*من بزرگ شدم و به بلوغ رسیدم
در دوره رقابت ها، زمان زیادی برای خودم نداشتم. در نتیجه انجام دادن هرکاری که دوست دارم برای چندماه اتفاق مهمی بود. من زمان زیادی برای فکر کردن داشتم. هیچ کس نمی گفت که این کار را انجام بده و آن کار را نه. اگر می خواستم تمرین کنم، تمرین می¬ کردم. اگر می¬خواستم تا ساعت 2بعدازظهر بخوابم، می¬خوابیدم. مطمئنا این روش خوبی و بدی های خاص خودش را هم داشت.
*من در گلف فاجعه بودم
*آدم¬های زیادی را از خودم دور کردم
اگر نمی¬خواستم با کسی حرف بزنم، نمی زدم. من خیلی از آدم ها را از زندگیم بیرون کردم و به نوعی مسئولیت کارهای خود را بر عهده گرفتم. من فک می کنم این مسأله نه تنها در گذشه بلکه در مسیر پیش رو نیز به ساخته شدن شخصیت من کمک خواهد کرد.
*چاق شده بودم
من اضافه وزن پیدا کردم و فرم خوب بدنم را از دست دادم. سخت بود چون من همیشه هرچیزی را که می خواستم می خوردم. با خودم می گفتم: "عیبی ندارد، تمرین می کنم و چربی های اضافی را می سوزانم" اما حتی پس از 11 کیلو وزن اضافه کردن این اتفاق هرگز نیفتاد. این هم بخشی از مسائلی بود که به من درس هایی داد.
*وقتی دوباره ورزش را شروع کردم همه چیز آسانتر شد
من یک روز از حمام بیرون آمدم و با تعجب به خودم گفتم: "دارم چکار می کنم؟" همه چیز از همانجا شروع شد. من 11 کیلو تقریبا در حدود شش هفته کم کردم. فقط با دو ساعت ورزش در روز و خوردن غذاهای سالم این اتفاق افتاد.
*حتما به یک دلیل اینگونه آفریده شده ام
شانه های من مفصل اضافه تری دارد. پاهای قدرتمندی دارم. با این ویژگی ها درگذشته جواب گرفته ام و امیدوارم در آینده نیز جواب بدهد.
*من اصلا به خوبی قبل بهبود پیدا نمی کنم
یکی از دلایلی که من باید شیوه تغذیه و تمرین خودم را تغییر بدهم همین است. دیگر بدن 18 ساله ای که قبلا داشتم را ندارم. این هم یکی از موضوعاتی است که در یک سال و نیم هیچ کاری نکردن به آن رسیدم.
*اگر کوچکترین احساس دردی داشته باشم در کمترین زمان ممکن به دنبال بهبودش خواهم بود
مهمترین چیزی که این روزها باید به آن دقت کنم جلوگیری از تمرین بیش از حد است. نمیتوانم به قدری به بدنم فشار بیاورم که بعدا به دلیل دردش پشیمان شوم.
*خیلی ظالمانه بود
من تقریبا دوسال منتهی به 2012 را منطقه ای با ارتفاع بالا از سطح دریا در یک استراحتگاه بودم. در ارتفاع نزدیک به 3000متر می خوابیدم. اصلا خوش نمی گذشت.
*تمرین در ارتفاعات؛ دوبرابر نتیجه را در نصف زمان مورد نیاز کسب می کنید
انجام این کار اصلا خوش آیند نیست، اما می دانم برای رسیدن سریعتر به وضعیت مطلوب کمک شایانی می کند. پس برای سه هفته اینجا (کلورادو)، کار شش هفته را انجام می دهیم. درست است که از برگشتن به اینجا برای تمرین خوشم نمی اید اما بودن در اینجا به برگشتن به وضعیتی که می خواهم کمک می کند.
*همیشه می خواستم قدم 2متر باشد
به بعضی دلایل این قد همیشه به نظرم جذاب می رسید.
*بارفیکس یکی از حرکات مورد علاقه ام است
بیشترین تعداد بارفیکسی که رفته ام فکر می کنم 32 عدد بوده است. من دستان کشیده ای دارم، در نتیجه کار کمی سخت تر است و باید ارتفاع زیادی را بالا بکشم.
*فکر نمی کنم که واقعا چیزی وجود داشته باشد که انسان قادر به انجامش نباشید
اولین باری که کسی به خودش شک کند، باید همانجا تسلیم شود. چون شما از قبل به خودتان گفته اید که تمام شده اید.
*امکان ندارد در دو ماراتن شرکت کنم
نه، امکان ندارد. زانوهای من قطعا کم می آورند. ما می دویم اما خیلی خیلی کم چون برای من هربار که شروع به دویدن کردم مشکلی پیش آمد. اصلا ارزشش را ندارد.
*کوچکترین اهمیتی نمی دهم که بقیه چه کاری انجام می دهند
من از آن دست آدم هایی هستم که به هیچ وجه اهمیتی نمی دهم که با چه کسی رقابت می کنم. من همیشه این کار را برای خودم می کنم. همیشه راجع به این است که خودم چه کاری می خواهم انجام دهم و با چه سرعتی می توانم شنا کنم. همیشه اهدافی داشتم و می خواستم به آن ها دست پیدا کنم و همیشه رکوردهایی بود که رسیدن به آن برایم اهیت داشته باشد.
انتهای پیام/