به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران، چند روز پس از سقوط شهر موصل ، مرکز استان نینوا در شمال عراق به دست عناصر گروهک تروریستی داعش (تروریستهای تکفیری بعثی) و کشیده شدن دامنه عملیات نظامی به دیگر شهرهای شمال عراق ، کم کم واقعیت ها آشکارتر شده است تا مشخص شود آنانکه در این مناطق با عنوان "داعش" میجنگند تنها ستیزه جویان وابسته به این گروهک نیستند بلکه دستهای دیگر نیز در پس پرده قرار دارد.
بر اساس آنچه که منابع محلی آگاه از فعالیتهای میدانی در مناطق درگیری در عراق نقل می کنند، این ائتلاف متشکل از عناصر وابسته به جریان نقشبندیه یعنی گروهی وابسته به "حزب بعث" به سرکردگی "عزت ابراهیم الدوری"، دومین فرد در رژیم صدام ، گردان انقلاب بیست(1920)، گردان الجیش الاسلامی و جیش المجاهدین( گروههای مسلح افراطی) هستند.
این ائتلاف یک هدف مشخص دارد و آن براندازی نظام سیاسی کشور به ریاست شیعیان است. شواهد تایید می کند نیروهایی که در عملیات موصل و پس از آن مناطق دیگر شمال عراق به اقدام مسلحانه روی آوردند اعضای یک ائتلاف چند جانبه هستند چرا که تصور سقوط شهری در حد و اندازه موصل بسیار دشوار است و چنین اتفاقی به سادگی و با اقدام مسلحانه یک گروه، رخ نخواهد داد.
نکته دیگر نیز تجربه ای است که از داعش وجود دارد زیرا این گروه پس از حدود شش ماه حضور مسلحانه در فلوجه از توابع استان الانبار ، موفق نشد این شهر را به طور کامل به تسلط خود در آورد. همچنین عناصر تروریستی موسوم به "داعش" که هیاهوی زیادی در سوریه به راه انداخته بودند در جبهه های مختلف و عرصه های میدانی زمین گیر شدند و عملا نتوانستند کاری از پیش ببرند. شکست های پیاپی تروریست ها در سوریه به جایی رسید که خود و حامیان منطقه ای شان نیز درگیر اختلافات شدید داخلی شدند و یکدیگر را به کم کاری متهم کردند.
افسران سابق ارتش منحل شده عراق( ارتشی که پس از سقوط بغداد در سال 2003 منحل شده بود) از چهره های حاضر در این ائتلاف هستند. حضور این افسران سبب شد سقوط شهرها یکی پس از دیگری آسان شود زیرا آنان از افسران باتجربه ای هستند که درجنگ هشت ساله ایران و عراق ، جنگ دوم خلیج فارس در سال 1991 و همچنین حمله سال 2003 آمریکا به عراق حاضر بودند و به قوانین نبردهای چریکی آگاهند. شاهد دیگری که ثابت می کند عملیات موصل عملیات چندین گروه مسلح در قالب یک ائتلاف است اینکه پس از سقوط موصل و پس از آن تکریت که از پایگاههای عمده حزب بعث عراق به شمار می آید، برای این دو شهر فرماندار تعیین شد در شرایطی که داعش در ادبیات سیاسی خود واژه فرماندار ندارد و از والی استفاده میکند.
شاهد دیگر، تعیین فرمانداران وابسته به حزب بعث برای این شهرهاست. البته آشکار است که تعیین فرماندار برای شهرهای ساقط شده یک اقدام نمادین و صوری است اما بزرگ ترین ماجراجویی در برابر دولت مرکزی عراق به شمار می آید و نشان می دهد «شورای نظامی انقلابیون»در پی افزایش نفوذ خود در شهرهای موصل و تکریت است. شورای نظامی انقلابیون در سال 2012 و در اوج اعتراضات استان های سنی نشین به ویژه اعتراضات اهالی استان الانبار علیه دولت نوری المالکی تشکیل شده بود. این شورا متشکل از رهبران اعتراضات اهل تسنن علیه دولت المالکی و افسران ارتش رژیم صدام است.
در ادبیات دینی، "داعش" حزب بعث حزبی کافر به شمار می آید اما وقتی هدف داعش با هدف حزب بعث مشترک شود آن وقت این گروه تروریستی، مانعی در دوستی با کافر هم نمی بیند. در ائتلاف گروههای مسلح ، گردان های تحت حمایت حارث الضاری (رئیس هیئت علمای اهل تسنن عراق)نیز عضویت دارند. الضاری از حمایت کشورهایی بهره می برد که به اصل «دشمن دشمن من دوست من است» معتقدند.
در نگاه کلی حوادث این روزهای عراق نتیجه به اوج رسیدن پیروزی های نوری مالکی در عرصه سیاسی به خصوص انتخابات است. این اتفاقات ، یک اقدام برنامه ریزی شده برای ضربه زدن به نوری المالکی بود که در انتخابات پارلمانی به پیروزی رسید . او پس از پیروزی در انتخابات همه توانش را به کار گرفت تا برای سومین بار متوالی نخست وزیر عراق شود در مقابل دشمنان او نیز توانشان را به کار گرفته اند تا مانع نخست وزیری مجدد او شوند. کشورهای مختلف منطقه ای و فرامنطقه ای از جمله اردن ، ترکیه ، قطر و عربستان مالکی را مانعی در مسیر توطئه های شوم خود در برخی از کشورهای راهبردی اسلامی مانند سوریه و عراق می دانند و در صددند تا انتقام حمایت های مالکی را از دولت بشار اسد در سوریه بگیرند و در این خصوص از هیچ اقدامی بر ضد مالکی و حمایت از "داعش" برای جبران شکست های پیاپی در سوریه دریغ نمیورزند و حمایت های خود را علنی کرده اند. ولی این کشورها باید بدانند "داعش چاقویی است که دسته خود را نیز می برد" زیرا گروهک داعش سعی دارد حکومت مورد ادعای خود را در محدوده ای شامل کویت ، عراق ، سوریه ، اردن لبنان و فلسطین اشغالی ایجاد کند.
گروه موسوم به "داعش" تاکنون تلاش کرده است حکومتی را در منطقه ای که معلوم نیست مرزهای آن کجاست ایجاد کند. نقشه های متعددی درخصوص کشورهایی که این گروهک در نظردارد حکومت خود را در آن بنا کند منتشر شده است. آخرین نقشه ای که در این خصوص منتشر شده حاکی از آن است که افزون بر عراق و سوریه کشورهای دیگری نیز در این برنامه مد نظر قرار دارند که شامل کویت، اردن، لبنان و فلسطین اشغالی می شود. صرف نظر از این که این نقشه چقدر اهمیت دارد و چقدر واقعیست حوزه فعالیت داعش اکنون در حدفاصل نینوا و بخشی از الانبار در غرب عراق و بخشی از شمال حومه حلب در نزدیک مرزهای سوریه با ترکیه است. داعش همچنین در محدوده ای از دیرالزور تا حسکه و خصوصا الرقه که مرکز اصلی این تشکیلات است فعالیت دارد. با توجه به تحولات روزهای اخیر به نظر می رسد "داعش" تمایل دارد حوزه فعالیت خود را گسترش دهد. افراد مسلح وابسته به "داعش" پس از نینوا به سمت سایر بخش های استان الانبار و صلاح الدین حرکت کرده اند. به نظر نمی رسد تحرکات داعش تاکنون بی برنامه بوده باشد. تحولات فعلی نشان می دهد این تشکیلات سعی دارد به منابع اقتصادی و خصوصا نفت دست یابد.
این تشکیلات پس از استفاده از منابع نفتی دیرالزور و حسکه در سوریه اکنون تلاش میکند از تجربه خود در موصل و سامراء و کرکوک استفاده کند. این گروهک افزون بر منابع نفتی دو شریان اصلی آب را نیز در اختیار دارد. استان های الرقه و دیرالزور در سوریه و استان الانبار عراق حوزه رود فرات هستند. داعش همچنین بخش هایی از مناطقی را که رود دجله از آن عبور می کند و خصوصا موصل و تکریت و بیجی تحت نفوذ خود قرار داده است.
گردآوری: سید محمد مسعودی علوی
انتهای پیام/