فهرست قیمتها چند برابر پولی است که قرار است تا شب عید به دستمان برسد.
مقداری پول در طول سال پس انداز کرده ایم که باید آن را هم برای همین منظور در نظر بگیریم.
بخشی از هزینههایمان را هم باید کاهش دهیم مثلا اینکه به جای مبل نو خریدن، یا به خرید مبل دست دوم اکتفا کنیم یا مبلمان خود را برای تعمیر به کارگاه بفرستیم که تقریبا هزینه را نصف میکند.
از خرید آجیلهای گرانقیمت صرف نظر میکنیم و امسال هم فقط به دیوارشویی اکتفا میکنیم تا شاید سال دیگر بتوانیم دیوار را رنگ کنیم.
امسال هم دخل و خرجمان آن طور که باید به هم نرسیده است.
اقتصادی زندگیکردن
وقتی ماجرای خانوادهای را که ابتدای گزارش آمد، میخوانید حتما با خود میگویید: داد از گرانی!
اما همه چیز هم تقصیر گرانی نیست.
حمیده موصوفی، کارشناس ارشد اقتصاد میگوید: هرچیزی قواعد و آدابی دارد و
کسانی که یک زندگی را آغاز میکنند، باید فرض کنند دارند یک بنگاه اقتصادی
را میچرخانند.
او میافزاید: از همان ابتدا باید مدیریت اقتصادی خانواده برمبنای میزان درآمد اعضای خانواده و هزینههای آنان تنظیم شود، اما هزینهها در خانواده گاه مورد غفلت قرار میگیرد.
به عنوان مثال ما به هریک از اعضا به عنوان نیروی کار رایگان نگاه میکنیم، اما هزینههای مربوط به استراحت و تجدید قوا و هزینههای پزشکی خانواده را باید هر ماه در حساب پسانداز در نظر بگیریم.
او میگوید: درباره کالاهای سرمایهای و مصرفی نیز باید هر ماهه مبلغی برای جایگزینی در نظر گرفت به نحوی که وقتی عمر مفید کالا از بین میرود یا خانه مستهلک میشود، در سبد پس انداز خانوار مبلغ مناسبی برای جایگزینکردن کالا با کالای جدید وجود داشته باشد.
بچه دلش چه میخواهد؟
بخش اعظم هزینههای زندگی ما صرف فرزندان میشود. آنها به مدرسه و دانشگاه میروند و پیش همکلاسیهایشان آبرو دارند و باید مد روز لباس بپوشند و مثل آنها از وسایل تفریحی و ارتباطی استفاده کنند. این کارها بسیار هزینهبر است.
اینها سخنان محمود اشرفی، پدر دو فرزند دختر و پسر است. وی میگوید: آنها با هم چشم و همچشمی میکنند و اگر هدیهای برای قبولی یکی از آنها بگیرم، هدیه آن یکی باید گرانتر باشد چون بزرگتر است وگرنه دنیا را به هم میریزد.
وی میگوید: ما روزانه چند پرس غذا از بیرون سفارش میدهیم بیاورند، زیرا بچهها هرکدام یک چیز میخورند. همسرم میگوید من که رستوران نیستم که به من غذا سفارش بدهید.
من ناچارم برای اینکه گرسنه نمانند پول بدهم از بیرون غذا بیاورند.
محمود اشرفی که کارمند و از قشر متوسط به حساب میآید میگوید: آنها به خانه دوستانشان میروند و میگویند آنها چه چیزهایی دارند و ما نداریم:
بابا چرا ما تلویزیون سهبعدی نداریم؟
بابا ما سفر خارج نمیرویم؟
بابا دوستم تبلت دارد.
بابا برام ایکس باکس نمیخری؟....
و آنها هر روز خواهشهایشان بیشتر و بیشتر میشود و منابع مالی ما همان است که بود.
کارشناسان اقتصادی معتقدند برای اینکه درگیر خواهشهای غیرمنطقی فرزندان نشوید، باید از اول محدودیتها را به آنها بگویید.
گاهی «نه» گفتن به فرزندان برای آنها مفیدتر از آن است که سعی کنید برای اینکه از دیگران کم نیاورند همه چیزهای غیرضروری را داشته باشند و هرجور میخواهند زندگی کنند.
زیرا جامعه همه چیز را برای آنها فراهم و آماده نخواهد کرد و آنان برنامهریزی و تلاشکردن برای رسیدن به هدف را باید در خانه بیاموزند.
چند فوت کوزهگری
در زندگی چه چیزهایی وجود دارد که منتظر آنها نیستید و نمیتوانید حدس بزنید که چقدر هزینه خواهند داشت؟
مرگ و میرو بیماری: بیمه عمری معتبر میتواند در این موارد به شما کمک کند. هزینه ماهانه درمان نیز راه مفیدی برای پیشگیری است.
تورم ناگهانی: داشتن پسانداز سرمایهای پایدار مثل طلا در عوض پس انداز به شکل پول که هر لحظه ممکن است اعتبار آن کاهش یابد میتواند جلوی سقوط ارزش سرمایه شما را بگیرد.
بارداری ناخواسته: سعی کنید فرزند را در برنامه زندگی خود بگنجانید و برای آن هزینهای را هر ماهه پسانداز کنید تا هر زمانی که فرزندی به زندگی شما پا گذاشت، آن را نا خواسته ندانید و بتوانید برای او مقدمات مناسب را فراهم کنید.
غافلگیری اقتصادی: اگر میخواهید در اقتصاد غافلگیر نشوید، همیشه اخبار را مطالعه کنید تا بتوانید حدس بزنید ممکن است وضع سیاسی ـ اجتماعی کشور و دنیا در آینده دور یا نزدیک بر سرمایههای شما چه اثری بگذارد.
برای این کار میتوانید از مشاوره اقتصادی افراد معتبر در خانواده، همکاران، دیگر مراجعی که به این منظور وجود دارد و صادقانه مشورت میدهند یا کارگزاران بورس کمک بگیرید.
به اندازه «بود» باید «نمود»
مهناز ندیمی سی و هشت ساله و خانهدار است. او ازجمله بانوانی است که درباره وی میگویند: زن زندگی است. جالب است بدانید مادرشوهرش او را برای گفتوگو به ما معرفی کرد و گفت: او یک خانم تمام و زن زندگی است. عقل معاش دارد و زندگی جمعکن است.
این اصطلاح در گذشته درباره زنانی استفاده میشد که میدانستند چطور باید خانه و خانواده را مدیریت کنند و فرزندان را آموزش دهند تا موقعیت اقتصادی خانواده خود را درک و درخواستها و توقعاتشان را متناسب با درآمدها و فقط طبق نیازهای ضروری تنظیم کنند.
ندیمی در این باره میگوید: وقتی من و همسرم با هم ازدواج کردیم، جوان بودیم و او یک دانشجو با کاری پاره وقت بود.
از همان ابتدا سعی کردیم با هم حساب و کتاب مشخصی داشته باشیم و هدفی را تعیین کردیم و آن این بودکه دو سال بعد از اتمام تحصیل همسرم در خانه خود باشیم و وسایل مورد نیازمان را بخریم.
با این هدف و محاسبه تورم احتمالی و نیازهای روزمره و هرچیزی که به ذهنمان رسید باید در فهرست هزینهها قرار گیرد، برنامهای تهیه کردیم که با درآمد همسرم تطابق داشته باشد.
چهار سال بعد یعنی دو سال پس از اتمام تحصیل همسرم ما در خانه خودمان بودیم. یعنی توانستیم از خانه مادرشوهرم خارج شویم و مستقل باشیم.
تا آن زمان دیگر صاحب یک فرزند هم شده بودیم و البته این مقوله و برنامهریزی هم در جهت اهدافمان بود و قرار بود برای کاهش هزینهها تا با مادرشوهرم زندگی میکنیم، بچهدار شویم که او بتواند در نگهداری کودک به ما کمک کند.
وقتی به خانه خودمان رفتیم، فرزندم دیگر سن نیاز شدید به مادر را طی کرده بود و میتوانستم او را به مهدکودک بفرستم. بنابراین برای اجتماعیشدن فرزندم همین کار را کردم و خودم نیز کار را شروع کردم.
مدتی بعد با درآمد بیشتری که همسرم کسب میکرد و درآمد خودم، توانستیم پول کافی برای خرید خانه مستقل به دست آوریم و همیشه با برنامهریزی درست اقتصادی توانستهایم به اهداف منطقی که در زندگی ترسیم میکنیم برسیم.
وی میگوید: من یک شعار را در زندگی خود دنبال میکنم و آن این است که «به اندازه بود باید نمود /خجالت نبرد آنکه ننمود و بود».
برنامههای طلایی
حمیده موصوفی، کارشناس اقتصادی، میگوید: برنامهریزی یکی از مهمترین اصول مدیریت خانواده است؛ به طوری که باید منطقی و شامل برنامههای کوتاهمدت برای رسیدن به هدف میانمدت باشد و این هدف میان مدت پس از زمانی شما را به هدف اصلی و بلندمدتتان برساند.
وی میافزاید: کسی که برای زندگی خود برنامه مشخص و مدونی دارد، نه تنها خرج بیهوده نمیکند، بلکه زمان خود را که سرمایه مهمی برای خانواده به شمار میرود، بیهوده تلف نخواهد کرد و همه دقایق شخص و خانوادهاش برای ارتقا و رشد اقتصادی اجتماعی و فرهنگی صرف خواهد شد و بدیهی است هر هدفی هزینههایی دارد.
صرفهجویی و خرید اقتصادی و توجه به دخل و خرج در خانواده از بهترین راهکارهایی است که به کمک آن میتوان یک اقتصاد شکننده را استحکام بخشید/ چاردیواری