قدیمیترها که عمرشان را در این محلهها گذاشتهاند، خیلی وقت است به این وضع عادت کردهاند، اما جوانترها هنوز نتوانستهاند با این شرایط کنار بیایند. فکر میکنند محکوم شدهاند به تحمل شرایطی که خودشان هیچ نقشی در رقم خوردن آن نداشتهاند.
زندگی اجباری یا همزیستی مسالمتآمیز؛ فرقی نمیکند چه اسمی روی آن بگذاری. پرندههای آهنین مردم آزار هستند و اهالی دلخوشی از آنها ندارند. ساکنان محلههای اطراف فرودگاه مهرآباد فکر میکنند همسایگی چندین ساله با فرودگاه جز دردسر چیزی برایشان نداشته است.
یک همسایگی آزاردهنده
اینجا صدای گوشخراش پرواز هواپیماها از صبح تا شب و از شب تا صبح بیوقفه ادامه دارد. انگار درست نشستهای وسط باند فرودگاه مهرآباد یا توی سالن انتظار و منتظری ساعت پروازت فرا برسد.
خیلی وقت است خواب آرام اینجا معنایی ندارد. اگر کودک خردسال داشته باشی یا نوزاد چند ماهه، با هر صدای مهیبی از خواب میپرد. بزرگترها هم که لذت خواب عمیق را از یاد بردهاند. بجز اهالی که دیگر به این وضع عادت کردهاند افراد غیرمحلی حتی یک روز هم نمیتوانند سر و صدای اینجا را تحمل کنند.
یکی از ساکنان محله سیمتری جی میگوید: سالهاست در این منطقه زندگی میکنیم، اما هر بار که برایمان مهمان میآید تعجب میکنند که چطور میتوانیم با این صدای آزاردهنده زندگی کنیم.
یکی دیگر از اهالی میگوید چند وقت پیش مادرش از شهرستان برای دیدن نوهها آمده، اما آنقدر سر و صدا کلافهاش کرده که همان شب اول مجبور شده او را به خانه برادرش در منطقه دیگری از تهران ببرد.
بعضی اهالی هم تا همین یکی دو سال پیش ساکن محدوده دیگری بودهاند و بنا به دلایلی اینجا خانهای اجاره کرده یا خریدهاند و به قول خودشان حالا حسابی از کارشان پشیمان هستند.
یکی از آنها میگوید قبلا خانهاش سمت خیابان جیحون بوده، اما حالا یک سالی است به سیمتری جی نقل مکان کرده و در همین یک سال آنقدر خود و خانوادهاش از سر و صدا کلافه شدهاند که به فکر فروش خانه افتادهاند.
او میگوید: اگر میدانستم این محله روی خط پرواز هواپیماها افتاده هیچ وقت این خانه را برای زندگی انتخاب نمیکردم، اما متاسفانه اگر اهل اینجا نباشی ممکن است ناخواسته به دردسر بیفتی؛ چراکه بنگاههای خرید و فروش خانه برای اینکه مشتری را از دست ندهند واقعیت را درباره وضع سر و صدای این محدوده نمیگویند و وقتی کار از کار گذشت تازه میفهمی چه تصمیم نادرستی گرفتهای.
کابوس سقوط هواپیما
همین چند وقت پیش بود، 19 مرداد امسال، وقتی سانحه دلخراش سقوط هواپیما رخ داد. هرچند این اولین بار نبود که اهالی محدوده سیمتری جی با سقوط یکی از پرندههای آهنین در نزدیکی محل زندگیشان، سایه حادثه را با تمام وجود روی سر خود و خانوادهشان احساس کردند، چراکه آنها هنوز سانحه تلخ سقوط هواپیمای سی 130 در آذر 84 را از یاد نبردهاند.
حالا کابوس سقوط هواپیما دغدغه جدید شهروندان این مناطق شده است. آنها میگویند با صدای گوشخراش پرواز هواپیماها که مدام روی اعصابشان رژه میرود یک جوری کنار آمدهاند، اما احساس امنیت نمیکنند؟
حادثه دلخراش سقوط هواپیما که همین چند وقت پیش اتفاق افتاد اهالی را حسابی نگران کرده تا آنجا که هر هواپیمایی که از بالای سرشان رد میشود دلشان میلرزد که نکند این هواپیما هم سقوط کند.
این نگرانی وقتی بیشتر میشود که با چرخی در این محدوده، بافت قدیمی و فرسوده با کوچههای تنگ و باریک کاملا خودنمایی میکند و همین مهمترین معضل در صورت وقوع حادثه میتواند باشد که حضور خودروهای امدادی برای کمک به حادثهدیدگان را با مشکلات جدی مواجه میکند.
موسوی، جوانی است که در یکی از مراکز مشاوره املاک محله سیمتری جی کار میکند. بیستوهشت ساله است و به گفته خودش همینجا به دنیا آمده و خانوادهاش از قدیمیهای این محل هستند.
موضوع گزارش را که میفهمد حسابی سر درد دلش باز میشود. از محرومیت منطقه سیمتری جی میگوید و اینکه محله دارای بافت قدیمی و فرسوده است و همه از شهروندان قدیمی و فرهنگی هستند، اما با وجود قدمت این مناطق، مسئولان شهری تاکنون همتی برای نوسازی بافتهای فرسوده آن نداشتهاند و طرح نوسازی بافتهای فرسوده که چند سال پیش از طرف سازمان نوسازی شهر تهران و شهرداری منطقه به اجرا گذاشته شد هم کاری از پیش نبرد، چون آنهایی که با تجمیع پلاک برای نوسازی خانههایشان اقدام کردند همچنان در حال دوندگی هستند و چیزی دستشان را نگرفته است.
او وجود چندین مدرسه و مهدکودکی را که در این محدوده وجود دارد، خطر بزرگی میداند و میگوید: موقع تعطیلی مدارس اینقدر دانشآموز در سنین مختلف از این کوچه پس کوچهها بیرون میآیند که انگار راهپیمایی شده حالا فکرش را بکنید با این وضع هر روز چه خطری از بیخ گوش اهالی رد میشود که حادثهای اتفاق نمیافتد.
زندگی با اعصاب تعطیل
ساکنان شهرکهای تهرانسر، سیمتری جی و فتح از سر و صدای هواپیماها حسابی عاصی شدهاند. حتی خیلیهایشان میگویند از وقتی ساکن این محدوده شدهاند به مرور زمان احساس میکنند عصبی و پرخاشگر شدهاند و آستانه تحملشان پایین آمده است.
پیرمردی که در صف نانوایی ایستاده و به قول خودش از قدیمیهای محل است، سری به نشان تاسف تکان میدهد و میگوید: خیلی سال است اینجا زندگی میکنیم. از همان اول هواپیماها مزاحم زندگی و مخل آسایش ما بودند، اعصابمان را واقعا خرد کرده و خواب و آرامش زندگی را از ما گرفتهاند.
یکی از خانمهای همسایه میگوید: صدای هواپیماها مثل یک سوت گوشخراش است که چند ثانیهای کش پیدا میکند. انگار چیزی توی سرمان مدام سوت میکشد.
او با یادآوری چند سال پیش میگوید: در دوره رئیسجمهور پیشین به اهالی قول داده شد در اسرع وقت موضوع انتقال فرودگاه مهرآباد پیگیری شود، اما بعد از چند سال هنوز هیچ اقدامی در این زمینه نشده است.
حالا حرف حساب اهالی این است که اگر انتقال فرودگاه به هر دلیل امکانپذیر نیست، حداقل شبها پروازها در این فرودگاه متوقف شود تا این سوهان24ساعته روی روح و روان این مردم کشیده نشود و اهالی اینجا برای چند ساعت هم که شده روی آرامش را ببینند.
طرح انتقال فرودگاه چه شد
اهالی درباره موضوع انتقال فرودگاه مهرآباد درست میگویند. از سالها پیش زمزمهها برای کمکردن فعالیت فرودگاه مهرآباد به راه افتاده بود تا سال ٨٩ که اساسا طرحی در مجلس شورای اسلامی برای انتقال فرودگاه مهرآباد آماده شد و در دستور کار نمایندگان قرار گرفت؛ طرحی که سازمان حفاظت محیطزیست هم از آن حمایت کرده بود. در این طرح دولت موظف شده بود تا سال ٩٢ نسبت به انتقال این فرودگاه به خارج از تهران اقدام کند، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد.
این بار اما با تکرار حادثه تلخ سقوط هواپیما که چندی پیش اتفاق افتاد ، موضوع انتقال فرودگاه مهرآباد به جایی خارج از شهر و با فاصله از مناطق مسکونی از سوی شورای شهر تهران مطرح شد. مسجد جامعی ، رئیس شورای شهر تهران تاکید کرده بود یک پرواز در فرودگاه مهرآباد به اندازه 3000وسیله نقلیه آلودگی هوا و صدا تولید میکند، ضمن اینکه حوادث سالهای اخیر سقوط هواپیما نگرانی از بابت امنیت جانی مردم را به طور جدی مطرح میسازد.
رئیس شورای شهر از دولت درخواست کرده این موضوع را در اولویت قرار دهد، اما با اظهاراتی که طی هفتههای اخیر پس از طرح مجدد انتقال فرودگاه مهرآباد از سوی برخی منتقدان مطرح شد به نظر میرسد هنوز برای اجراییشدن این طرح اتفاق نظر و هماهنگی بین دستگاههای متولی وجود ندارد.
امیدواریم بررسیها و مطالعات کارشناسی روی این طرح و توافق دستگاههای
مسئول با یکدیگر برای انتقال فرودگاه آنقدر طولانی نشود که با رخ دادن
حادثه ناگوار دیگری فقط حسرت از دست رفتن فرصتها باقی بماند./جام جم