یکی از مهمترین و بزرگترین عملیاتهای 8 سال دفاع مقدس محسوب میشود، عملیاتی که از 10 اردیبهشت ماه سال 1361 آغاز شد و تا آزادی خرمشهر ادامه داشت. به مناسبت سالروز آغاز این عملیات به مرور مراحل چهارگانه آن میپردازیم.
با پایان یافتن عملیات فتح المبین در روز دهم فروردین ماه سال 1361، مسئله مهم و اساسی برای جمهوری اسلامی ایران تکمیل آزادسازی استان خوزستان از دست ارتش متجاوز عراق بود. هنوز بیش از 5 هزار کیلومتر مربع از سرزمینهای ایران در جنوب کشور در اشغال نظامیان عراقی قرار باقی مانده بود.
شهرهای خرمشهر، هویزه و نیز پادگان حمیدیه در تصرف ارتش عراق بود. شهرهای اهواز، سوسنگرد و حمیدیه نیز در زیر آتشهای دوربرد توپخانه دشمن، قرار داشتند. هنوز قوای اسلام به تمام خطوط مرزی در استان خوزستان نرسیده بودند. بنابراین تلاشها، اقدامات و انجام عملیات برای پایان دادن به حضور ارتش متجاوز بعثی در سرزمینهای استان خوزستان و آزاد سازی تمام شهرها و روستاهای آن بایستی ادامه مییافت.
بدین منظور جهت دسترسی به اهداف فوق،عملیات بیتالمقدس طرح ریزی گردید، عملیاتی که میتوانست ضمن آزادسازی تمام سرزمینهای استان خوزستان، راه را برای دفع تجاوز ارتش عراق و بازپسگیری تمام خاک کشور در جنوب و غرب ایران، از دست نظامیان بعثی، هموار نماید، بنابراین تمام قدرت جنگی ایران برای تحقق این اهداف،وارد عمل شد.
در حالی كه اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرين و مهمترین برگ برنده این كشور برای وادار ساختن ایران به شركت در هر گونه مذاكرات صلح تلقی میشد، آزاد سازی این شهر میتوانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامیاش باشد.
با توجه به این كه منطقه عمومی غرب كارون آخرین منطقه مهمی بود كه همچنان در اشغال عراق قرار داشت، از یك سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراك نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز كه طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتحالمبین قطعی و مسجل میپنداشت، چراکه عمليات پيروزمندانه فتحالمبين كه با آزاد سازي بخش گستردهاي از خاك خوزستان در شمال غرب اين استان پايان پذيرفته بود ، راه را براي آزادسازي مناطق
خرمشهر ،
شلمچه ،
هويزه و بخش هاي ديگر هموار ساخته بود ، چرا كه اين منطقه وسيع بر خلاف منطقه عملياتي فتحالمبين فاقد عارضه و ناهمواري زميني بود .
پس از آزادسازي مناطق غرب رودخانه كرخه در عمليات فتحالمبين، منطقه عمومي غرب رودخانه كارون يعني آرين منطقه اشغالي جبهه جنوب كه همچنان در دست دشمن قرار داشت، در روند سلسله عملياتهاي آزادسازي مناطق اشغالي قرار گرفت. برخلاف گذشته كه در زمينه انتخاب منطقه براي عمليات، گاهي بين فرماندهان نظامي اختلافنظر به وجود ميآمد، در مورد اين منطقه اتفاقنظر كاملي وجود داشت، به همين دليل، بلافاصله پس از اتمام عمليات «فتحالمبين» مقدمات اجراي عمليات الي بيتالمقدس فراهم شد.
از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتحالمبین، در حالی كه قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت میشد، به تمام یگانهای تحت امر قرارگاه مركزی كربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.
سرهنگ عراقی «رضا البصری» هم در خاطرات خود درباره برنامههای عراق برای جلوگیری از آزادسازی خرمشهر مینویسد: « پس از عمليات فتحالمبين در منطقه شوش و دزفول، عراق متحمل
شكست نظامي بزرگي شد؛ بنابراين، به فكر حمله آينده و قريب الوقوع نيروهاي اسلام در
جنوب و منطقه اهواز و خرمشهر افتاد و اقدامات سريع و گستردهاي را براي تمركز و بسيج
نيرو و نيز تهيه طرحهاي پدافندي انجام داد تا حمله نيروهاي اسلام را به شكست
كشانده و انتقام عمليات فتحالمبين را بگيرد.»
گذشته از اهداف سياسي و نظامي، اهداف تاكتيكي ديگري براي اين عمليات تعيين شده بود كه بر ميزان اهميت آن ميافزود. به هر تقدير اهداف كل عمليات از سوي قرارگاه مركزي كربلا به شرح زير اعلام شده بود:
1- آزادسازي شهرهاي خرمشهر ، هويزه و نيز پادگان حميد
2- آزادسازي 6000 كيلومتر مربع از سرزمينهاي اشغال شده
3- رسيدن به مرزهاي بين المللي و اتخاذ مواضع موزون پدافندي
4- انهدام حداقل 2لشكر از نيروهاي ارتش عراق
عمليات بيتالمقدس آخرين سلسله عملياتي بود كه در صورت موفقيت آن عمده سرزمينهاي اشغالي در جنوب آزاد ميشد، به همين دليل انتخاب اين منطقه از زمان تدوين «استراتژي آزادسازي» صورت گرفته بود. در حقيقت بحثهاي اساسي در اين باره، ماهها قبل و بطور مشخص پس از عمليات ثامن الائمه (ع) انجام گرفته و تنها نكته باقيمانده در آن مباحث، تقدم و تاخر و به عبارت ديگر ترتيب توالي اين سلسله عملياتها بود.
البته
دشمن در غرب رودخانه كارون كه در قلب خرمشهر جاري است ، استحكامات و موانع
پيشرفته را احداث و 36 هزار نفر از نيروهاي خود را در خطوط پدافندي پيچيده
اي متمركز و مستقر كرده بود .
تلاش براي طرحريزي و اجراي عمليات
بيتالمقدس در موقعيت بسيار حساسي انجام شد. وضعيت داخلي كشور با انهدام
بقاياي ضد انقلاب به تدريج رو به بهبودي و ثبات پيش ميرفت. اوضاع منطقه
نيز به دليل نگراني آمريكا از نتايج پيروزي ايران بر عراق به گونهاي آشكار
ملتهب بود، ضمن اينكه مناسبات اعراب و اسراييل با آمادگي اسراييل براي
تهاجم به جنوب لبنان در وضعيت حساسي قرار داشت.
تشريح كلي و عمومي منطقه نبرد منطقه عمومي عمليات بيت المقدس در ميان چهار مانع طبيعي محصور است و به ترتيب از شمال به رودخانه كرخه نور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه كارون و از غرب به هورالهويزه و شط العرب منتهي مي شود. زمين منطقه به خاطر وجود موانع طبيعي از چهار سمت به هم پيوسته و مستطيل شكل مي باشد و همواره براي دو كشور ايران و عراق داراي ارزش استراتژيك بوده است. به همين دليل فرماندهان نظامي عراق نسبت به پدافند اين منطقه از خود حساسيت نشان مي دادند و دفاع از خرمشهر را بعنوان سد دفاعي بصره مي دانستند.
شهيد حسن باقري فرمانده قرارگاه عملياتي نصر سپاه، در خصوص مشخصات منطقه عملياتي برگزيده از سوي قرارگاه مركزي كربلا براي اجراي طرح عملياتي «كربلا _ سه» ميگويد: «... با توجه به مناطقي كه تا آن موقع در خوزستان آزاد شده بود، طبيعتا عرصه حمله بعدي ما، منطقه جنوب كرخه كور و غرب رود كارون بود.
وسعت اين منطقه، در مقايسه با منطقه عملياتي شمال شوش و غرب دزفول در فتح مبين، بيش از دو برابر بود؛ يعني ما در فتح مبين روي زميني كار كرديم كه حدود دو هزار كيلومتر مربع وسعت داشت؛ حال آنكه اين بار در منطقهاي با وسعت حدود شش هزار كيلومتر مربع با دشمن مواجه بوديم... به خصوص كه شرايط مناسبي براي كار كردن در اين منطقه وجود نداشت. منطقه عمدتا محصور در بين دو رودخانه بود: در ساحل رود كرخه كور، دشمن به رودخانه چسبيده بود و در رودخانه ديگر [كارون] كه دشمن در قسمتهايي با ساحل فاصله داشت، عرض رودخانه بيش از آن بود كه به راحتي اجازه هر نوع فعاليتي را در غرب آن به نيروهاي خودي بدهد.»
علاوه براين منطقه عملياتي بيت المقدس در مقايسه با منطقه عملياتي، فتح المبين از ويژگيهاي آشكاري برخوردار بود.
«فقدان عارضه و ناهمواري در زمين منطقه»،
«گستردگي وسعت منطقه» و
«موانع طبيعي مانند رودخانه كارون و كرخه» از جمله اين ويژگيها محسوب مي شد. در مجموع منطقه مزبور به جز جادة نسبتاً مرتفع اهواز ـ خرمشهر، فاقد عارضة حساس ديگري جهت پدافند بود . در نتيجه زمين منطقه به دليل مسطح بودن براي مانور زرهي مناسب بود، اما براي حركت نيروهاي پياده بدليل وجود ديد و قرار گرفتن آنها در معرض تير مستقيم مناسب نبود. نقاط حساس و استراتژيك منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حميد، جفير، جاده آسفالته اهواز ـ خرمشهر، شهر هويزه، رودخانه كارون، رودخانة شط العرب و رودخانه كرخه نور ميشود.
نامگذاری عملیات معمولاً برای انجام هر عملیاتی در دوران جنگ، اسمی برای آن انتخاب میشد. در مرحله طرح ریزی، نام این عملیات، کربلای 3 بود ولی با شروع عملیات به اسم بیتالمقدس نامگذاری شد.
انتخاب این اسم، متناسب با شرایط زمانی و اهداف آن عملیات و همچنین پیشبینی نتایج آن بود. یکی از دلایل انتخاب این نام، آن بود که برای رسیدن به خط دفاعی مطمئن، ادامه عملیات تا رسیدن به ساحل شط العرب در داخل خاک عراق ضروری مینمودو رزمندگان اسلام میخواستند با انتخاب این اسم،علاقه خود را به قدس شریف نشان دهند.
از سوی دیگر برخی از تحلیل گران معتقد بودند که ممکن است همزمان با انجام این عملیات، ارتش رژیم صهیونیستی به خاک کشور لبنان حمله نماید. بنابراین اسم این عملیات به گونهای انتخاب شد که بیانگر آرمانهای جمهوری اسلامی در دفاع از قدس شریف و مردم فلسطین باشد.
طرحریزی عملیات بیت المقدس پس از پایان یافتن عملیات فتح مبین بلافاصله برنامهریزی و تلاشها برای طرح ریزی و اجرای عملیات بیت المقدس آغاز شد. تقریباً در روز 8 فروردین سال 1361، نبردهای عملیات فتح مبین به اتمام رسید و عملاً طرح ریزی عملیات بیت المقدس از سوی گروه طرح ریزی سپاه و ارتش آغاز گردید.
البته به موازات آماده شدن برای عملیات فتح مبین، یک قرارگاه از سپاه به فرماندهی برادر
احمد غلامپور مسئولیت شناسایی و کسب اطلاعات از دشمن و نیز برنامه ریزی اولیه برای طرح ریزی عملیات بیت المقدس را با کمک یک گروه طرح ریزی از قرارگاه کربلای ارتش به سرپرستی سرهنگ اقبال محمدی زاده و سرهنگ مسعود بختیاری و سرهنگ مفید به عنوان افسر اطلاعات بر عهده گرفته و نیروهای خود را در این منطقه مستقر کرده بود تا بتوانند از فرصت کافی برای انجام اقدامات مقدماتی، برخوردار باشند.
شهيد علي صياد شيرازي، فرمانده وقت نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران، درباره علل و عوامل گزينش منطقه و زمان مزبور براي اجراي طرح عملياتي «كربلا _ سه» ميگويد:
«...
بعد از عمليات فتحالمبين، روحيهاي عالي بر رزمندگان اسلام حاكم بود. قوت و
اطمينان براي ادامه نبرد داشتيم و پيروزي را حتمي ميدانستيم. ميتوانم
بگويم يكي از دلايلي كه موجب شد بعد از عمليات فتح مبين دست به يك اقدام
جسورانه بزنيم و منطقهاي را به عنوان عرصه نبرد طراحي كنيم كه حدود شش
هزار كيلومتر مربع وسعت داشت، اين بود كه از هر نظر احساس قوت و قدرت
ميكرديم...
در آن زمان، بيشتر از همه، بعد روحي و رواني بود كه حاكم
ميشد و درست عكس همين حالات را در دشمن ميديديم؛ يعني به تناسب روحيه و
توانمندياي كه در جبهه حق به وجود ميآمد، جبهه باطل ضعيف ميشد و در
موضع انفعالي قرار ميگرفت. اين دليل پيروزي ما بود.»
اولین جلسه مشترک فرماندهان سپاه و ارتش در تاریخ
1361/01/10 انجام شد تا بررسی شود که چه اقداماتی باید صورت گیرد و چگونه بایستی به منطقه عملیاتی بیت المقدس که وسعت آن بیش از نیمی از سرزمین لبنان بود، حمله نمود و قوای دشمن را در آن منهدم کرده و تار و مار نمایند.
دو گروه طرح ریزی جداگانه از سپاه و ارتش، نزدیک بیست روز پس از عملیات فتح مبین برنامه ریزیهای خود را انجام داده و طرحهای عملیاتی مورد نظر خویش را آماده کردند، آنگاه اعضای این دو گروه طرحریزی، در قرارگاه مرکزی و مشترک ارتش و سپاه که به اسم قرارگاه کربلا، نامگذاری شده بود، حاضر شده و در حضور فرمانده کل سپاه و فرمانده نیروی زمینی ارتش، طرحها و پیشنهادات خود در مورد انتخاب راهکار بهینه، را مطرح کردند.
با توجه به شکل جغرافیایی زمین مورد نظر برای عملیات و نیز نحوه آرایش نیروهای عراقی، دو راهکار مقدماتی و اصولی در جلسات هم اندیشی و نشستهای طرح ریزی مشترک،به شرح ذیل ارائه گردید:
الف- حمله از جاده اهواز - خرمشهر نخست ديدگاه طراحان نظامي ارتش جمهوري اسلامي مبني بر تهاجم به دشمن از طريق جاده اهواز ـ خرمشهر بود. از جمله محاسني كه براي اين طرح عنوان شد، استفاده از شبكه هاي جاده اي موجود در منطقه بود ضمن اينكه موجب تامين جناح منطقه عملياتي نيز مي شد. اما اين طرح به علت معايبي كه داشت، پذيرفته نشد. از جمله معايب ذكر شده، استحكامات دشمن در منطقه بود كه با پيش بيني احتمال حمله رزمندگان ايران با اتكاء به جاده اهواز ـ خرمشهر ايجاد شده بود. در نتيجه عبور از سد دشمن بدون تلفات سنگين امكان پذير نبود. علاوه براين با فرض عبور از خط مستحكم دشمن، دستيابي به هدف اصلي عمليات يعني آزادسازي خرمشهر نياز به صرف زمان طولاني و انجام عملياتهاي متعدد داشت.
ب- عبور عمده قوا از رودخانه کارون دوم، طرح پيشنهادي طراحان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه مبتني بر عبور از رودخانه كارون بود، كاهش فاصله دستيابي به عمق مواضع دشمن و ضعف پدافندي نيروهاي آن در اين منطقه از جمله محاسن اين طرح و مشكلات عبور از رودخانه كارون و نصب پل و ضرورت سرپل گيري و توسعه سرپل از معايب آن عنوان شده بود. با اينحال اين طرح پيشنهادي به دليل آنكه مبتني بر خلاقيت و ابداع نيروهاي انقلابي و مردمي و ضريب غافلگيري در آن بسيار بالا بود، پذيرفته شد.
با آن كه فرماندهان نظامي، منطقه غرب كارون را براي عمليات انتخاب كرده بودند، ولي هنوز نگرانيهايي وجود داشت؛
محسن رضايي ميرقائد فرمانده كل وقت سپاه در اين باره گفته است: «.... همچنان، از نظر تاكتيكي، اين نگراني وجود داشت كه [آيا] دشمن در پشت جاده اهواز _ خرمشهر در مقابل ايستگاه حسينيه به لحاظ استحكامات و استعداد از چه موقعيتي برخوردار است؟ اين نگراني با به دست آوردن اطلاعات از عمق [منطقه استقرار] دشمن و همچنين پيدا كردن يك منطقه استراتژيكي عملياتي كه كليد منطقه بود، برطرف شد: منطقه جنوب صحراي كوشك تا شمال ايستگاه حسينيه، قلب منطقه بود كه با تسلط بر اين منطقه، ميتوانستيم براي دشمن مشكل ايجاد كنيم. در اين منطقه لشكر 3 زرهي به عنوان احتياط، لشكر 11 و تيپ 48 در خرمشهر و لشكرهاي 5 مكانيزه و 6 زرهي در شمال منطقه (دشت جفير) مستقر بودند. دوگانگي ماموريت احتياطهاي دشمن، ما را از اهميت منطقه آگاه كرد. ما چنين پيشبيني ميكرديم كه در صورت دستيابي به اين منطقه، ميتوانيم:
1- عقبه لشكرهاي 5 و 6 را تهديد كنيم؛ چون دشت جفير، به منزله تمامي عقبه دشمن محسوب ميشد.
2- پيشروي به سمت بصره را تسهيل كنيم.
3- نسبت به خرمشهر و انجام تك احاطهاي در اين منطقه، از موقعيت سركوب برخوردار شويم.»
براساس همين ملاحظات، منطقه عملياتي بيت المقدس پس از مناطق عملياتي طريق القدس و فتح المبين قرار گرفت و نظر فرماندهان سپاه به عنوان كساني كه مستقيماً در صحنههاي نبرد درگير بودند پذيرفته شد.
از سوي ديگر منطقه عمومي غرب كارون آخرين منطقة مهمي بود كه در جنوب همچنان در اشغال عراق قرار داشت و به همين دليل در مورد انتخاب آن اجماع نظر كلي وجود داشت . اين مساله سبب مي شد تا ارتش عراق نيز نسبت به عمليات آيندة جمهوري اسلامي، هوشياري بيشتري داشته باشد و يگانهاي خود را در اين منطقه تقويت كند. از اين رو تنها عاملي كه مي توانست موفقيت را نصيب يكي از طرفين درگير نمايد، سرعت عمل در اقدامات بود.
وضعيت عمومي و كلي دشمن در منطقه نبرد
ارتش عراق مسؤوليت كلي منطقه را به عهدة سپاه سوم خود گذاشته بود. سپاه مزبور لشكر 6 زرهي را در جنوب كرخه نور در امتداد رودخانه و حدفاصل هويزه تا جفير و لشكر 5 مكانيزه را در جنوب رودخانه كرخه نور، از غرب اهواز تا روستاي سيدعبود و لشكر 11 پياده را از روستاي سيدعبود تا خرمشهر آرايش داده بو که ماموريت دفاع از خرمشهر نيز به عهده اين لشكر بود.
سرهنگ عراقی «رضا البصری» در این زمینه میگوید:
"فرماندهي نيروهاي مسلح دستور تقويت نيروهاي خرمشهر را صادر
كرد و به دنبال اين دستور يگانهايي از سپاه 1 در شمال و سپاه 2 در منطقه مياني
و نيز سپاه 4
به زير امر سپاه3 كه مسئوليت منطقه جنوبي را داشتند در آمدند. هم چنين، صدام
شخصاً دستوراتي به اين مضمون صادر كرد:«دفاع از خرمشهر همانند دفاع از بغداد و
بصره بوده و خرمشهر تكيه گاه بصره به شمار مي رود بنابراين، بايد پيروزي در نبرد
آينده را با هر قيمتي به دست آورد و نيروهاي ايراني را منهدم نمود ». هم چنين،
فرماندهان به كليه نيروها تاكيد كردند كه اين آخرين نبرد است و بايد در اين عمليات
مقاومت كنند تا جنگ پايان پذيرد."
همچنين لشكر 15 نيز مسؤوليت غرب اروند را به عهده داشت. بايد متذكر شد كه اين يگانها قبل از شروع فعاليتهاي اوليه نيروهاي خودي در منطقه حضور داشتند و دشمن پس از احساس خط نسبت به اقدامات آتي نيروهاي ايران، واحدهاي خود را در منطقه تقويت كرد و در طول عمليات نيز يگانهاي جديدي را به منطقه درگيري آورد. بطور كلي دشمن در اين عمليات داراي 8 لشكر سازماني و نزديك به 20 تيپ مستقل بود. برآورد ديگري نشان مي دهد كه دشمن 11 تيپ زرهي، 7 تيپ مكانيزه و 26 تيپ پياده را جهت مقابله با نيروهاي ايران به ميدان نبرد گسيل داشته است. نيروهاي دشمن از لحاظ تجهيزات استعدادي بالغ بر 1300 دستگاه تانك، 1300 دستگاه نفربر و 530 قبضه انواع توپ داشتند و از پشتيباني گستردة نيروي هوايي و هوانيروز برخوردار بودند.
دشمن از لحاظ دفاعي خطوط مستحكم و غيرقابل عبوري در محورهاي مختلف منطقه بوجود آورده بود كه از طرفي نوع خطوط هر محور متكي به ويژگيهاي خاص آن بود و از طرف ديگر اين خطوط براساس تجارب دشمن از چند عمليات گذشته و آشنايي با شيوه هاي نوين جنگي نيروهاي ايراني طراحي شده بود.
ساحل غربي رودخانه كارون كه شرق منطقه عملياتي بيت المقدس محسوب مي شود به دليل پيچ و خم رودخانه و در نتيجه پياده ايران در عبور از رودخانه تا حدودي مورد غفلت دشمن قرار گرفته بود.
با اين تفاصيل هوشياري عمومي دشمن در منطقه بنابه دلايل ذكر شده در بخش انتخاب منطقه نبرد، امري بديهي به نظر مي رسيد. اسناد بدست آمده از دشمن و اعترافات اسرا پس از عمليات نيز بيانگر اين نكته بود كه ارتش عراق بطور كلي از نيات رزمندگان اسلام آگاه شده بود، اما به دليل تحليل غلط از تلاش اصلي نيروهاي ايراني و نيز از دست دادن روحيه خود به علت شكست هاي پيشين، قادر به مقابلة كارساز با عمليات جديد نبود.
تشريح كلي مانور
طرحريزي عمليات بيت المقدس با توجه به نوع زمين منطقه، گسترش ارتش عراق و هوشياري دشمن از پيچيدگي خاصي نسبت به عملياتهاي گذشته برخوردار بود. تدبير فرماندهي سپاه براي طرحريزي عمليات براين نكته تاكيد داشت كه بايد از نقطه ضعف دشمن در منطقه حداكثر استفاده را كرد، لذا عبور از رودخانه كارون بعنوان تلاش اصلي مورد توجه ساير فرماندهان نيز قرار گرفت. علاوه بر اين ملاحظات زير در طرحريزي اين عمليات مدنظر قرار داشت:
1- تصرف اهداف مهم مانند خرمشهر، هويزه، جفير و پادگان حميد در عمق منطقه؛
2- عبور از رودخانة كارون بعنوان نقطة غفلت دشمن و تصرف سرپل مورد نياز؛
3- تعيين تقدم و تاخر محورهاي مختلف عمليات.
در مباحث مربوط به مانور علاوه بر ضرورت تعيين تلاش اصلي، بحث ديگري كه حساسيت خاصي داشت مرحله بندي عمليات با توجه به وسعت منطقه بود. با توجه به چند مرحله اي بودن حركت نيروها و ماهيت هر يك از اين حركات مانند عبور از رودخانه، تصرف سرپل، گسترش سرپل، ادامه عمليات امري لازم و ضروري تلقي مي شد. برهمين اساس شكستن خطوط اوليه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب كارون تا جادة آسفالته اهواز و خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پيشروي به سمت خط مرزي و تامين خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعيين شدند.
سازمان رزم و ماموريت قرارگاهها
قرارگاه مركزي كربلا كه به صورت مشترك توسط ارتش و سپاه سازماندهي شده بود، هدايت كلي عمليات را بر عهده داشت. قرارگاههاي تحت امر قرارگاه مركزي كربلا، داراي سازمان و ماموريتهايي به شرح ذيل بودند:
1- قرارگاه قدس اين قرارگاه ماموريت داشت تا در مرحلة اول با تهاجم به خاكريزهاي مقدم دشمن در جنوب رودخانه كرخه نور و تصرف سرپل مناسب در جنوب آن، دشمن را درگير نگه دارد تا دو قرارگاه فتح و نصر فارغ از توجه و تمركز قواي دشمن ، به سمت اهداف خود پيشروي كنند. گسترش سرپل و تامين خط عمومي جفير، پادگان حميد و نهايتاً تصرف نشوه و تامين ساحل شرقي اروند به عنوان اهداف مراحل بعدي اين قرارگاه تعيين شد. سازمان اين قرارگاه عبارت بود از:
ـ تيپهاي مستقل 31 عاشورا، 21 امام رضا(ع)، 37 نور و 41 ثارالله از سپاه.
ـ لشكر 16 زرهي و تيپ مستقل 58 ذوالفقار از ارتش.
2-قرارگاه فتح قرارگاه فتح در جبهة مياني ماموريت داشت تا در مرحله اول با عبور از رودخانه كارون به تصرف سرپل تا عمق جادة اهواز ـ خرمشهر مبادرت كند. ماموريت اين قرارگاه در مرحله دوم و سوم پيشروي به سمت مرز و با توجه به شرايط، به سمت شط العرب در شرق بصره و تامين آن بود. ماموريت اين قرارگاه از لحاظ اهداف موردنظر، نقش تعيين كننده اي در موفقيت عمليات داشت، زيرا تلاش اصلي عمليات با عبور از رودخانه كارون و توسعه سرپل طرحريزي شده بود و قرارگاه فتح عهده دار اين ماموريت خطير بود. سازمان اين قرارگاه بشرح ذيل بود:
ـ لشكر 92 زرهي، تيپ 47 زرهي و تيپ 55 هوابرد از ارتش؛
ـ تيپ هاي مستقل 14 امام حسين(ع)، 8 نجف اشرف و 25 كربلا از سپاه.
3-قرارگاه نصر قرارگاه نصر در جبهه جنوبي عمليات ماموريت داشت تا با عبور از خط رودخانه كارون و تصرف سرپل موردنظر، خرمشهر را دور زده و آن را به تصرف خود در آورد.
پاكسازي منطقه شمال شرقي خرمشهر حدفاصل غرب كارون تا جاده اهواز ـ خرمشهر و رسيدن به مرزهاي بين المللي در منطقه شلمچه و شمال آن از جمله ماموريت هاي اين قرارگاه در مراحل بعدي بشمار مي رفت. سازمان رزم اين قرارگاه بشرح ذيل بود:
ـ تيپهاي 7 وليعصر(عج) ، 27 محمد رسول الله (ص)، 46 فجر و 22 بدر از سپاه؛
ـ لشكر 21 حمزه(ع) و تيپ 23 نوهد از ارتش.
در مجموع نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران با دو لشكر زرهي، يك لشكر پياده و 4 تيپ مستقل متشكل از 24 گردان زرهي و مكانيزه و 14 تا 15 گردان پياده و سپاه پاسداران با 11 تيپ مستقل پياده و يك تيپ زرهي به استعاد 85 تا 95 گردان پياده در اين عمليات شركت داشتند. علاوه براين، واحدهاي مهندسي جهاد، سپاه و ارتش، هوانيروز و نيروي هوايي و دو گروه توپخانه از ارتش مسؤوليت پشتيباني از عمليات را به عهده داشتند.
شرح عمليات با اينكه رزمندگان اسلام بمنظور جلوگيري از آمادگي دشمن در منطقه، سرعت عمل قابل ملاحظه اي از خود نشان دادند، اما بيم از هوشياري و آمادگي دشمن همچنان به قوت خود باقي بود. اين هوشياري در صورتي كه به برطرف شدن نقاط ضعف پدافندي دشمن خصوصاً در منطقه رودخانة كارون مي انجاميد، عمليات را با مشكلات اساسي مواجه مي كرد. اين مساله در كنار عدم اعتقاد برادران ارتش به عبور از رودخانه كارون مي توانست ابهامات جديدي را در خصوص مانور عمليات ايجاد كند. به همين منظور سپاه جهت رفع اين نگراني و احتمال هوشياري دشمن نسبت به عبور نيروهاي خودي از رودخانة كارون با تاكيد مجدد به عبور از رودخانه بعنوان تلاش اصلي، به عمليات زودرس در اين محور توجه داشت و آن را از نظر دور نمي كرد. اين اقدام باعث مي شد تا در صورت هوشياري دشمن راه كار اصلي عمليات در منطقه همچنان باز بماند. به هر تقدير اين پيش بيني تنها يك احتمال كوچك بود كه در صورت بن بست در عمليات، مي توانست راه گشا باشد. با اين تفاصيل، سر انجام در ساعت 30 دقيقه بامداد 10 ارديبهشت ماه 1361 نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران قرارگاه مشترك كربلا سپاه و ارتش و 3 قرارگاه عملياتي کر شده، حمله سراسري خود را از منطقه عمومي رودخانه كرخه كور و غرب رود كارون به منظور آزادسازي خرمشهر و مناطق شمال آن و عقب راندن دشمن از مرز بين المللي آغاز نمودند.
عراقیها میدانستند میخواهیم از رودخانه عبور کنیم
شهید معینیان مسئول اطلاعات قرارگاه مرکزی کربلا،
24 ساعت قبل از شروع عملیات، در تاریخ 8 اردیبهشت 1361 طی جلسهای ضمن
بررسی آخرین وضعیت دشمن، چنین اظهار داشت: «در طول دو هفته، دو تیپ زرهی و
یک تیپ پیاده از پایین آبگرفتگی (در شمال شرقی منطقه عملیات) تا شمال
خرمشهر آرایش گرفته است (در غرب جاده آسفالت اهواز ـ خرمشهر، در حد فاصل
ایستگاه حمید تا خرمشهر). فعالیت مهندسی دشمن در جنوب کرخهکور تا مواضعش
در جنوب غرب اهواز، از جنوب آبگرفتگی تا شمال سیلبند خرمشهر در غرب
کارون، چشمگیر بوده است. دشمن پادگان حمید را به کلی منهدم کرده است.»
شهید معینیان در ادامه، به هوشیاری دشمن در مورد
عملیات اشاره کرد و گفت: «دشمن اطلاع پیدا کرده است که ما میخواهیم از
رودخانه عبور کنیم و به همین خاطر سعی دارد کمکم به ساحل رودخانه بیاید و
آن وقت است که میتواند همه چیز ما را زیر کنترل داشته باشد.»
برابر اطلاعات واصله، دشمن نسبت به عبور رزمندگان
از کارون حساس شده و پیشبینی میکرد که منطقه عبور رزمندگان، روبهروی
ایستگاه سلمانیه باشد. این مسئله از جهت اجرای عملیات میتوانست از حساسیت
ویژهای برخوردار باشد.
مرحله اول این عملیات این عملیات با قرائت رمز عملیات "بسم الله الرحمن الرحیم" .
"بسم الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب" از سوی فرماندهی آغاز شد.
شهید
آیت الله صدوقی و
آیت الله مشکینی نیز که در کنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه کربلا حضور داشتند، هر یک به طور جداگانه، پیام هایی را به وسیله بی سیم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت کردند.
همچنين از سوي ستاد جنگ مقرر شده بود تا در جريان اين عمليات ، شهر هاي اهواز ، حميديه و سوسنگرد از برد توپخانه سنگين و دوربرد دشمن خارج شود . پيش از آغاز عمليات ، از سوي قرارگاه كربلا ، رمز حمله با نام مبارك يا علي بن ابي طالب در روز سيزدهم رجب و در نخستين دقايق دهم ارديبهشت ماه 1361 به نيروهاي تحت امر صادر شد.
رزمندگان اسلام که از روزهای قبل با استتار کامل در چند کیلومتری
رودخانه کارون موضع گرفته بودند، حرکت خود را برای عبور از کارون آغاز
میکنند و به دنبال آن، نیروهای زرهی از روی جادههایی که از قبل توسط واحد
مهندسی سپاه، ارتش و جهاد سازندگی احداث شده بود، به حرکت درمیآیند تا از
پلهای شناور عبور کنند.
در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امکان پذیر بود و در این میان تنها تیپ های 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کرده و منطقه ای در جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان سرپل تصرف کنند. عدم پوشش جناحین این یگان ها باعث شده بود که فشار شدید دشمن برآن ها وارد شود.
در محور قرارگاه فتح، یگان های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات دشمن در جاده مذکور پرداختند.
در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود با تلاق در کنار جاده اهواز – خرمشهر و هم چنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق کنند.
الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیکن برخی رخنه ها همچنان باقی بود.
نیروهای پیاده با سرعت فراوان و عبور از مواضع مختلف، خود را به
سنگرهای دشمن میرسانند و با یک یورش برقآسا به انهدام جنگافزارها و
استعدادهای ارتش متجاوز میپردازند. رزمندگان اسلام با تصرف 800 کیلومتر از
خاک اشغال شده از شرق به غرب کارون حملهور میشوند و با عبور از
میدانهای مین و دیوارههای دفاعی، قسمت عظیمی از نیروهای دشمن را هدف
تهاجم خود قرار میدهند. به لحاظ گستردگی منطقه عملیّاتی، ژنرالهای عراق
گیج شده و تنها پیامشان این میشود که مقاومت کنید و ایرانیان را عقب
برانید. زمانی که نیروهای پیاده ایران مشغول درگیری با دشمن و انهدام آنها
هستند، یگانهای زرهی از پلهای شناور بر روی کارون عبور کرده و خود را به
غرب کارون میرسانند. نفرات پیاده و شکارچیان تانک با حمایت یگانهای زرهی
و با قدرت هرچه تمامتر راه جاده اهواز-خرمشهر را در پیش میگیرند.
پس از نبردهای جانانه در حالی که تعداد زیادی از نیروهای مزدور بعث
عراق کشته و زخمی و اسیر شدهاند، رزمندگان اسلام با یک خیز بلند خود را به
قسمتهایی از جاده مهم اهواز ـ خرمشهر میرسانند. در اطراف این جاده که
استحکامات و امکانات دشمن فراوان است و تیربارها به سمت نیروهای ایرانی آتش
میگشایند، با روشن شدن هوا، رزمندگان با مشکل موجه میشوند. طول خاکریز
شرق جاده که منطقه وسیعی را در زیر دید و سلطه دشمن میگذاشت و همچنین مسطح
بودن زمین (برخلاف عملیّات فتحالمبین که زمین ناهموار بود) مشکل عملیّات
را دو چندان میکند. به دلیل مشکلات یاد شده کارایی نیروهای پیاده کم
میشود و دور شدن تانکها از نیروهای پیاده، این کندی را افزایش میدهد.
دشمن هم با آگاهی به این امر با تمام تلاش میخواهد جاده را حفظ کند و به
آن تصور، با تمام قوا، آتش انواع سلاح خود را به روی نیروهای پیاده و زرهی
میگشاید. از سوی دیگر با روشن شدن هوا، نیروی هوایی دشمن نیز وارد عمل
میشود و با بمبارانهای پیاپی، منطقه را در پوششی از آتش و دود فرو
میبرد.
در زیر این بمبارانها، تانکهای عراق حرکت خود را به سوی نیروهای
ایرانی آغاز میکنند. نبرد شدید میان شکارچیان تانک و ادوات زرهی عراق
درمیگیرد و خساراتی به طرفین وارد میشود که با سماجت رزمندگان، قسمتهای
دیگری از جاده اهواز-خرمشهر آزاد و نیروی زرهی عراق عقبنشینی میکنند.
رزمندگان اسلام چند قسمت از دژهای دفاعی شرق جاده را به تصرف درمیآورند و
از آنجا به تثبیت مواضع میپردازند.
عراق با وارد کردن نیروهای زرهی جدید، بار دیگر اقدام به پاتک
میکند. نبرد مجدداً اوج میگیرد. تانکهای دشمن و دوشکاها با شلیک بیامان
مواضع نیروهای اسلام را به شدت میکوبند. بمبارانهای وحشتناک جنگندههای
عراق و اصابت پیدرپی راکتها و بمبهای مهیب منطقه را به لرزه درآورده و
صدای شلیک توپخانه و خمپارهانداز یک دم قطع نمیشود. تانکهای عراق به
خیال انهدام نفرت و تجهیزات ایران، هجوم خود را به مواضعت نیروهای ایران
گسترش میدهند. پس از رسیدن به تیررس رزمندگان ناگهان آر پی جی زنها قیام
کرده و با شلیک دقیق تانکها را به آتش میکشند و دود ناشی از سوختن
تانکهای دشمن منطقه درگیری را فرا میگیرد.
پس از انهدام چند تانک، بقیه راه فرار را در پیش گرفته که چند تانک
دیگر هم از پشت هدف قرار میگیرند. نیروهای پیاده که مدتی زمینگیر شده
بودند، با ایجاد موقعیت به سمت نیروهای عراق یورش میبرند و برای دومین بار
مقر لشکر 10 زرهی عراق را مورد تهاجم قرار میدهند. این لشکر پس از دریافت
ضربات سخت، دوباره راه فرار را در پیش میگیرد و در منطقه کرخه نور،
رزمندگان اسلام با وجود استحکامات سنگین، موفق میشوند دژ دفاعی آنها را
شکسته و خود را به خاکریزهای دشمن برسانند. در تکمیل آن، هوانیروز و نیروی
هوایی نیز با تمامی قوا به یاری رزمندگان نیروی زمینی شتافته و آتش دشمن را
با شلیک بیامان راکت و بمب و موشک پاسخ میدهند.
در این میان هوانیروز علاوه بر شرکت در عملیات تهاجمی، بخش عظیمی از
کمکرسانی و نقل و انتقالات را بر عهده میگیرد. رزمندگان اسلام که با
عنایات خداوند پیش میرفتند، توانستند بر قسمتهایی از جاده مسلط شده و در
همان مناطق به تثبیت موضع بپردازند؛ اما در منطقه کرخه نور، رزمندگان
اسلام به خاطر تأمین نبودن اطراف خود، ناچار به تغییر مواضع پرداخته و
منتظر آغاز مرحله بعد میشوند.
سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز – خرمشهر از کیلومتر 68 تا کیلومتر 103 تثبیت و کلیه رخنه ها ترمیم شد.
شهید حسن باقری (افشردی) فرمانده قرارگاه نصر بعدها در
مصاحبهای درباره مرحله اول عملیات گفت: «... برادران رزمنده ما توانستند آن شب
(شباول) در دل تاريکی با شناسايیهای دقيق که قبلاً انجام داده بودند، حتی از
جاده آسفالت اهواز- خرمشهر هم رد میشوند و در آنجا با لشگر 3 عراق که نیروی
احتیاط بود، درگير شده و بيش از پنجاه درصد واحدهای آنان را منهدم کنند. اين از
نظر نظامی حائز اهميت است و شايد مستشاران نظامی خارجی هم نتوانند توان و جرأت
چنين عملياتی را تحليل کنند.
سرهنگ عراقی «رضا البصری» هم در خاطرات خود
درباره روزهای آغازين عمليات مینویسد: توپخانه ما به شدت آنجا (کنارههای رودخانه ی
کارون) را زير آتش داشت. آنها تجهيزات خود را به سرعت، از رودخانه کارون عبور
دادند و همین مساله ترس شديدی در دل سربازان ما به جای گذاشت.
عمليات قرارگاه قدس در شب دوم نيز ناموفق بود و نيروها مجدداً به مواضع اولية خود پس از شروع عمليات بازگشتند.
ادامه دارد....
گزارش از: فاطمه باقریانتهای پیام/