراسم افتتاح این نمایش که جای مسعود فروتن در اجرای آن خالی بود، رضا حداد کارگردان نمایش «کسی نیست...» در سخنان کوتاهی ضمن خیر مقدم به حضار، گفت: من یک آرزو دارم و دلم میخواهد آن را با شما در میان بگذارم، امیدوارم در 4 سال آینده،حداقل 4 مرکز حرفهای تئاتر در تهران داشته باشیم و امیدوارم شهردار تهران و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تحقق این مهم نهایت همکاری را داشته باشند.
در ادامه این مراسم، دکتر مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان ایران و رئیس تماشاخانه ایرانشهر به سخنرانی پرداخت و اظهار داشت: ضمن تشکر از حضور همه شما عزیزان در خانه و تماشاخانه خودتان، از استاد بزرگوارم، مرد بزرگ تئاتر ایران، هنرمند با اخلاق و دوستداشتنی جناب آقای داوود رشیدی سپاسگزارم که این محبت را به ما داشتند و با همسر گرامیشان در این مراسم حاضر شدند.
سپس سرسنگی ضمن اشاره به انتقادی که در یکی از رسانهها منتشر شده بود، اضافه کرد: به نظرم این دوست عزیز حرف درستی زدند که گفتهاند در چنین مراسمی به جای این که کارگردان حرف بزند، بیشتر سرسنگی حرف میزند و در واقع از تریبون استفاده و یا سوء استفاده میکند که حرفهای خودش را بزند؛ من عذرخواهی میکنم اگر مصدع می شوم، خب کارگردانان محترم خودشان به دلیل مشغله اجرای شب اول، کمتر صحبت می کنند چون زودتر باید برای اجرا آماده شوند.
به هر حال در این شرایطی که متاسفانه صحبتهای زیادی راجع به اتفاقات تئاتر میشود و بعضیها که باید صحبت کنند باید مدافع هنر و هنرمند باشند، ترجیح میدهند که سکوت پیشه کنند؛ این تریبون شاید فرصتی است که ما بتوانیم برخی از صحبتها را در بین خانواده خودمان منتشر کنیم.
رئیس تماشاخانه ایرانشهر در ادامه با اشاره به نمایش «کسی نیست...» افزود: همانطور که میدانید نویسنده این کار آقای محمد چرمشیر هستند، آقای چرم شیر را همه به خوبی می شناسیم، سابقه آشنایی من با آقای چرمشیر به دوران دانشگاه برمیگردد یعنی دهه شصت، از همان موقع ایشان فعالیت نمایشی خود را شروع کرد و در سه دهه گذشته آثار زیادی را خلق کرده که اغلب این آثار در سالنهای مختلف اجرا شده است.
مدتی پیش مقالهای در یکی از مجلات منتشر شد که نقدی بود بر کار چرمشیر، باید بگویم که من همیشه اعتقاد به فضای باز نقد داشتهام، از دو جهت دوستانی که کار آقای چرمشیر را نقد کردهاند تحسین می کنم؛ یکی اینکه واقعا بدون هراس و ترس حرفهایشان را راجع به یک نویسنده زدهاند و دیگری اینکه نام خود را هم پای مقاله گذاشتهاند، برخلاف برخی که این روزها با حروفی شبیه به الف. ب امضا میکنند.
درآن مقاله انتقادهایی از کار آقای چرمشیر شده بود، فارغ از اینکه چقدر این انتقادها درست یا غلط است؛ به نظر میرسد هر چه انتقادها از زمینههای احساسی فاصله بگیرد و به سمت نقدی آکادمیک و منطقی برود تاثیر بسیار زیادی بر تئاتر ما میگذارد. شاید یکی از نقصانهای جدیای که تئاتر ما در همه سالها داشته، نبود یک جریان نقادی سالم، علمی و منطقی بوده است. البته نقدهای خوبی هم نوشته شده است اما این جریان به عقیده من همراه با جریان تئاتر مسیر خود را طی نکرده است یعنی همیشه عقبتر از جریان تئاتر بوده است.
این مدیر فرهنگی در ادامه اضافه کرد: نکته جالب این است که بعد از نوشته شدن آن مقاله برخی ناراحت شدند و مطلبی نوشتند و امضاهایی جمع شد، اما من خیلی خوشحالم که آقای چرمشیر با فروتنی و با رشدی که در حوزه فرهنگی طی کردهاند، خودشان از این عمل جلوگیری کردند؛ زیرا اگر قرار است در کشور جریان و توسعه فرهنگی داشته باشیم، باید طاقت نقد را هم داشته باشیم و نقد را با نقد جواب بدهیم این نکتهای است که تئاتر ما را می تواند به جلو ببرد.
اگر این نقد تبدیل شود به جریانات حاشیهای و شخصی، قطعا نه سودی برای تئاتر خواهد داشت نه سودی برای نویسندگانش و نه مخاطبانش؛ لذا اتفاقی که افتاد یک نکته مبارک و میمون برای ما داشت تا بدانیم انسانهای فرهنگی ما ظرفیتهای خودشان را چقدر تقویت کردهاند و آیا حاضرند در مقابل نقدی که از آنها میشود منطقی برخورد کنند و آن نقد را بپذیرند؟ یا احساسی برخورد میکنند و جریان نقد رابه سویی دیگر میبرند؟ به هر حال محمد چرمشیر در طول این سه دهه نمایشهایی را نوشته که حتما جای نقد دارد، بعضی خوششان میآید و بعضی دیگر خوششان نمیآید اما قطعا نقش و تاثیری که او در این سه دهه نمایشنامه نویسی ما داشته غیر قابل انکار است.
کما اینکه ما هم در تماشاخانه ایرانشهر با همین موضوع روبه رو هستیم، برخی از دوستان میآیند و میگویند این نمایشی که گذاشتید مناسب ایرانشهر نبود یا بالعکس، برخی میگویند اینجا باید جایی برای تئاتر روشنفکری و تجربی باشد برخی هم میگویند باید مردم را جذب تئاتر کنیم. به هر حال شاید این اختلاف نظرها هیچوقت از بین نرود در تمام طول تاریخ نمایش بوده و خواهد بود، آن چیزی که من میخواهم بگویم این است که همه ما به جای اینکه برخوردهایی که میکنیم برخورهای حذفی باشد، برخوردهایی باشد که بتواند افراد را با نقد موجه و منطقی متوجه اشتباهاتشان کند تا از این منظر تئاتر کشور منتفع شود.
اگر محمد چرمشیر منتقدان و طرفدارانی نداشت باید به او شک میکردیم، اگر قرار باشد یک هنرمند هر کاری که می کند همه افراد را راضی کند، طبیعتا یک مشکلی در کار این هنرمند وجود دارد، به خاطر اینکه هنرمند یک تفکر، اسلوب و تکنیکی دارد که میتواند عدهای را راضی کند و عده دیگر شاید راضی نشوند.
دکتر سرسنگی در پایان سخنانش با تشکر از همه کسانی که در حوزه تئاتر کشور زحمت میکشند و چراغ نمایش ایرانی را روشن نگه میدارند، از محمد چرمشیر دعوت کرد تا ضمن ایراد سخنانی، زنگ افتتاح این نمایش را نیز بزند.
محمد چرم شیر سخنانش را چنین آغاز کرد: روزی که ما به تئاتر آمدیم و جوانان ناپختهای بودیم، فکر میکردیم که در کنار بزرگانی قرار خواهیم گرفت از آنها خواهیم آموخت و آرام آرام به جرگه تئاتر حرفهای کشور خواهیم پیوست. خب، نشد؛ مجبور شدیم در غیاب آنها این روند را پیگیری کنیم و روزگار سخت گذشت. انگار این سرنوشت و طالع ما بود از آغاز تا امشب که در خدمت شما هستیم. امشب هم من نماینده غایبین هستم، جای همه کسانی که باید اینجا باشند و در تئاتر ما باشند و به ما بیاموزند خالی است چه آنهایی که از این جهان رفتهاند و چه آنهایی که هستند و امشب اینجا نیستند.
امیدوارم روزی برسد که تئاتر ما زیر سایه همه بزرگان بتواند آموختنیها را بیاموزد. باید بپذیرم که این تئاتر جای کوچکی است و باید حق بدهیم به جوانها که بخواهند حق و حقوق خود را بگیرند و به دلیل ناپختگی گاه رفتارهایی داشته باشند که به ذائقه خیلی از ما خوش نیاید. بزرگان این را به ما آموختند امیدوارم که ما هم بتوانیم به دیگران بیاموزیم که تئاتر جای فروتنی است جای تجربه است جای این است که بدانیم باید با تازهها زندگی کنیم. امیدوارم که تئاتر همیشه چراغش روشن باشد در زیر سایه بزرگان و آنچه که باید بیاموزیم را همگی در کنار یکدیگر بیاموزیم.
نویسنده نمایش «کسی نیست همه داستانها را به یاد آورد»، در ادامه با اشاره به سخنان دکتر سرسنگی، اضافه کرد: من تشکر میکنم از همه دوستانی که زیر آن نامهای که نوشته شده بود را امضا کردند، من را ببخشایند نخواستم که در واقع بیحرمتیای به امضا و لطف آنها داشته باشم، فقط مسئلهام این بود که تئاتر مملکت روزهای سختی را میگذراند و ما بیشتر از هر زمان دیگری به همدلی احتیاج داریم و اینکه از حاشیهها بپرهیزیم و کاری کنیم که تئاتر به آن نیاز دارد و آن هم کار و کار و کار، بازی، بازی و بازی، کارگردانی کارگردانی کارگردانی و نوشتن، نوشتن و نوشتن است. امیدوارم هیچوقت تئاتر ما به حاشیه ها گرفتار نشود. من دست آنهایی را که زیر آن نامه را امضا نکردهاند هم میبوسم به خاطر اینکه با توجه به آنچه آقای سرسنگی گفتند آنهایی که دوست میدارند و آنهایی که دوست نمیدارند در کنار یکدیگر سقف تئاتر ما را میسازند که امیدوارم همیشه و همیشه پابرجا باشد.
در پایان این مراسم و با به صدا درآمدن زنگ نمایش، حضار به تماشای نمایش «کسی نیست همه داستانها را به یاد آورد» نشستند. در این مراسم هنرمندان دیگری نیز چون آروند دشتآرای، فاطمه نقوی، آتیلا پسیانی، هرمز هدایت، بهاره کیانافشار، یارتا یاران، شیرین یزدانبخش، بیژن امکانیان، ملیکا شریفی نیا و... حضور داشتند.
سیامک انصاری، برزو ارجمند، روزبه بمانی، ستاره پسیانی، خسرو پسیانی، لیلی رشیدی، شبنم فرشادجو، داریوش فائزی، هاله گرجی و امیر جنانی از بازیگران این نمایش هستند.
علاقهمندان برای خرید اینترنتی بلیت این نمایش میتوانند به سامانه الکترونیکی تماشاخانه ایرانشهر به آدرس www.tamashakhaneh.ir مراجعه کنند یا برای کسب اطلاعات بیشتر با شمارههای 88814115 و 88814125 تماس بگیرند.
انتهای پیام/