به گزارش گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران به نقل از سایت شهید آوینی؛ داستان فدك يكى از غم انگيزترين و پرغوغاترين داستانهاى زندگى فاطمه
بانوى اسلام(س) خصوصاً، و اهل بيت عليم السلام عموماً، و تاريخ اسلام به طور
گسترده و عام است، كه آميخته با توطئههاى سياسى، و فراز و نشيبهاى فراوانى
مىباشد و دريچهاى است براى حل قسمتى از معماهاى مهم تاريخ صدر اسلام.
اما
قبل از ورود در اين بحث لازم است بدانيم:
«فدك چه بود و كجا بود؟»
«فدك»
به طورى كه بسيارى از مورخان و ارباب لغت نوشتهاند قريه آباد و حاصل خيزى بود
در سرزمين «حجاز» نزديك «خيبر» كه ميان آن و مدينه دو يا سه روز راه بود، بعضى
اين فاصله را صدو چهل كيلومتر نوشتهاند و در آن چشمهاى جوشان و نخلهاى
فراوانى بود و بعد از خيبر نقطه اتكاء يهوديان در حجاز به شمار مىرفت.
در
اينكه چگونه «فدك» اين آبادى خرم و سرسبز به پيامبر اسلام(ص) منتقل شد، معروف
چنين است كه رسول خدا(ص) بعد از آنكه از فتح خيبر بازگشت خداوند رعب و وحشت را
در قلوب اهل فدك كه از يهوديان سرسخت بودند، افكند، آنها كسى را خدمت رسول
خدا(ص) فرستادند، و با او صلح كردند، در برابر اينكه نيمى از «فدك» را به آن
حضرت(ص) واگذار كنند، پيامبر(ص) از آنها پذيرفت و اين صلح را امضاء فرمود.
به اين ترتيب «فدك» خالصه رسول اللّه(ص) شد، زيرا طبق طبق قرآن مجيد چيزى كه
به دست مسلمين بدون جنگ بيفتد منحصراً حق پيامبر(ص) است، و به صورت غنائم جنگى
تقسيم نمىشود و به اين ترتيب پيامبر(ص) «فدك» را در اختيار گرفت و درآمد آن را
در مورد واماندگان در راه «ابن السبيل» و مانند آنها مصرف مىكرد.
اين سخن
را «ياقوت حموى» در «معجم البلدان» و «ابن منظور اندلسى» در «لسان العرب» و
عدهاى ديگر در كتابهاى خود آوردهاند.
«طبرى» نيز در تاريخ خود و «ابن
اثير» نيز در كتاب «كامل» به آن اشاره كردهاند.
اين را نيز بسيارى از
مورخان نوشتهاند كه پيامبر(ص) در حيات خود «فدك» را به بانوى اسلام فاطمه
زهرا(س) بخشيد.
گواه روشن اين واگذارى اينكه بسيارى از مفسران از جمله مفسر
معروف «جلال الدين سيوطى» از علماى معروف اهل سنت در تفسير «در المنثور» در ذيل
آيه (16 سوره اسراء) «و آت ذالقربى حقه» (حق نزديكان را به آنها بده) از
«ابوسعيد خدرى» نقل كرده كه چون اين آيه نازل شد رسول خدا(ص) فاطمه را طلبيد و
فدك را به او بخشيد، عبارت حديث چنين است:
«لما نزل قوله تعالى: «و آت
ذالقربى حقه اعطى رسول اللّه(ص) فاطمة فدكا»
هنگامى كه سخن خداى متعال نازل
شد كه: «اى پيامبر) حق خويشاوندان نزديك خود را بده رسول خدا(ص) به فاطمه(س)
فدك را بخشيد.
در ذيل همان آيه روايت ديگرى از «ابن عباس» به همين مضمون نقل
شده است.
شاهد زنده ديگر بر اين مدعا گفتار اميرمؤمنان على(ع) در نهج
البلاغه درباره فدك است كه مىفرمايد:
«بلى كانت فى ايدينا فدك من كل ما
اظلته السماء، فشحت عليها نفوس قوم، و سخت عنها نفوس قوم آخرين، و نعم الحكم
اللّه»:
«آرى تنها از آنچه آسمان بر آن سايه افكنده، «فدك در دست ما بود،
ولى گروهى بر آن بخل ورزيدند، در حالى كه گروه ديگرى سخاوتمندانه از آن چشم
پوشيدند، و بهترين قاضى و داور خدا است».
اين به خوبى نشان مىدهد كه در عصر
پيامبر(ص) «فدك» در اختيار امير مؤمنان على(ع) و فاطمه زهرا(س) بود، ولى بعداً
گروهى از بخيلان حاكم، چشم به آن دوختند، و على(ع) و همسرش بانوى اسلام به
ناچار از آن چشم پوشيدند، و مسلماً اين چشم پوشى با رضايت خاطر صورت نگرفت، چرا
كه در اين صورت خدا به داورى طلبيدن و «نعم الحكم اللّه» گفتن معنى ندارد.
از علماى بزرگ شيعه نيز گروه عظيمى روايات مربوط به اين قسمت را در كتب معتبر
خود آوردهاند كه از ميان آنها علماى زير را مىتوان نام برد:
مرحوم
«كلينى» در «كافى»، و مرحوم «صدوق»، و مرحوم «محمد بن مسعود عياشى» در تفسير
خود و «على بن عيسى اربلى» در «كشف الغمة» و گروه عظيمى ديگر در كتب تفسير و
تاريخ و حديث، كه ذكر همه آنها بسيار به طول مىانجامد.
اكنون ببينيم چرا و
به چه دليل «فدك» را از فاطمه سلام اللّه عليها گرفتند.
1- معجم البلدان ماده فدك.
2- به كتاب «فدك» نوشته علامه سيد محمد حسن
قزوينى حائرى مراجعه شود كه كتابى است در موضوعات خود جالب و جامع.
3- سوره
حشر 59 آيه 6 و .
4- چون از آن پيغمبر(ص) بود.
5- «در المنثور» جلد 4 ص
177 اين حديث را عدهاى از روات اهل سنت مانند (بزار) و (ابويعلى) و (ابن
مردويه) و (ابن ابى حاتم) از ابوسعيد خدرى نقل كرده، (به كتاب (ميزان الاعتدال
«جلد 2 ص 288 و «كنز العمال» جلد 2 ص 158 مراجعه شود).
6- «نهج البلاغة»
نامه 45 (نامه معروف عثمان به حنيف).