حدود ده سال بعد گورباچف چنین می‌گوید: «پیام آیت‌الله خمینی از نظر من به همه اعصار در طول تاریخ بود... آیت‌الله خمینی توانست اثر بزرگی در تاریخ نوین جهان بگذارد. ما زمانی که این پیام را در جلسه کمیته مرکزی حزب کمونیست مطرح کردیم، برای اعضای حزب که نیمی از جهان را در اختیار داشتند بسیار غیر منتظره بود... من متاسفم که در آن مقطع نتوانستم به ایران سفر کنم و از نزدیک با ایشان ملاقات نمایم.

به گزارش خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران، عظمت و شخصیت حضرت امام(ره) به سان کوهی بود بسیار بزرگ که قله رفیعش در ورای ابرهای طبیعت سر به آسمان معنویت و عبودیت حق ساییده و با پیوند سرچشمه لایزال هستی،‌ وجودش از زلال معرفت سیراب گردیده بود و از گستره پیرامونش،‌ چشمه سارهای حکمت، جاری شده بود و تشنه کامان آب حیات را سرمست شوق وصال می‌نمود.



عظمت شخصیت امام(ره) و عمق و گستردگی آن حتی برای نزدیک ترین افراد و برجسته ترین شاگردان ایشان قابل دسترسی و شناخت دقیق نبود و کسی را هم یارای چنین ادعایی نیست، با این همه هر کس متناسب با درک و ظرفیت خویش و از بعد ظاهری و اثباتی،‌ قطره ای از دریای حکمت و فرزانگی امام(ره) را چشیده است و با جمع آوری این قطره‌هاست که جویبارهایی از آن دریای فضیلت برای تشنه کامان تاریخ و نسل‌های آینده، جاری می‌شود.
 
"محمد حسین رحیمیان" نویسنده کتاب "یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی قدس سره" می‌نویسد: این بنده ناچیز بیش از نیمی از عمرم را به سان خاری،‌ در کنار گل بی خار وجودش سر کردم، ولی به دلیل قابلیت، کمتر از طراوت و زیبایی ملکوتیش بهره مند شدم و بی گمان آنچه از او نصیبم شد، قطره ای بود از دریا و در عین حال آنچه از درک احساسم با قلم شکسته در قالب الفاظ ناقص می‌آید باز هم قطره ای است از دریا!

آنچه که در این مدت خواندید هرگز نمی‌تواند معرف شخصیت والای حضرت امام(ره) باشد، بلکه فقط گوشه‌ای است از داستان آشنایی "محمد حسن رحیمیان" و خاطراتی چند از آنچه مستقیما شاهد و مرتبط با آن بوده و البته در چند موردی که نقل صدها خاطره‌ای است که از دیگران شنیده بود.

خاطرات زیر با نقل مضامین و پیش‌گویی‌های امام(ره) برگی دیگر از تاریخ را ورق زده است.

در کنار شهیدان

 آنگاه که امام فرمود:

 از خداوند می‌خواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد.

آنچه از این جمله به ذهن متبادر می شد این بود که دعای امام(ره) ناظر به محشور شدن با شهدا در روز قیامت است اما بعد  از رحلت امام(ره) و دفن ایشان در کنار بهشت زهرا که بزرگترین مجموعه شهدا را در خود جای داده است معنی دیگری نیز از این دعای امام(ره) معلوم گردید جالب این که در شب اول رحلت امام(ره) ناظر بودم که هر یک از مسئولان بلند پایه کشور پیشنهادهایی از قبیل قم، جمکران، دشت احمد در نزدیک قم، پادگان قلعه مرغی، محدوده نیروی هوایی و ... را مطرح کردند اما خواست خدا این بود که نهایتا امام(ره) در محل فعلی دفن شود و علاوه بر مفهوم اول برای سخت و دعای امام(ره) معنی دیگری نیز تحقق یافت.

 همانند مطلب فوق را در این بیت که در پایان یکی از غزل‌های  امام(ره) آمده است می‌توان دید:

 ســــالها می گذرد حادثه‌ها می‌آید
انتـــــظار فرج از نیمه خرداد کشم


 هر چند از این بیت معنایی متناسب با سیاق غزل استناط می شد که آن هم معما گونه است اما حادثه رحلت امام(ره) در آستانه نیمه خرداد این شعر را با مضمون دیگری نیز منطبق ساخت!

 اگر پیشگویی آیت الله خمینی را جدی‌تر می گرفتیم

 حضرت امام(ره) در تاریخ 67/10/11 خطاب به گورباچف - دبیر کل حزب کمونیست و صدر هیات رئیسه اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی و رهبر ابر قدرت شرق که حدود نیمی از جهان و از جمله اروپای شرقی تحت سلطه او بود پیامی فرستاد که جملاتی از آن را مرور می‌کنیم:

جسارت و گستاخی شما در برخورد با واقعیت جهان بسا منشاء تحولات و موجب به هم خوردن معادلات فعلی حاکم بر جهان گردد....

شما اگر بخواهید در این مقطع، تنها گره‌های کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن، به کانون سرمایه‌داری غرب حل کنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکرده‌اید، که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند!...

چرا که امروز اگر مارکسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بن‌بست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل- البته به شکل دیگر- و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است!

باید به حقیقت رو آورد، مشکل اصلی کشور شما مسأله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست. همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن‌بست کشیده یا خواهد کشید.

.... از این پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان، جستجو کرد.

... امروز دیگر چیزی به نام کمونیسم در جهان نداریم ولی از شما جداً می‌خواهم که در شکستن دیوارهای خیالات مارکسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید.

... امروز دیگر دولت‌های همسو با شما که ... هرگز حاضر نخواهند شد، بیش از این، منابع ... کشورشان را برای اثبات موفقیت کمونیسم- که صدای شکستن استخوانهایش هم به گوش فرزندانشان رسیده است- مصرف کنند!...

در این مجال از سایر مضامین این پیام امام که «حضرت آیت‌الله جوادی آملی» آن را طی کتابی شرح داده‌اند می‌گذریم اما در مورد بخشهای فوق اگر بخواهیم به عظمت کار امام(ره) برسیم، مستلزم مرور و بازخوانی اوضاع و شرایط اتحاد جماهیر شوروی و جهان در آن زمان و سیر تحولات و حوادث بزرگی است که در سالهای بعد از آن به وقوع پیوست.

شوروی همچنان یکی از دو ابر قدرت حاکم بر جهان و قطب بلوک شرق بود و کرملین در هاله‌ای افسانه‌ای از قدرت و سلطه، در رقابتی تنگاتنگ در برابر کاخ سفید، شناخته می‌شد و گورباچف هنوز به عنوان مرد اول کاخ کرملین بر مسند قدرت تکیه زده بود و ... در چنین شرایطی، چشمه‌ساز معرفت و حکمت، واقع‌بینی و آینده‌نگری از روح الهای می‌جوشد و این پیام آسمانی را می‌نگارد. برخی از کسانی که قبل از ارسال، از متن پیام آگاهی می‌یابند نظرهای متفاوتی می‌دهند. بخشهایی از پیام را به مصلحت نمی‌دانند. لیکن امام(ره) ترتیب اثر نداده و عین پیام را توسط هیأتی به سرپرستی حضرت آیت‌الله جوادی آملی برای گورباچف می‌فرستند و بعد از آن گورباچف پاسخ خود را توسط «ادوارد شواردنادزه» وزیر خارجه اتحاد جماهیر شوروی می‌کند که جزئیات آن در فصل پنجم آمده است.

روح خدا بر فراز آسمان معنویت، تا دورترین افقها را نگران بود، اما دبیرکل حزب کمونیست شوروی، در چاه تاریک طبیعت به جای پر کشیدن به عالم بالا و رهایی از تنگنا مارکسیسم،‌ گویی چاره بیچارگیها را در شکستن دیواره همان چاه و فرو افتادن در چاله سرمایه‌داری غرب می‌جست. پروستاریکا و گلاسنوست گورباچف راه به جایی نبرد و جهان شاهد بود که چند سال بعد، ابر قدرت شرق فروپاشید. دیوار برلین فرو ریخت و کشورهای اروپای شرقی که اقمار شوروی بودند همراه با قطعات تجزیه شده از شوروی به لقمه‌های لذیذی برای بلعیده شدن در کام غرب و آمریکا تبدیل شدند و ...

حدود ده سال بعد گورباچف چنین می‌گوید: «پیام آیت‌الله خمینی از نظر من به همه اعصار در طول تاریخ بود... آیت‌الله خمینی توانست اثر بزرگی در تاریخ نوین جهان بگذارد. ما زمانی که این پیام را در جلسه کمیته مرکزی حزب کمونیست مطرح کردیم، برای اعضای حزب که نیمی از جهان را در اختیار داشتند بسیار غیر منتظره بود... من متاسفم که در آن مقطع نتوانستم به ایران سفر کنم و از نزدیک با ایشان ملاقات نمایم. به هر حال من امروز از ایشان با احترام عظیم یاد  می‌کنم و معتقدم که آیت‌الله خمینی فراتر از زمان می‌اندیشید و در بعد مکان نمی‌گنجید، اما امروز که من شاهد این اوضاع هستم پیام آیت‌الله خمینی در ذهنم نقش می‌بندد که و گفته بود من مارکسیسم را به زودی در موزه‌های تاریخ می‌بینم... اگر آن روز ما پیشگویی آیت‌الله خمینی را جدی‌تر می‌گرفتیم، امروز قطعا شاهد چنین وضعیتی نبودیم و اجازه نمی‌دادیم که وضعیت کشور بدین شکل درآید.»


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار