به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، مسئول روابط عمومی سازمانی که بیش از دو هزار پرسنل داشت برای خوشحال کردن فرزندان کارکنان سازمان خود طرحی را اجرا کرده بود که به نظرش هم ابتکار بود و هم به تبلیغ گرایشهای مذهبی بین کودکان و نوجوانان کمک میکرد. او 5 هزار پازل سفارش داد که این پازلها ماکت مرقد و صحن بارگاه امام رضا(ع) بودند.
این اقدام مورد استقبال پرسنل آن سازمان قرار گرفت بهطوری که با وجودی که همه ماکتها توزیع شده بود اما کارکنان تا مدتها سراغ آن را میگرفتند. اما این اقدام آن مسئول علاوه بر پرسنل آن سازمان عده دیگری را هم خوشحال کرده بود. آنها چینیها بودند. در گوشهای از بسته این پازلها نوشته شده بود ساخت چین!
تجارت چینیها امروز ویژگیای پیدا کرده که راه را برای ورود آنها به هر بازاری باز میکند. در مدل چینی، مهم نیست که کالایی که تولید میکنید مورد مصرف مشتریان داخل کشور باشد یا نه، مهم نیست که آن کالا با ارزشهای فرهنگی و ملی شما همخوانی داشته باشد یا نه؛ مهم نیاز و تقاضای مشتری و میزان آن تقاضاست. اگر در گوشهای از دنیا جمعیتی وجود داشته باشد که به یک کالا متناسب با ویژگیهای جغرافیایی، فرهنگی و... خود نیاز داشته باشد یا بازاری برای فروش آن کالا وجود داشته باشد، پای تولیدکننده و فروشنده چینی به این بازار باز میشود.
بر همین اساس، مدتهاست که پای فروشندگان چینی به بازار صنایع دستی ایران باز شده است. آنها فرش دستباف با کیفیت کالای ایرانی تولید نمیکنند، ظروف مینا کاری یا لوازم خاتم کاری شده ایرانی در چمدان چینیها یافت نمیشود، اما کالاهایی مشابه با همین صنایع دستی ایرانی با قیمت پایینتر، مواد اولیه متفاوت و کمکیفیت در خط تولید چینی میسازند و به کسانی میفروشند که دوست دارند کالایی را که میخرند، سایههایی از فرهنگ و هنر ایرانی را داشته باشد. تولیدکننده چینی در این بازار چیزی را دیده است که هنرمند و فروشنده ایرانی ندیده است: برای اینکه کالای شما مشتری زیادی داشته باشد، باید با قیمت پایینی عرضه شود حتی اگر کیفیت آن پایین باشد.
محسن هدایتی کارشناس بازاریابی میگوید: «یکی از مهمترین اصول بازاریابی در نظر گرفتن همه طیفها و طبقات مختلف جامعه بهعنوان جامعه هدف است. همه افراد اعم از پیر و جوان، زن و مرد، ثروتمند، متوسط و فقیر و بالقوه میتوانند مشتری یک محصول باشند و تولیدکننده همه را باید در نظر بگیرد و متناسب با آن کالا تولید کند.»
وی میافزاید: «صنایع دستی ایران از جمله فرش، خاتم کاری، مینا کاری، قلمزنی و... به دلیل ظرافت و مواد اولیه مورد نیاز، دست ساز بودن و ماشینی نبودن و زمان بری اصولاً صنایعی گران قیمت هستند و نمیتوان انتظار مصرف همه گیر این محصولات را داشت. بسیاری از خانوادهها این محصولات را در حد کم و برای استفاده زینتی و قرار دادن در دکور خریداری میکنند.»
شاید بازارهای سفال در میبد یزد یا لالجین همدان نمونهای جالب از این وضعیت باشد؛ در قفسههای فروشگاههای این دو شهر، شما علاوه بر سفالهای ایرانی، سفالهای تولید چین با طرح ایرانی را هم میبینید که با قیمت پایینتر عرضه شده است. وقتی از فروشنده درباره تفاوت قیمت سفال چینی و ایرانی میپرسید میگوید: سفال چینی کار دست نیست و ماشینی تولید شده است. در حالی که سفال ایرانی کار دست است و حداقل دو روز برای طرح آن زمان برده شده است. سؤال این است چرا همان ظرف سفالی که کار دست نیست و ماشینی تولید شده نباید در ایران تولید شود؟ تولیدکننده ایرانی چرا نباید در بازار انعطاف داشته باشد، همه سلیقهها با قدرتهای خرید متفاوت را چرا نباید در نظر بگیریم؟
ما برای دیگران میسازیم دیگران برای مابرای رسیدن صنایع دستی ایران به مشتریان آن سوی مرز یا باید گردشگر به داخل کشور بیاید یا باید محصولات ما به خارج از مرزها صادر شود. مریم پازوکی کارشناس صنایع دستی میگوید: «سنتی بودن یک هنر یا صنعت به معنای غیرقابل انعطاف بودن نیست. صنایع دستی در گذشته بازتابی از زندگی روزانه افراد و منبع الهام آنان بود. لیوانها و ظروف آبخوری و غذا خوری، قلمدانها، ظرف دعا، انفیه دانه، گلابدان، آینه و... اشیایی بودند که همه و از هر قشری با آن سروکار داشتند. این اشیا که روزانه مورد استفاده قرار میگرفت با هنر و سلیقه ایرانی هم درآمیخت و پای قلمزنی، خاتم کاری، مینا کاری و... در طراحی و ساخت آنها رفته رفته باز شد.»
وی میافزاید: «صنایع دستی و میراث هنری که از گذشته به ما رسیده است باید منبع الهام هنرمندان و صنعتگران ما در طراحی محصولات جدید باشند. هنر بسته بندی، صنعت لوازم خانگی، لوازمالتحریر، صنایع غذایی و... ما میتواند از صنایع دستی الهام گیرد. ما نباید ارتباط نیازهای امروزی خود را با خلاقیتها و هنرهایی که در طراحی و ساخت صنایع دستی است قطع کنیم.»
این کارشناس میگوید: «صنایع دستی ما باید از تاقچه و کمد لوازم دکوری و تزئینی خانه به متن زندگی خانوادگی و کاری وارد شود. در طراحی لوازم اداری، محیط کار، خانه، آشپزخانه و... خلاقیتها و ابتکارهایی که در حوزه صنایع دستی وجود دارد باید منبع الهام طراحان قرار گیرد. یکی از صنایعی که میتواند از این هنرها بهره گیرد، تزئینات داخلی خودروهاست. هرساله حدود یک و نیم میلیون خودرو در ایران تولید میشود، چرا ما در طراحی روکشهای صندلی و لوازم تزئینی داخل خودرو نباید به سراغ سنتها و هنرهای تاریخی خود برویم و از آنها الهام بگیریم؟ شما اگر در فروشگاههای لوازم تزئینی خودرو سری بزنید، میبینید که اکثریت قریب به اتفاق این لوازم از روکشهای صندلی گرفته تا خوش بوکنندهها، قاب دستمال کاغذی و... چینی است. در حالی که میتوان براحتی و با طراحی ایرانی، این فرصت اقتصادی را به تولیدکنندههای ایرانی داد.»
محسن هدایتی کارشناس بازاریابی میگوید: «در اصول بازار یابی، مشتریان به چند طبقه تقسیم میشوند و متناسب با قدرت خرید مشتریان، تولیدات نیز متنوع میشوند. مشتریان با قدرت خرید بالا، مشتریان با قدرت خرید متوسط و قدرت خرید پایین. همچنین لوازم تولیدی نیز به لوازم لوکس و مصرفی قابل تقسیم است. شرکتهای تولیدی موفق شرکتهایی هستند که تولیدات متنوع و قابل انعطاف با نیازها و سلیقههای مشتریان دارند.
بازار فرش میتواند الگویی مناسب از تنوع در عرضه صنایع دستی ایران باشد. فرش یکی از پر مصرفترین لوازم خانگی است که در خانههای ایرانی هم به عنوان کالای لوکس و تزئینی استفاده میشود و هم بهعنوان کالای مصرفی. در خانههای ایرانی هم فرش دستباف دیده میشود و هم فرش ماشینی. فرشهای دستباف و ماشینی نیز از تنوع قیمتی متفاوتی برخوردارند که کم درآمدها و پر درآمدها به فراخور سلیقه و نیاز خود کالای مورد نظر خود را خریداری میکنند، اگرچه همین فرشهای ماشینی و دستباف نیز از جانب رقبای ترکیهای، هندی، پاکستانی و چینی تهدید میشود و این رقبا بویژه در بازارهای خارجی و اروپایی توانستهاند جایگاه ایران را مورد تهدید قرار دهند اما با این حال، فرش ایرانی چه ماشینی و چه دستباف در خانههای ایرانی یافت میشود، زیرا هم جنبه مصرفی و هم جنبه تزئینی را در نظر گرفته و پاسخگوی هر دو طیف خریداران است.»
وی تصریح میکند: «شاخههای دیگر صنایع دستی ما نیز باید این واقعیت و نیاز بازار را در نظر بگیرند و متناسب آن کالا تولید کنند. میتوانیم یکسری از صنایع دستی را بهصورت ماشینی و خط تولیدی وارد بازار کنیم. در این صورت هم قیمت پایینتر میآید، هم طراحی و هم کالایی که تولید شده سایهای از طراحی و هنر ایرانی دارد و هم بازار اشتغال برای ایرانیان حفظ و گسترده میشود.»
عبدالمجید شریفزاده، مدیرکل توسعه و ترویج صنایع دستی چندی پیش در مصاحبهای با ایران با اشاره به ورود محصولات مشابه یا تقلبی صنایع دستی از کشورهای دیگر بویژه چین میگوید: «اینکه چینیها در هر بازار پرسودی رخنه میکنند، شکی نیست. صنایع دستی ایران هم یکی از بازارهای مورد توجه آنهاست که متأسفانه در چند سال گذشته، به آن زیاد ورود پیدا کردهاند.» وی با تأکید بر اینکه ورود کالاهای مشابه یا تقلبی صنایع دستی از هر کشوری به داخل ایران ممنوع است، میافزاید: «در حال حاضر ورود هرگونه صنایع دستی یا ماشینی چینی که کپی صنایع دستی ایرانی است، ممنوع اعلام شده و آنچه در بازار دیده میشود، نه از مبادی رسمی که از طریق قاچاق یا چمدانی وارد بازارهای داخلی شده است.»
شریفزاده با بیان اینکه پارچه و سفال بیش از دیگر هنرهای دستی ایران مورد توجه چینیها قرار گرفته است، میگوید: «هماکنون زنگ خطر ورود کالاهای مشابه صنایع دستی ایران به داخل کشور به صدا در آمده و اگر به آن توجه نکنیم ممکن است در چند سال آینده به یکی از معضلات جدی کشور تبدیل شود.»
وی با اشاره به اینکه نظارت بر فروشگاههای صنایع دستی بر عهده وزارت بازرگانی است، با انتقاد از این موضوع میگوید: «در حال حاضر هیچ فروشگاه صنایع دستی زیر نظر ما نیست و ما نمیتوانیم بر این بازارها نظارت کنیم و این یک مشکل اساسی در بحث نظارت است.» وی با تأکید بر اینکه دولت باید چتر حمایتی خود را روی محصولات صنایع دستی باز کند، میگوید: « البته اخیراً فعالیتهای مناسبی مانند ارائه وامهای کم بهره به هنرمندان صنایع دستی برای کمک به انبوهسازی و فرایند تولید صورت گرفته، اما همچنان معضلات اساسی مانند کمبود اعتبارات در حوزه طراحی، سرمایهگذاری و تولید وجود دارد.»
با وجود صحبتهای شریفزاده به نظر میرسد نظارت بر فروشگاهها و جلوگیری از عرضه کالاهای چینی چارهساز نیست. مهم این است که این کالاها با قیمت پایین خریدار دارد. باید تولیدکنندگان ایرانی در این حوزه وارد شده و طیف خریدارانی که در جستوجوی کالاهایی که رنگ و بویی از صنایع دستی ایران را با قیمت پایینتری داشته باشند، ببینند.