به گزارش
خبرنگار رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران، جمعه شب 5 اردیبهشت ماه برنامه "معرفت" از شبکه چهار سیما با حضور "دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی" استاد دانشگاه به روی آنتن رفت.
دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی مجری برنامه "معرفت" و استاد دانشگاه گفت: در گلشن اندیشههای والای حکیم ابونصر فارابی هستیم و از محضر استاد دینانی بهره میبریم، در این جلسه در خصوص "معرفت شناسی از نگاه حکیم فارابی" صحبت میکنیم.
وی افزود: حکیم فارابی اولین راه کسب معرفت را حس میداند، اما حس را به حواس ظاهری و باطنی تقسیم میکند او معتقد است که حواس ظاهری صور معانی جزیی را دفع میکند اما کار حواس باطنی حفظ این ادراک و صور در داخل نفس بوده است.
ابراهیمی دینانی بیان کرد: ابونصر فارابی به عنوان بزرگترین و نخستین فیلسوف جهان اسلام است که معرفت را از حس آغاز میکند تا جایی که این جمله او بین همه حکمای مسلمان معروف است، "کسی که از حواس ظاهری بینصیب و محروم باشد در واقع از هر گونه علمی بینصیب و محروم خواهد بود."
وی ادامه داد: بنابراین معرفت انسانی از حس آغاز میشود، اما نکته جالب توجه این است که با وجود آنکه معرفت از حس ظاهر (بوییدن، لمس کردن، شنیدن، چشیدن و دیدن) آغاز میشود ولی هرگز در مرتبه حس باقی نمیماند.
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به این مطلب که ذات معرفت تعالی است و از حس به خیال میرود، اظهار داشت: بعد از حواس ظاهری، حس مشترک داریم ما شنیدنیها را از راه گوش میشنویم و یا دیدنیها را از راه چشم میبینیم این 5 حس هیچ کدام از کار یکدیگر خبر ندارند، اما این 5 مجرا که همانند 5 نهری هستند که به یک حوض وارد میشوند، در واقع همه در درون انسان به یک حس مشترک میرسند یعنی همه این 5 حسی که انسان میگیرد و در خود جمع میکند و باهم ارتباط دارند، همچون قندی که میبینیم سفید است و با ذائقه، شیرینی آن را حس میکنیم.
ابراهیمی دینانی افزود: اگر از حس مشترک یک مرحله بالاتر برویم به عالم خیال میرسیم این عالم خیلی گسترده بوده، خیال درک شکلهای و صورتها است.
وی تصریح کرد: عالم دیگری در درون ما به نام عالم وهم وجود دارد، وهم به معنی باطل نیست و در اصطلاح فلسفی وهم به معنای درک معانی جزیی است.
همچون اینکه به دوستی خیلی علاقهمندیم و دوستی این شخص معین در دل ما وهم است.
این استاد دانشگاه گفت: بعد از عالم وهم، درک عقلانی است و آن اصل ادراک بوده، درک کلیات، عالم عقل است و عالم عقل، عالم بینهایت است، معنی کلی انسان از ابد تا ازل یکی است و در هیچ فردی هم محدود نمیشود و آن عقل است.
وی ادامه داد: فارابی درست بیان کرد که معرفت شناسی از حس شروع میشود ولی معرفت متوقف نمیماند تا اینکه به عقل برسد و در اینجاست که فلسفه آغاز میشود.
دینانی ضمن اشاره به این نکته که فیلسوف کارش با عقل است، اظهار داشت: فیلسوف از حس و خیال شروع میکند و با برهان سخن میگوید، برهان از قضایای کلی تشکیل میشود.
وی افزود: فیلسوف براساس عقل سخن میگوید، برهان عقلی، برهان فلسفی است، عالم حس خلا دارد اما در عالم عقل جایی برای خلا وجود ندارد در اصطلاح دینی ملا اعلی گفته میشود ملااعلی در واقع عالم عقل محض بوده آنجا که عقل حکومت میکند و عالم الهی است.
ابراهیمی دینانی گفت: عالم حس و عالم وهم معانی را مخلوط درک میکنند،
حس همیشه چیزی را در شکل میبیند، عقل خالص به ادراک حواس پنجگانه
درنمیآید و عقل خالص را با حس درک نمیکنیم.
وی افزود: خدا معنی محض
است، بنابراین حس همه چیز را درک میکند، در این عالم هیچچیز بی معنی وجود
ندارد، یک حکیمی میگوید، کسانی که با تجربیات حسی سروکار دارند از درک
معنی مطلق و درک هستی بینصیب هستند، مگر اینکه لحظههایی را در خواب
ببینند، اما اهل و هستی شناس در بیداری متوجه میشوند.
این استاد
دانشگاه اظهار داشت: خیال، وهم و حس مشترک از حس نشأت میگیرد، اما عقل حس
نیست. گسترش عالم خیال لایتناهی بوده، یعنی عالم حس محدود است.
وی
ادامه داد: عقل به ذات فعال است و بالاتر از عقل چیزی نداریم. همچنان که
فارابی بیان کرده که ادراک از حس شروع میشود وهمینطور تعالی پیدا
میکند.
ابراهیمی دینانی تصریح کرد: منتهی یک مسئلهای هست که ما
محسوسات را میبینیم، معقولات را متوجه میشویم و دربارهی متخیلات،
موهومات، محسوسات و معقولات فکر میکنیم. ولی دربارهی خود خیال، حس و عقل
فکر نمیکنیم به عبارتی دیگر ما به برخی از مسائل میاندیشیم ولی اندیشه را
نمیاندیشیم.
وی گفت: فلسفه، اندیشیدن درباره اندیشه است، وقتی که
اندیشه را اندیشیدید اگر دربارهی تفکر خود تفکر کردید راه خطا و ثواب را
پیدا میکنید. کسی که سخت به چیزی معتقد است دیگر فکر نمیکند و این اشتباه
است.
منصوری لاریجانی بیان کرد: حکیم فارابی معتقد است که 5 قوه حس
مشترک، قوه مصوره، قوه وهم، قوه حافظه، قوه مفکره و متحیره مربوط به حواس
باطن است.
ابراهیمی دینانی تصریح کرد: علم تجربی و حسی بوده و فلسفه
عقلانی و برهانی است، بنابراین اگر روانشناسی علم باشد که هست، باید با
تجربه سروکار داشته باشد.
وی ضمن اشاره به این مطلبها تجربه مقام حس
بوده، گفت: روانشناس که میخواهدروانشناس را بشناسد، روانشناس را در
رفتارش نگاه میکند و بعد از مطالعه، اطلاعات را جمعآوری کرده و در آخر
نتیجه روان شما را میگوید.
این یک شناخت تجربی و حسی است و در حد خودش باقی میماند.
این
استاد دانشگاه تصریح کرد: باطن، روان را نمیتواند بشناسد، هر موجودی باطن
دارد و باطن انسان یک باطن دیگر و این باطن لایتناهی است.
ابراهیمی دینانی گفت: در قرآن کریم آمده است که خداوند ظاهر و باطن است، و
چون خدا هم ظاهر وهم باطن است پس همه موجودات ظاهر و باطن دارند.
وی
ادامه داد: روانی که یک عارف میشناسد یا یک فیلسوفی همچون فارابی از آن
سخن می گوید، خیلی سطح آن بالا بوده شناختن عالم عقل خالص فقط بت عقل میسر
است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: تمام ادراکهای ما انسانها در هم
آمیخته است یعنی با شکل، حس مخلوط است، اما عقل محض بوده و دیگر هیچگونه
در هم آمیختگی ندارد. نور محض کار علم نبوده بلکه کار فلسفه، عرفان و دیانت
است.
وی ضمن اشاره به این مطلب که همه انسانها یک نقاب در پشت
چهرهشان دارند، افزود: درون باطن انسان را جز خدا کسی نمیداند، چه بسا
انسانها که نتوانند به باطن خودشان راه پیدا کنند.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: انسان باید از خود شناخت داشته باشد و کارش تعالی، صعود و بالا رفتن است.
منصوری
لاریجانی اظهار داشت: همه چیز مسائل زندگی، ما را به برون گرایی دعوت
میکند و کسی نیست که ما را به درون بخواند، این آفت را باید چه کرد؟
ابراهیمی دینانی تصریح کرد: در حال حاضر بشر تمام درونش را به بیرون داده و در قید بیرون مانده است.
راهش این است که انسانها خودشان را پیدا کنند یعنی اینکه از خواب و رؤیا بیدار شوند.
منصوری لاریجانی افزود: البته انسان نیز مقصرنبوده و متأسفانه همه چیز از دنیای امروز ما را به بیرون میکشاند.
ابراهیمی
دینانی اظهار داشت: امروزه جلوههای رنگارنگی وجود دارد بعضی از بچهها
آنقدر به کامپیوتر وابسته هستند که از درون خود شناختی ندارند.
منصوری
لاریجانی تصریح کرد: انسان اگر معرفت حسی پیدا کند، حق زبان، حق چشم و حق
گوش را میشناسد و هرچیزی را در جای خودش میشناسد و به کار میگیرد.
ابراهیمی
دینانی گفت: از درون به بیرون آمدن آسانتر است، کسی که اهل درون است یک
لحظه به بیرون نگاه میکند، اما کسی که در بیرون غرق شده رفتنش به درون سخت
و دشوار است، به طور معمول انسان از بیرون به درون میرود.
وی ادامه
داد: کسی که فقط در بیرون بماند و راه درون را نداند، این برایش سخت خواهد
بود، راهش فقط بیدار شدنش است، انسانها باید به حال خودشان فکر کنند.
این
استاد دانشگاه بیان کرد: شگفتیهای علم امروز شگفتانگیز است، علم بسیاری
از مسائل را حل کرده اما یک چیزهایی را هنوز نتوانسته حل کند.
علم از عهدهی مسائل اخلاقی برنیامده تا جایی که من میگویم مسئله سیاست را نتوانسته حل کند، مسائل سیاست به اخلاق ارتباط دارد.
ابراهیمی دینانی افزود: فارابی بیش از هزار سال پیش به این مسائل فکر کرده است.
منصوری لاریجانی در پایان خاطرنشان کرد: انسان در هر مقام و منسبی که باشد، هر چقدر خود را سبکتر کند، یک فضای باطنی احساس میکند.
مولوی می فرماید: وقت آن آمد که من عریان شوم / نقش بگذار سراسر جان شوم
انتهای پیام/ اس