در این بین اما یکی از مهمترین کشورها که به شدت تحت تأثیر این مسئله قرار خواهد گرفت، افغانستان است.
افغانستان از چندین جهت در رابطه با این موضوع دارای اهمیت شده است:
1- حضور 13 ساله آمریکا در خاک افغانستان و حساسیت واشنگتن بر تصمیمات کابل
2- بدنامی شوروی در نزد افکار عمومی افغانستان به خاطر سالهای اشغال
3- سال 2014 و آغاز خروج نیروهای خارجی از جمله آمریکا از خاک افغانستان
4- پایان دولت کرزی و آغاز به کار دولت جدید در افغانستان تا 3 ماه آینده
5- توجه بیش از پیش پوتین و روسیه به افزایش روابط و مناسبات با کابل
6- شرایط ژئوپلتیک افغانستان و همجواری با هند، پاکستان، چین، آسیای مرکزی و جمهوری اسلامی ایران
همه این مسائل در کنار بحران به وجود آمده در اوکراین آینده افغانستان را میتواند تحت تأثیر قرار دهد.
در زیر به بررسی این مسئله میپردازیم:
پس از آغاز تحولات اوکراین و سپس الحاق کریمه به خاک روسیه، تمام قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای چشم به سایر کشورها در به رسمیت شناختن این تصمیم مردم منطقه کریمه دوختند.
در همان روزهای آغازین الحاق کریمه به روسیه، حامد کرزی رئیسجمهور افغانستان در دیدار برخی نمایندگان مجلس سنای آمریکا در کابل، ضمن به رسمیت شناختن کریمه به عنوان بخشی از خاک روسیه از آمریکا خواست تا به خواست مردم این منطقه در همهپرسی الحاق به روسیه احترام گذاشته و واشنگتن نیز این موضوع را به رسمیت بشناسد.
در واقع شخص کرزی در ابتدا و دولت افغانستان جزء 3 کشور نخستی بود که الحاق کریمه را به رسمیت شناختند.
این تصمیم کرزی به سرعت در رسانههای عمومی منعکس و مورد توجه تحلیلگران قرار گرفت.
کرزی در حالی این تصمیم را میگرفت که کشور تحت حکومت وی 13 سال است که حضور نیروهای نظامی و سیاسی آمریکا را تجربه کرده و اکنون شخص کرزی از امضای پیمان امنیتی میان کابل و واشنگتن سر باز میزند.
به هر حال این تصمیم حامد کرزی در کنار تظاهرات صدها تن از مردم کابل در حمایت از پوتین و الحاق کریمه به روسیه، به شدت آمریکا را نسبت به آینده افغانستان و شرایط این کشور نگران خواهد کرد.
پایان 2014 و سایه سنگین روسیه در منطقه
براساس قرارداد منعقد شده در کنفرانس «بن» میان افغانستان و سایر کشورهای حاضر در این کنفرانس، نیروهای خارجی در پایان سال 2014 میلادی موظف به ترک خاک افغانستان هستند.
آمریکا نیز به عنوان اولین و بزرگترین کشور دارای نیروی نظامی در خاک افغانستان براساس تعهد خود در پایان سال جاری میلادی باید افغانستان را ترک کند اما طی چند ماه گذشته واشنگتن با مطرح ساختن طرح پیمان امنیتی کابل-واشنگتن به دنبال حضور طولانیمدت نظامی در افغانستان است.
با این حال حامد کرزی رئیسجمهور افغانستان تاکنون از امضای این پیمان سر باز زده و خواستار خروج کامل نیروهای آمریکایی از خاک افغانستان است.
از سوی دیگر وی تمایل زیادی به سمت مسکو پیدا کرده که به رسمیت شناختن الحاق کریمه به خاک روسیه نیز در همین راستا انجام پذیرفت.
از سوی دیگر منابع آگاه در افغانستان خبر از خرید گسترده سلاحهای روسی توسط دولت کابل را منتشر کردهاند که این موضوع نیز به نوبه خود باعث آزردگی خاطر مقامات آمریکایی شده است.
اما افغانستان کریدور ویژهای را ایجاد کرده است که توجه سرمایهگذاران برتر در دنیا را به خود جلب کرده است.همسایگی با جمهوری اسلامی ایران، چین، پاکستان، هند و کشورهای آسیای مرکزی دو قدرت جهانی یعنی آمریکا و روسیه را برای تأثیرگذاری بیش از پیش در افغانستان ترغیب میکند.
آمریکا و روسیه به خوبی میدانند که هند، پاکستان و چین به شدن نیازمند سوختهای فسیلی هستند و افغانستان نیز میتواند کریدور شمال به جنوب برای انتقال انرژِی به این کشورها باشد حال آنکه خود نیز به این انرژِی نیازمند است.آمریکا با پیگیری خط لوله گاز تاپی از یک سو و روسیه با پیگیری ایجاد خطوط لوله انتقال گاز خود به این کشورها نیازمند خواست و همکاری افغانستان هستند پس هر یک تمام تلاش خود را برای نزدیکی به کابل به کار میبندند.
از سوی دیگر آمریکا برای حضور طولانی مدت در منطقه و روسیه نیز برای افزایش تحرکات خود در آبهای آزاد نیازمند رسیدن به اقیانوس هند است.
برای آمریکا، افغانستان به عنوان یک پایگاه دائمی و برای روسیه نیز افغانستان به عنوان یک شاهراه برای رسیدن به آبهای آزاد است؛ پس واشنگتن و مسکو به هیچ عنوان تمایل ندارند این میدان مهم را به حریف واگذار کنند.
از بعد امنیتی نیز آمریکا و روسیه تأمین امنیت خود را در افغانستان و پاکستان جستجو میکنند.
آمریکا به خوبی میداند ماندن در افغانستان به معنای دسترسی آسان به حریفان مقتدر خود یعنی ایران، چین و روسیه است و دوست ندارد این اهرم فشار را از دست بدهد.
از سوی دیگر نزدیکی مداوم به پاکستان مبارزه و تحت کنترل قرار دادن نیروهای شبهنظامی مزاحم آمریکا را تسهیل میکند.
اما روسیه نیز حضور آمریکا در افغانستان را مخل امنیت خود میداند تحرکات غیر روسی در کشورهای آسیای مرکزی و تقویت اسلامگرایان افراطی در خاک افغانستان و پاکستان زیرنظر مقامات نظامی آمریکا و استفاده از آنها علیه حریفان یعنی چین، روسیه و تاحدی جمهوری اسلامی ایران(به عنوان 3 کشور متحد) تا حد زیادی مسکو را نگران و در عین حال مشتاق به توسعه روابط با افغانستان کرده است.
بحران اوکراین و تشدید تنش در افغانستان
پس از بالا گرفتن اعتراضات در اوکراین و الحاق کریمه به خام روسیه، آمریکا تا حد زیادی سیاستهای خود در قبال روسیه را با شکست روبرو یافت.
حال با توجه به مطالب ذکر شده در بالا به احتمال فراوان نبرد سرد میان واشنگتن و مسکو به افغانستان کشیده خواهد شد.
وجود دولت فرومانده در افغانستان و همچنین حضور شبهنظامیان مختلف به ویژه طالبان شرایط مداخله و جنگ را برای قدرتهای بزرگ علیه یکدیگر در افغانستان فراهم میآورد.
آمریکا به خاطر عدم پیروزی در مسئله اوکراین و کریمه اکنون جایگاه خود را در منطقه متزلزل میبیند و روسیه نیز به واسطه پیروزیهای متعدد در برابر آمریکا چه در مسئله اوکراین و چه در مسئله سوریه به دنبال وارد آوردن ضربت سنگینتری بر پیکر آمریکاست.
پایان سال 2014 به عنوان مبدأ خروج نیروهای آمریکایی از خان افغانستان از یک سو و نزدیک شدن بیش از پیش کابل و مسکو از سوی دیگر معادلات جدیدی در افغانستان را رقم خواهد زد.
واشنگتن به هیچ عنوان حاضر نیست دستاوردهای هرچند اندک خود طی 13 سال حضور در افغانستان را تقدیم روسیه کند و روسیه جاهطلب نیز حضور حریف در نزدیکی مواضع و منافع خود را برنمیتابد.
پس دور از انتظار نیست اگر در آیندهای نزدیک و به واسطه فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا بر افغانستان شاهد امضای پیمان امنیتی میان کابل و واشنگتن باشیم و از سوی دیگر نیز فشارهای روسیه بر دولت آینده در افغانستان افزایش یابد.
به هر تقدیر این نکته واضح و روشن است که میدان قدیمی نبرد شرق و غرب یعنی افغانستان در روزهای آتی سال جاری شاهد تقابل گستردهتری میان این 2 جبهه نسبت به گذشته خواهد بود و بعید به نظر میرسد حضور بیش از یک دههای نیروهای خارجی ارمغانی جز ناامنی برای ملت افغانستان داشته باشد.
انتهای پیام/خ