در آستانه چهارمین حضور فوتبال ایران در جامجهانی هستیم. به نظر شما فوتبالدوستان کشورمان چه انتظاری باید از تیم ملی داشته باشند؟
از نظر من جامجهانی یکی از مهمترین رویدادهای ورزشی دنیاست و در همه دنیا مورد توجه است؛ چه کشورهایی که تیم ملیشان در آن حضور دارد و چه کشورهایی که نمایندهای در جامجهانی ندارند. از این جهت باید خوشحال باشیم که تیم ملی فوتبال کشورمان هم امسال در این رویداد معتبر حضور دارد. البته افتخار حضور در جامجهانی با بازی بازیکنان تیم ملی کشورمان و نشان دادن شایستگیهایشان کامل میشود. بدون شک اراده خوب این ملیپوشان میتواند پیامدهای خوبی برای کشورمان داشته باشد. مردم هم انتظار زیادی از بازیکنان تیم ملی ندارند و فقط از آنها میخواهند پرتلاش و باتعصب بازی کنند.
فاصله فوتبال ایران را با دیگر تیمهای حاضر در جامجهانی چطور ارزیابی میکنید؟
من اعتقاد دارم بازیکنان ما از لحاظ فنی چیزی از سایر بازیکنان حاضر در جامجهانی کم ندارند، اما چیزی که برخی دیگر تیمها را از سایر تیمها متمایز میکند بحث تاکتیک تیمی است. ما بازیکنانی در ترکیب تیم ملی داریم که به لحاظ فنی از پتانسیل بالایی برخوردار هستند، اما این فاصله زمانی میان تیم ملی ایران و سایر تیمها به وجود میآید که بدانیم آنها از لحاظ مسائل تاکتیکی از ما جلوتر هستند. البته با تلاش بیشتر در میدان مسابقه و درایت و تمرکز بالا میتوانند این فاصله را کم کنند و خواسته مردم از تیم ملی کشورمان هم فقط همین است. کسی از بازیکنان تیم ملی انتظار معجزه ندارد. آنچه از آنها توقع میرود این است که با تلاش و تعصب مضاعف بازی کنند.
در کنار این تلاش و تعصب مضاعف میشد با یک تدارک بهتر تیم ملی را با آمادگی بیشتری راهی برزیل کرد، اما در یکسال گذشته همه چیز آنطور که کادر فنی و البته مردم انتظار داشتند پیش نرفت. این تنها مسالهای است که باعث ایجاد نگرانی میشود.
این نگرانی کاملا بجاست. اگر ما تدارک بهتری میدیدم حسناش در این بود که با ترس کمتری به مصاف تیمهای بزرگ میرفتیم و نتایج بهتری کسب میکردیم. اگر بازیهای تدارکاتی بیشتری برگزار میکردیم دیگر اسم آرژانتین وحشتی در دل بازیکنان ایجاد نمیکرد. من بازی تدارکاتی آرژانتین و اسلوونی را دیدم. اتفاقا تیم اسلوونی تیم دسته و پا بستهای نبود و در مقابل آرژانتین تلاش کرد فوتبال برابری به نمایش بگذارد. در نهایت هم بازی با دو گل به سود آرژانتین تمام شد که بالاخره این برد و باختها هم جزو طبیعت فوتبال است. بازیکنان تیم ملی هم باید این خودباوری را داشته باشند و توانمندیهایشان را در همان حدی که هست به رخ تیمهای آرژانتین، نیجریه و بوسنی بکشند. آنها باید به دنیا بگویند بیدلیل به جامجهانی نیامدهاند.
همانطور که شما اشاره کردید نداشتن تدارکات خوب باعث میشود با ترس بیشتری مقابل حریفان ظاهر شویم، اما فکر نمیکنید همین که انتظارات از تیم ملی به شکل قابل ملاحظهای کاهش پیدا کرده است، باعث میشود تیم ملی با فشار روانی کمتری مقابل حریفان بازی کند؟!
من هم با این نظر موافقم و معتقدم در عین حال که انتظارها از تیم ملی کاهش پیدا کرده، این امکان هست که آنها دست به کارهای بزرگ بزنند. مثال سادهاش پیروزی غرورانگیز تیم ملی والیبال در برزیل است. هیچکس فکر نمیکرد والیبال ما بعد از این تغییرات گسترده، برزیل را در خانهاش با نتیجه 3 بر صفر شکست بدهد. همه میگفتند اگر بتوانیم دو ست از برزیل بگیریم یا در نهایت با یک امتیاز این کشور را ترک کنیم راضیکننده است، اما در عین ناباوری دیدیم دلاورمردان والیبال کشورمان برزیل را در خانهاش سه گیمه کردند. این خود گویای این واقعیت است که جوانان کشورمان از توانمندی بالایی برخوردار هستند و با تلاش مضاعف میتوانند نتایجی بگیرند که از نظر خیلیها غیرقابل باور است. من معتقدم این توانایی در بازیکنان ایرانی هست که کارهای نشدنی را انجام دهند.
چهار بازی تدارکاتی تیم ملی را چطور ارزیابی کردید؟
بدون شک بازی با تیمهای بلاروس، مونتهنگرو و آنگولا علاوه بر اینکه شبیهساز خوبی برای رویارویی با دو تیم ملی نیجریه و بوسنی بود، کمک کرد تا کرش در مدت زمان کمی که در اختیار دارد عیار بازیکنانش را بسنجد و در تیم به یک انسجام و هماهنگی خوب نزدیک شود. بازی باترینیداد هم که البته پشت درهای بسته برگزار شد برای رسیدن به ترکیب اصلی تیم ملی و برطرف کردن آخرین نقاط ضعف مثمرثمر بود. خوشبختانه پیروزی 2 بر صفر ملیپوشان در این بازی هم به افزایش اعتماد به نفس بازیکنان کمک خواهد کرد. امیدوارم این پیروزی روحیهبخش به ملیپوشان کمک کند در مقابل نیجریه هم با تمام قدرت به میدان بروند.
از نظر شما بازیکنان کلیدی ما در این جام چه کسانی هستند؟
قطع به یقین نقطه اتکای تیم ملی بازیکنانی هستند که از تجربه بینالمللی بیشتری برخوردارند. بازیکنانی چون آندرانیک تیموریان و جواد نکونام که سابقه حضور در سطح اول فوتبال اروپا را دارند، در کنار نفراتی چون رضا قوچاننژاد و اشکان دژاگه میتوانند شاکله اصلی تیم ملی را تشکیل دهند. البته نقطه کلیدی تیم ملی در این جام خط دفاعی ماست و من امیدوارم نفرات دفاعی ما که اتفاقا جزو بهترینهای تیم ملی هم هستند در طول رقابتها با کمترین اشتباه بازی کنند.
اتفاقا بیشترین تمرکز کارلوس کرش هم در دو ماه اخیر روی رعایت تاکتیکهای دفاعی بوده است.
همینطور است. فلسفه کرش برای تیم ملی، ارائه بازیهای تدافعی است.
بازی نخست تیم ملی در مقابل نیجریه است. ارزیابی شما از این بازی چیست؟
من فکر میکنم حساسترین و مهمترین بازی ما با نیجریه است. شروع یک تیم در یک تورنمنت از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل بازی با نیجریه اهمیتی بمراتب بیشتر از بازی با آرژانتین و بوسنی دارد، چراکه بازی اول ما در جامجهانی است و نتیجه آن میتواند در سرنوشت صعودمان تاثیرگذار باشد. اینکه تیم ملی با چه تاکتیکی به مصاف نیجریه برود را باید سرمربی تیم تشخیص بدهد. کادر فنی تیم ملی هم شناخت خوبی از نفرات تیمش دارد و هم تیم حریف را بهتر از سایرین آنالیز کرده است، اما من معتقدم ما در مقابل نیجریه قبل از هر چیز باید به فکر کسب یک امتیاز باشیم. یعنی اگر برنده نباشیم حداقل باید تلاش کنیم تا بازنده نباشیم. ما در این بازی خیلی نباید ریسک کنیم.
در مورد بازی با آرژانتین چه فکر میکنید؟
در مقابل آرژانتین دو نکته میتواند مهم باشد؛ اول خودباوری بازیکنان و دوم تلاشی که در زمین از خود نشان میدهند. با توجه به دیدار یکشنبه شب آرژانتین و اسلوونی، آرژانتینیها آن چیزی نبودند که انتظارش را داشتیم. تیمی که مثلا هر پنج دقیقه یک موقعیت گل روی دروازه حریفان ایجاد کند.
از اسم آرژانتین نباید ترسید. مسی هم یک بازیکن است مثل همه بازیکنان با کمی استعداد بیشتر، اما بازیکنی نیست که غیرقابل مهار باشد. به عنوان مثال لوئیس فیگو هم در زمان خودش واقعا یک فوقستاره بود، اما همین بازیکن را حسین کعبی با دوندگی و جنگندگی بالا در جامجهانی 2006 مهار کرد. ما به پرتغال باختیم، اما در مقابل این تیم خوب بازی کردیم. به همین دلیل فکر میکنم ملیپوشان کشورمان باید به فکر انجام یک بازی شجاعانه مقابل آرژانتین باشند، چه بسا با این خودباوری بتوانیم آرژانتین را هم متوقف کنیم.
از اسم آرژانتین نباید ترسید. مسی هم یک بازیکن است مثل همه بازیکنان با کمی استعداد بیشتر، اما بازیکنی نیست که غیرقابل مهار باشد |
در ادوار گذشته جامجهانی نتایج شگفتانگیز کم نبوده است. پیروزی الجزایر مقابل آلمان، پیروزی کامرون مقابل آرژانتین و شکست فرانسه مقابل سنگال از جمله همین شگفتنیهاست. این اتفاقات در فوتبال میافتاد و جذابیت فوتبال به همین نتایج شگفتانگیز است. من اعتقاد دارم اگر بچهها خودشان باشند، با خودباوری و تلاش مضاعف موفق خواهند شد. بچههای ما هم باید بدانند ما اگر جلوی آرژانتین بازی خوبی ارائه دهیم و ببازیم هیچ اتفاقی نمیافتد. آنها نباید نگران چیزی باشند.
بازی سوم تیم ملی هم مقابل بوسنی است. خیلیها بوسنی را تیمی ناشناس میدادند که نخستین حضور خود را در جامجهانی تجربه میکند، اما باتوجه به ستارههایی که در ترکیب بوسنی حضور دارند و روند دیدارهای تدارکاتی این تیم میتوان گفت بازی با بوسنی حتی از بازی با نیجریه هم میتواند دشوارتر باشد.
البته تا روز بازی با بوسنی با توجه به اینکه هر دو تیم دو بازی نخست خود را انجام دادهاند خیلی از مسائل روشن میشود، اما نباید فراموش کرد که بیشتر از 20 بازیکن بوسنی در لیگهای اروپایی بازی میکنند. این یعنی کیفیت آنها بالاست. پس بوسنی نمیتواند تیمی معمولی و ساده باشد. به نظر من بازی با این تیم حتی از نیجریه هم سختتر است. به این دلیل که تجربه بینالمللی بازیکنان بوسنی بهمراتب از بازیکنان نیجریه بیشتر است و در مقایسه با نیجریه بازیکنان بوسنی در تیمهای مطرحتری توپ میزنند.
در مقابل این سه حریف روی آوردن به تاکتیکهای دفاعی تا چه اندازه میتواند تاثیرگذار باشد؟
اینکه دفاعی بازی کنیم خودش یک سیستم است و نمیتوان انتقادی نسبت به این نوع تفکر داشت. به هر حال شاید چنین تاکتیکهایی شما را به موفقیت نزدیک کند، شاید هم در نهایت باعث شکست شما شود، اما باید در برنامه و تاکتیکهایتان راهی برای پیروزی هم داشته باشید و همهاش دفاع مطلق نباشد. شما اتلتیکو مادرید را در فینال لیگ قهرمانان اروپا به یاد بیاورید. بعد از آنکه با یک گل از رئالمادرید پیش افتاد آنقدر دفاع کرد که در نهایت علاوه بر خوردن گل مساوی، سه گل دیگر هم دریافت کرد و تن به یک شکست سنگین داد. پس نباید فقط به فکر دفاع کردن باشیم، چون این تفکر به تیمهای حریف جسارت بیشتری برای حمله کردن و تحت فشار قرار دادن تیم ما میدهد.
یک روز قبل از پرواز تیم ملی به برزیل، شاهد جدایی بحث برانگیز مجید صالح از کادر فنی تیم ملی بودیم. مجید صالح را به عنوان یکی از مربیان باشخصیت و بادانش فوتبال ایران میشناسیم، اما اینجا نمیخواهیم از شخص ایشان حرف بزنیم. حضور نداشتن یک مربی ایرانی را در کنار کادر فنی چطور ارزیابی میکنید؟
شاید گفتن این جمله درست نباشد، اما فکر میکنم به شخصیت مربیان ایرانی توهین شد. هرچه شخصیت کرش بالا باشد شخصیت مربیان ایرانی هم بالاست. ما کرش را آوردهایم و به او پول میدهیم تا از دانش و تواناییاش استفاده کنیم. به همین دلیل من فکر میکنم ما باید حداقل از دو مربی خوب ایرانی در کنار کرش استفاده میکردیم تا تجربه کسب میکردند. فردا اگر کرش دوست نداشت با فوتبال ایران همکاری کند چه کسی میماند؟ همان دو مربی ایرانی و تجربیانی که از بابت کار کردن با کرش نصیبشان شده است.
کرش در قبال پولی که از فدراسیون گرفت باید آموختههایش را به ما انتقال میداد. به عبارتی ما بابت دانش کرش به او پول دادیم نه بابت چشمهای رنگی او یا خوشتیپ بودنش. پس بهتر بود از وجود او بیشتر استفاده میکردیم که متاسفانه در سه سال اخیر بهره لازم را نتوانستیم از وجود این مربی صاحب سبک داشته باشیم.
اما حداقل امیدوارم در جامجهانی حضور کرش روی نیمکت ایران بتواند همچون یک وزنه روحی خوب و قابل اتکا باشد. حضور یک مربی بزرگ روی نیمکت یک تیم تا چه اندازه در نتایجی که به دست میآید تاثیرگذار است؟
خیلی زیاد. یک مربی آگاه به فن، کمک زیادی به شخصیت تیم میکند. البته موضوعی که مرا نگران کرده همین نبودن یک مربی ایرانی در کادر فنی تیم ملی است. کسی که بتواند ارتباط بهتری میان سرمربی و بازیکنان ایجاد کند.
در مورد کرش و تمدید قراردادش با فدراسیون فوتبال هم بحثهایی زیادی قبل از پرواز تیم ملی به برزیل صورت گرفت که البته خود سرمنشا ایجاد حواشی بسیاری بود. آیا آن موقع زمان مناسبی برای صحبت درباره تمدید قرارداد کرش بود؟
به هیچ عنوان! من معتقدم مسئولان فدراسیون فوتبال باید دست نگه میداشتند و با توجه به نتایج تیم ملی در جامجهانی و تاثیرگذاری این مربی در آن بازیها، درباره آینده همکاری او صحبت میکردند. چرا قبل از اینکه هنوز اتفاق خاصی نیفتاده باید درباره رفتن یا ماندن یک مربی صحبت کرد؟ کفاشیان و دوستانش در فدراسیون ابتدا باید عملکرد کرش را در رقابتهای جامجهانی ارزیابی میکردند و بعد با بررسی دقیق و جامع آن درباره تمدید قرارداد صحبت میکردند.
فوتبال ایران از حضور در جامجهانی برزیل باید به دنبال چه دستاوردی باشد و آیا فقط حضورمان در این رویداد بزرگ کفایت میکند یا از جامجهانی باید به دنبال اندوخته گرانبهاتری باشیم؟
ما از رفتن به جامجهانی باید به دنبال توسعه فوتبالمان باشیم و اینکه فقط حضور داشته باشیم کفایت نمیکند. باید طوری برنامهریزی کنیم که در آینده بتوانیم به جمع 16 تیم برتر صعود کنیم و بعدها هم از توشه آن برای صعود به جمع هشت تیم استفاده کنیم. اگر چنین نگاهی نداشته باشیم این حضورها هیچ کمکی به ما نمیکند و اتفاقی میافتد که الان شاهدش هستیم؛ یک دوره به جامجهانی صعود میکنیم و یک دوره صعود نمیکنیم. این زیاد مهم نیست که در جامجهانی باشیم یا نباشیم. نکتهای که اهمیت دارد این است که از الگوی کشورهای توسعه یافته در فوتبال استفاده کنیم. برنامهریزی و الگوبرداری از کشورهای پیشرفته میتواند در جامجهانی به ما کمک کند.