فالانژ یکی از احزاب راستگرای افراطی در لبنان است که نگاهی به خاندان سرکرده آن و نیز اقدامات سیاسی و نظامی که تاکنون انجام داده اند حکایت از گرایشات فاشیستی این حزب دارد.

 در این گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، قصد داریم به یکی از ابعاد مهم حزب "فالانژ" یا "کتائب" در لبنان بپردازیم:

*** بنیانگذار "فالانژیسم": "پیر جمیل" دست‌پرورده آرمان‌‌های "هیتلر"

"فالانژ" (Phalange ) نام یک حزب راستگرای افراطي در لبنان است. این حزب، ابتدا در سال 1933 در اسپانيا و با تكيه بر قدرت و حاكميت دولت تأسيس شد. سه سال پس از تأسيس حزب فالانژ اسپانيا، "پيِر جُميِّل" (Pierre Gemayel) سياست‏مدار لبناني به آلمان زمان ناسیونال‌سوسیالیست سفر کرد.


چنانچه می‌دانیم فاشیستی‌ترین کشور بعد از جنگ جهانی دوم، آلمان نازی بود. پیش از آغاز جنگ که اوضاع آلمان به دنبال رکود بزرگ رو به وخامت گراییده بود، میلیون‌ها آلمانی بااشتیاق، تجزیه و تحلیل هیتلر را درباره وضعیت کشور خود پذیرفتند. این پذیرش مردمی سبب شد تا "نازی‌ها" بزرگ‌ترین حزب آلمان را تشکیل داده و هیتلر در سال 1933 صدر اعظم آلمان شود.


روزی که هیتلر وارد کاخ صدراعظمی آلمان شد

علاوه بر مانور شخصیتی و "کاریزما" ساختن از فرمانده، سایر خصوصیات حزب نازی مشابه حزب فاشیسم در دیگر کشورها بود.

"پیر جمیل" لبنانی و مسیحی در سفر خود به آلمان، تمامی اصول و شيوه‌هایی را که "هیتلر" دیکتاتور آلمان به واسطه آن بر مردمش سلطه یافته بود، فراگرفت.

"جمیل" سرانجام حزب "كتائب" يا "فالانژ" لبنان را در  نوامبر 1936 با همكاري برخي از دوستانش تأسيس و حتی لوگو و رنگ برنزه‌ای را نیز برای خود انتخاب كرد.


فاشیست‌ها در هر کشوری دارای لباس‌های متحدالشکلی هستند، مثلاً فاشیست‌ها در ایتالیا پیراهن سیاه می‌پوشند و نازی‌ها در آلمان قهوه‌ای و انتگرالیست‌های برزیلی سبز می‌پوشند.

پس از اینکه جمیل، دست پر از آموزه‌های فاشیستی به لبنان بازگشت، به پیاده کردن آن‌ها پرداخت. اکنون نزدیک به هشتاد سال است که "فالانژها" با حمایت مستقیم صهیونیست‌ها در حال فعالیت در لبنان هستند؛ اما هدف از زنده نگهداشتن این حزب در لبنان چیست و اقدامات سیاسی و نظامی آن‌ها کدامند، را در ادامه به برخی اشاره خواهیم کرد.



*** ریشه‌های عمیق نئونازیسم در اعراب "فالانژ"

شعارهاي ناسيوناليستي "پیر جمیل" که در واقع ارمغان "هیتلریِ" وی برای لبنان بود، به سرعت توانست گروهی از جوانان لبنانی را به خود جذب کند.

یک خبرگزاری تحلیلی آلمانی‌زبان به نام "پژوهش‌های صلح" (Friedensforschung AG) با تشریح تأثیرات نئونازیسم آلمان بر برخی احزاب عرب، از حزب فالانژ لبنان نام برده و می‌نویسد:


«از سال 1920 تاکنون، احزاب فاشیستی کوچک و بزرگ بر جنبش‌های ملی اعراب در خاورمیانه مانند لبنان اثرگذار بوده‌اند. به عنوان مثال ریشه‌های فاشیستی حزب فالانژ لبنان تا به امروز هم در پیوستگی کامل این حزب با اسرائیل بر علیه مقاومت فلسطین قابل مشاهده است.»



*** فعالیت‌های سیاسی انشعاب‌طلبانه در لبنان و اقدامات ننگین نظامی توسط "فالانژها"

هدف اين حزب از همان آغاز كسب قدرت و چنبره بر سرنوشت سياسي- اقتصادي لبنان بود. فالانژها در صحنه سياسي به اسم "مبارزه برای استقلال لبنان"، در سنديكاها حضور و در مراكز اقتصادي نفوذ کردند.

واهمه حزب "فالانژ" از اتحاد لبنان

فالانژها با دولت به مشاركت پرداخته و عملاً با سياست‏هاي "پان‏‌عربيسمي" در راستای اتحاد اعراب مخالفت می‌نمودند.

در کشاکش نبرد قدرت در لبنانِ سال 1982 هنگامی که "بشير جميل" فرزند و جانشين "پيرجميل" به قتل رسيد، ضربه‌ای بزرگ بر حزب وارد آمد. او تازه به رياست جمهوری کشور انتخاب شده بود. پس از قتل وی برادرش "امين جميل" رئيس جمهور شد، اما با افزايش نفوذ سوريه در لبنان، موقعيت "جمیل‌ها" یعنی خاندان سردسته فالانژها در صحنه سياسی لبنان متزلزل شد.

"امين جميل" در سال 1988 در آخرين ماه‌های زمامداری خود، لبنان را ترک گفت ولی با این حال چون سال‌ها در فرانسه و سويیس و آمريکا زيسته بود، در خارج از لبنان هم تلاش کرد از جنبش مخالفت با نفوذ سياسی و نظامی سوريه در لبنان حمايت کند.

در تمام این مدت اعضای دولت وقت لبنان که اکثريت آنان غرب‌گرا و مخالف سوريه بودند، همواره با مقاومت فزاينده نيروهای حزب‌الله، متحدان آن و مردم این کشور دست و پنجه نرم می‌کردند.




نخستین جرقه جنگ داخلی: درگیری‌های مذهبی،‌ فرقه‌ای، قومی

لبنان از آغاز دهه 1970 دوران مصیبت‏‌باری را آغاز کرد که تا سال 1980 نیز ادامه یافت. در آغاز این دهه، فلسطینیان رانده شده از اردن و نیز نیروهای مسلح سازمان آزادی‏بخش فلسطین به لبنان نقل مکان کردند. استقرار مرکز عملیات این افراد در بیروت و شهرهای دیگر لبنان، بهانه‏ای به رژیم صهیونیستی داد تا این کشور را از زمین و هوا مورد تعرض و تجاوز قرار بدهند.

اختلاف بین گروه‏های مسیحی و مسلمانِ بیروت، در 13 آوریل سال 1975، به آغاز یک جنگ تمام عیّار بین این گروه‏ها منتهی شد که در نتیجه آن، نیمی از شهر بیروت ویران شد.

تا پیش از این سال، "فالانژیست‌ها" اصرار داشتند که خود را حزبی کاملاً سیاسی در اذهان جا بیندازند، اما نخستین جرقه این جنگ داخلی که بعدها نیز همچنان به بهانه‌های مختلف شعله‌ور می‌شد، با حمله شبه‌نظامیان "فالانژها" به یک اتوبوسِ حامل فلسطینی ‏ها و کشتار سی تن از آن‌ها زده شد. در پی این کشتار، مسلمانان و ملی‏گرایان لبنان به مقابله با فالانژها برخاستند. چندی بعد با حمله چریک‏های فالانژ به اردوگاه‏های آوارگان فلسطینی، چریک‏های فلسطینی نیز به صحنه جنگ داخلی لبنان کشیده شدند.


این جنگ خونین داخلی که با تحریک رژیم صهیونیستی آغاز شده بود، تلفات و خسارات فراوانی به لبنان وارد آورد. هدف رژیم صهیونیستی آن بود که چریک‏های فلسطینی و نیروهای مسلمان و ملی ‏گرای ضد رژیم اسرائیل در لبنان را در جنگ داخلی درگیر کند و آنان را از حمله به نظامیان صهیونیست باز دارد.

مسئولیت این امر از سوی صهیونیست‌ها به "فالانژها" واگذار و بدین منظور سلاح‌های سبک و سنگین بسیاری نیز در اختیار این حزب به اصطلاح سیاسی (!) قرار داده شده بود.

فالانژها در سال‌های بعد با گسترش تحركات سياسي- نظامي خود چهره‏اي وحشيانه و ضدّبشري از خود به نمايش گذاشتند. عملكرد حزب فالانژ لبنان نه تنها در خدمت مردم این کشور نبود، بلكه به عنوان بازوي نظامي رژيم صهيونيستي در لبنان عمل مي‏كرد.


جنایت "صبرا و شتیلا"

جنایت صبرا و شتیلا در سال 1982 محصول مشترک صهیونیست‌ها و فالانژهای لبنانی بود که منجر به کشتار بيش از سه هزار غیر نظامی به فجیع‌ترین شکل ممکن شد.

در سپتامبر 1982 "آریل شارون" ملعون که در آن زمان متصدی وزارت جنگ رژیم صهیونیستی بود، فرماندهی کشتار وحشیانه دو اردوگاه پناهندگان فلسطینی در لبنان موسوم به "صبرا و شتیلا" به دست فالانژها را به عهده گرفت. در این جنایت حدود 3500 فلسطینی من‌جمله صدها زن و کودک به شهادت رسیدند.




ابعاد واکنش‌های جامعه جهانی به این جنایت تاریخی به حدی بود که حتی دولت رژیم صهیونیستی نیز ناچار به تشکیل کمیته‌ای برای بررسی حوادث اردوگاه فلسطینیان شد. سرانجام، این کمیته، "آریل شارون" وزیر جنگ وقت دولت رژیم صهیونیستی را مسئول مستقیم این جنایت برشمرد.



دخالت مستقیم در ربودن چهار دیپلمات ایرانی



در تابستان 1982 (تیرماه ۱۳۶۱) سه دیپلمات و خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران حاج احمد متوسلیان، سید محسن موسوی، تقــی رستـــگار مقــدم و کاظم اخوان در بیروت، در چهل کیلومتری شمال این شهر در حالی که عازم محل کار خود در سفارت ایران بودند، توسط نیروهای حزب فالانژ لبنان ربوده شدند.

در آن زمان، ارتش اسرائیل به لبنان حمله کرده بود و حزب فالانژ، همکاری نزدیکی با این کشور داشت.



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
محسن
۱۲:۴۵ ۲۸ فروردين ۱۳۹۳
با سلام و تشکر فراوان
Iran (Islamic Republic of)
نوحعلی
۱۲:۲۴ ۲۷ فروردين ۱۳۹۳
گزارش تاریخی و خوبی بود اگه حاج احمد و همراهانش زنده هستند خداوند یاورشان باشد اگه شهید شدند خداوند بر درجاتشان بیفزاید راهشان پر رهرو.
United States of America
سارا
۱۱:۰۷ ۲۷ فروردين ۱۳۹۳
ممنون از گزارش جامعتون
Iran (Islamic Republic of)
پیشمرگ ابا صالح المهدی عج
۰۱:۵۷ ۲۶ فروردين ۱۳۹۳
باسلام......اگه امکانش هست روزانه یک مطلب مذهبی ودینی هم درسایت قرار بدیدالبته مطلبی که دارای سند ومتقن باشد......بابت زحماتی که میکشید واقعا ممنونم....انشالله همیشه تو راه امام زمان علیه السلام باشید
Iran (Islamic Republic of)
رحیم
۱۸:۰۶ ۲۵ فروردين ۱۳۹۳
الهم عجل لولیک الفرج
-
بی نام
۱۱:۴۶ ۲۵ فروردين ۱۳۹۳
حاج احمد متوسلیان شیر مردی بود
-
علی
۰۸:۱۲ ۲۵ فروردين ۱۳۹۳
بارخدایا دستور نابودی اسرائیل را بفرست
Iran (Islamic Republic of)
احمد عظیمی
۱۷:۱۸ ۲۴ فروردين ۱۳۹۳
خدا لعنت کنه اسرائیل و همدستانش را
Iran (Islamic Republic of)
محمد
۱۷:۱۶ ۲۴ فروردين ۱۳۹۳
ممنون از گزارش خوب و کاملتون
آخرین اخبار