در فرهنگ معين «ترناو» به معني خيس و آبدار است، ناو وسيله اي چوبي ميان تهي براي انتقال آب است و «دهخدا» آن را ديوار قوسي بلند معني کرده است. از اين تعابير مي توان دريافت که ترناو به معني سازه اي عظيم است که جويي از آب دارد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، شهرستان بشرويه دهمين شهر خشت و گلي ايران و تنها بافت تاريخي خراسان جنوبي محسوب مي شود که در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است. بشرويه در شمال غربي خراسان جنوبي و در همسايگي کوير قرار دارد و از نظر موقعيت جغرافيايي از طرف شمال با بجستان، از سمت جنوب با روستاي ديهوک، از طرف شرق با فردوس و از سمت غرب با طبس هم جوار است. اين شهرستان با 54 اثر ملي، يکي از شهرهاي مهم گردشگري در استان خراسان جنوبي است.

بافت تاريخي بشرويه از معدود بافت هاي خشت و گلي ايران است که تاکنون معماري سنتي خود را حفظ کرده و کوچه هاي پرپيچ و  خم نماي کاهگلي، سقف هاي گنبدي و بادگيرهايش هنوز استوار است.

بافت تاريخي بشرويه به شماره ۷۸۳۶ در فهرست آثار ملي کشور به ثبت رسيده است.

اين منطقه سالم ترين بافت تاريخي در استان خراسان جنوبي است که شامل بناهايي از دوره تيموري تا اواخر پهلوي است و نمونه اي منحصر به فرد از معماري سنتي در محدوده کوير و مناطق گرم و خشک محسوب مي شود.

بافت تاريخي بشرويه ۴ محله تاريخي به نام هاي سرپل، پايين محله، ميان ده و مقري دارد. در گذشته دور، اين محلات را بارويي فرا گرفته که احتمالاً در دوره زنديه ساخته شده است. اين بارو را در بشرويه به نام ديوار شهربند مي شناسند. ميدان اصلي شهر در نقطه تلاقي ۴ محله قرار داشته که ميداني مستطيل شکل بوده (حدود ميدان امام خميني(ره)) و از آن معابر اصلي شهر (معبر رقه و معبر رباطي) جدا مي شد که در سال هاي بعد با ساخت جاده جديد طبس تعريض معابر در راسته شمالي و جنوبي صورت مي گيرد و از اهميت راسته شرقي- غربي کاسته مي شود.

در بافت تاريخي بشرويه تنوع معماري اصيل ايراني ديده مي شود که انواع خانه هاي کوچک پيمون، بزرگ پيمون و خانه هاي چهارصفه، دوصفه و تک صفه خشت و گلي از شاخصه هاي آن است.

از ديگر شاخصه هاي معماري اين بافت بادگيرهاي يک طرفه است که بر فراز خانه هاي تاريخي اين بافت ساخته شده و مسير آن ها نشان از مطلوب بودن بادهاي شمال و شمال غربي در اين منطقه دارد.

معابر بشرويه در مسير قنات هايي شکل گرفته که از سمت کوه هاي رقه در جريان است و مهم ترين آن ها کوچه رباطي است که هم اکنون نيز يکي از سالم ترين معابر تاريخي شهر است. از ديگر معابر تاريخي اين شهر که هنوز هم اهميت دارد مي توان به کوچه مهري، کوچه مستوفي و کوچه آشتي کنان اشاره کرد. اين شهر هيچ گاه راسته بازار سرپوشيده نداشته و بنا به اسناد تاريخي تجارت در اين شهر بدون واسطه بين بازرگان و توليد کننده انجام مي شده است.

سندي ارزشمند از معماري دوره هاي تيموري و صفوي

بافت تاريخي بشرويه يکي از معدود بافت هاي خشتي ثبت و حفاظت شده خراسان جنوبي است که با خانه هاي خشت و گلي و بادگيرهاي مختلف، سندي مهم و ارزشمند از معماري دوره تيموري و صفوي را به بومي ترين شکل خود و به صورت انبوه خانه هاي ۴ صفه کوچک و بزرگ به نمايش مي گذارد و ويژگي اساسي آن، علاوه بر سالم بودن، تداوم و نفوذ آن در پيرامون شهر قديم است.

اين بافت از ۴ ربع اصلي تشکيل شده است که ميانده، مهم ترين و پر رونق ترين مرکز محله آن است و علاوه بر بناهاي مهم از دوران صفوي مانند مسجد ميانده، حسينيه حاج علي اشرف، مدرسه علميه و آب انبار ميانده، از انبوه خانه هاي سنتي کوچک و بزرگ تشکيل شده که خانه هاي پناهي، خانه ملاعبدا... (موزه خصوصي بشرويه)، خانه هاي مستوفي و... از جمله آن هستند.

شالوده شهري بشرويه، نشان مي دهد که اين شهر از ابتداي گسترش آن در دوره تيموري با رشدي نسبتاً سريع به عنوان يک شهر مطرح شده است. مهم ترين سند کالبدي مدنيت بشرويه از همان دوران کهن، وجود ميدان تقريباً مستطيل شکل آن در مرکز شهر و در ميانه راسته اصلي بازار قديم بشرويه بوده و در طول دوران دچار تغييرات زياد شده است.

۵۴ اثر ثبتي بشرويه در فهرست آثار ملي

مسئول ميراث فرهنگي و گردشگري بشرويه در گفت و گو با خبرنگار خراسان، تعداد آثار ثبت شده در فهرست آثار ملي را ۵۴ اثر اعلام کرد.

اتفاقي افزود: ۱۸ اثر تاريخي نيز در حال ثبت است که مستندسازي آن انجام شده است.

به گفته وي، يک پرونده ميراث معنوي مبني بر «احترام به حقوق حيوانات» نيز ثبت ملي شده که به لحاظ فرهنگي شرايط خاص داشته و مختص شهرستان بشرويه است.

مسئول ميراث فرهنگي و گردشگري بشرويه گفت: چند پرونده از جمله علم گرداني ويژه بشرويه، نغمه هاي عاشورايي و محرمي و تعزيه خواني نيز براي ثبت ملي شدن پيشنهاد شده است.

وي افزود: ۱۲۰ اثر را شناسايي کرديم که اکثر آن ها قابليت ثبت شدن دارد.

اتفاقي با بيان اين که ۲ هزار پلاک در بافت تاريخي بشرويه وجود دارد افزود: اصالت بنا، سالم بودن و منحصر به فردي از خصوصيات املاکي است که در زمره آثار ملي قرار مي گيرد.

او با اشاره به ثبت مجموعه منازل ۴ صفه گفت: بقيه منازل ۴ صفه براي ثبت شدن، زير مجموعه اين منازل قرار مي گيرد.

استان خراسان جنوبي از طرف غرب دروازه اتصال به نقاط مرکزي و جنوبي کشور محسوب مي شود. شهرستان بشرويه به عنوان نقطه ارتباطي استان هاي خراسان جنوبي با استان يزد موقعيت ويژه اي از نظر جغرافيايي دارد. اين شهر يکي از شهرهاي تاريخي استان محسوب مي شود.

سرزمين خراسان جنوبي در طول تاريخ هزاران ساله خود بستر افتخارات فراواني بوده که آن هم ناشي از قابليت هاي بي نظير اين خطه است.

اين استان با طبيعتي گرم و نعمت هاي فراوان و خاص خود و با مردمي مهربان و صميمي همراه با عطر جان بخش گل هاي زعفران در شرقي ترين نقطه کشور قرار گرفته است.

خراسان جنوبي از پيشينه تاريخي بلندي برخوردار است به طوري که بيش از ۶۴۰ اثر تاريخي آن تاکنون در فهرست آثار ملي کشور به ثبت رسيده است، همچنين يکي از آثار ثبت شده در فهرست ميراث جهاني در شهر بيرجند قرار دارد که اين خودگواهي بر فرهنگ متمدن اين منطقه است.

بشرويه در تاريخ

اطلاعات تاريخي درباره بشرويه در کتاب ها و سفرنامه ها تا قرن هشتم ذکر نشده است و ظاهراً تيمور لنگ طبق نظر مارسل بريون از اين منطقه عبور کرده است. در کتاب «منم تيمور جهانگشا» چنين آمده است: «در بهار ۷۷۸ هـ.ق قصد کردم جهان را مسخر کنم و تسخير جهان را از خراسان شروع نمايم قصدم از خراسان ديدن سبزوار و بشرويه بود نسبت به بشرويه توجه نداشتم مگر به مناسبت اين که مي گفتند تمام سکنه آن دانشمند هستند و در آن شهر کسي نيست که از علم برخوردار نباشد ولي با اين که همه دانشمند هستند براي تأمين معاش خود زحمت مي کشند و...». وي در اين توصيف ۵ صفحه اي که از مردم بشرويه داشته به خلق و خوي مردم و برخي آداب و شيوه هاي قومي آنان و آثار منطقه اشاراتي کرده است از جمله ساختن پارچه برک، وجود کارگاه هاي نساجي، دينداري و اهتمام مردم به فراگيري قرآن، استفاده از نوعي روغن به نام منداب براي سوخت چراغ ها، استفاده از کلمه عدل به جاي ترازو و... مواردي است که معمران شهر آن را تأييد مي کنند.

در سال ۱۲۹۳ هـ.ق نيز ميرزا خانلرخان اعتصام الملک نايب اول وزارت امور خارجه در عهد ناصر الدين شاه از اين منطقه عبور کرده و در توصيف بشرويه چنين گفته است: «بشرويه قصبه اي است معمور، اهلش همه مشغول برک بافي هستند، هيچ فقير ندارد، زراعت چنداني ندارد، آبشان منحصر به يک نهر قنات است. به قدر ۳ هزار خانوار سکنه دارد و قلعه و بارو و برج و ارگ دارد.»

به نوشته برخي منابع، مارکوپولو در سفر خود، از کرمان، کوه بنان، بهاباد، طبس و بشرويه گذر کرده است (مستوفي، ص۱۸۱) در سال ۱۲۹۲، در دوره حکومت ناصرالدين شاه، بشرويه ۸۰۰ خانه و ۴ دروازه داشت و در گوشه شمال غربي آن «ارگ» واقع شده بود (مک گريگور، ج۱، ص۱۳۴-۱۳۵). در آن دوره، در بشرويه پارچه پشمي و معروف برک بافته مي شد (اعتماد السلطنه، ج۱، ص۸۱۶؛ مک گريگور، ج۱، ص۱۳۵).

کلنل «سي ام مک گِرگر» افسر ارتش انگليس سياح ديگري است که در حدود ۱۳۰سال پيش، از اين منطقه عبور کرده و شرح جامعي البته از ديد يک نظامي و براي اهداف نظامي گري دولت انگليس در ايران داده است و مي گويد: «بشرويه در حقيقت روستاي بزرگي است که در دل جلگه اي واقع شده و زمين هاي زراعي اطراف آن بيش از هر جاي ديگري است که از شيراز تا به اين جا ديده ام شايد اين زمين ها تا شعاع ۳ مايلي از جوي آبي آبياري مي شود که از کوه هاي اطراف غرب سرچشمه مي گيرد.

ديواري دور شهر را گرفته... و محدوده اي به وسعت ۵۰۰ در ۴۰۰ يارد را در برگرفته که ضلع بزرگ آن به طرف شمال مي باشد، چهار دروازه دارد هر يک در يک جانب آن و در گوشه شمال غربي «ارگ» يا قلعه واقع شده است... آب بشرويه خوب است و انواع آذوقه مورد نياز در آ ن يافت مي شود.» او در اين توصيف به صنعت اصلي مردم بشرويه برک بافي و جاجيم بافي اشاره کرده و از برج هايي که در بشرويه به منظور پناهگاه ساخته شده و هم اکنون نيز موجود است ياد کرده است.

پس از گذشت ۲۰سال از عبور افسر انگليسي از اين منطقه، ايرانگرد ديگري به نام معصوم عليشاه در سال ۱۳۱۶ از اين جا عبور کرد که جريان سفر خود را در کتاب طرائق الحقايق نگاشته است. او در اين سفر به آثار تاريخي همچون کال شور، حوض انبار ميان ده و مسجد جامع اشاره کرده و مي نويسد: «اول ظهر وارد بشرويه شديم... به قدر دو هزار باب خانه در آن است اگرچه از تون کوچکتر است ولي مردمانش با ثروت و به تربيت نزديک ترند. برک بشرويه معروف و تجارت اين جاست.» بعد، از مسجد و امام مسجد آن و آقا شيخ علي، پدر فروزانفر ياد مي کند و به توصيف مراسم عزاداري و تعزيه که مردم در ايام محرم برپا مي کنند پرداخته و جزييات آن را شرح داده است.

ترناو راهي کهن به سرزمين آب

«ترناو» شاهکاري از معماري کهن منطقه وسيع خراسان از عهد سامانيان است، سازه اي بي نظير بر فراز دره عميق منطقه کوهپايه اي بشرويه در خراسان جنوبي که با همه جاذبه ها ناشناخته مانده است. بر پهنه دشت کوير بشرويه، دهمين شهر خشت و گلي ايران، عظمت و زيبايي «ترناو»، منظره اي بي نظير دارد. اين جا مردمان کوير راه به دل کوه برده و به آب زلالي دست يافته اند که جريان آن در رگ هاي کوير، مرهمي بر کام تشنگان است.

شاهکار معماران عهد قديم

قدمت پل ترناو به دوره ساسانيان برمي گردد در اين پل هيچ تزييني به کار نرفته اما در نوع خود يک شاهکار است. اين پل که دسترنج معماران بزرگ ايراني است ۲ سازه معماري سنگي دارد و يک دهانه اصلي عريض و بلند و ۲ دهانه کوچک تر در سمت راست دهانه اصلي واقع شده است. دهانه اصلي به ياري ۲ پايه قطور مربع شکل استقرار يافته و ۲۲ متر ارتفاع دارد. پايه هاي پل بر بستري سنگي قرار گرفته که از سنگ لاشه، ساروج و گچ ساخته شده است.

۲ دهانه فرعي بر ارتفاعات کناره رودخانه بنا شده و ارتفاع و عرض کمي دارد. پل ديگري در همان مکان و به فاصله ۲۰ متر ساخته شده که ۲ طبقه است. طبقه اول براي معبر ساخته شده و طبقه دوم براي عبور آب در نظر گرفته شده است که بر اساس گفته مسئولان ميراث فرهنگي پل دوم در زمان سلجوقيان ساخته شده است. در سمت چپ طبقه اول اتاقکي ساخته شده که يک ورودي و يک خروجي دارد. ارتفاع اين پل از کف رودخانه ۲۶ متر است. پل آب بر سر فتح آباد بشرويه، سازه اي است که به وسيله آن، آب را از کف رودخانه به سطح صاف در کنار رودخانه منتقل مي کردند. اين بخش از سازه هاي عهد باستاني ايران گذشته و از ارزش هاي معماري خراسان، نشان دهنده اهميت و ارزشي است که ايرانيان براي آب قائل بودند.

سازه ترناو، يادآور اين مهم است که مردم کوير با چه روش هايي توانسته اند بر قهر طبيعت غلبه کنند و در سرزمين هاي خشک و کم باران سکني گزينند. پل آب بر سر يا ترناو که در دوره سلجوقي مرمت و بازسازي شده مانند همه بناهاي آن دوره، از معماري منحصر به فردي برخوردار است و وجود معبري براي حرکت پياده که امکان عبور شخص پياده را به دو سوي رودخانه فراهم کرده ويژگي خاص اين پل است.

راه کهن

دره اي عميق در ميان کوهپايه هاي خراسان جنوبي از گذشته هاي دور مانعي بر سر راه آب مردمان کوير بود تا اين که با همت معماران ايراني، راهي از سنگ و آجر بر روي صخره هاي دو سوي دره بنا شد تا صداي پاي آب، دل کويرنشينان را جاني تازه بخشد. اين راه کهن را که بر ۲ سوي دره اي ژرف به کوهي از سنگ تکيه داده است «ترناو» نام نهاده اند.

در فرهنگ معين «ترناو» به معني خيس و آبدار است، ناو وسيله اي چوبي ميان تهي براي انتقال آب است و «دهخدا» آن را ديوار قوسي بلند معني کرده است. از اين تعابير مي توان دريافت که ترناو به معني سازه اي عظيم است که جويي از آب دارد.

کار ثبت ملي اين اثر بي نظير تاريخي انجام شده اما اقدام در خوري براي معرفي آن به گردشگران انجام نشده است.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار