خانم ناصر، شما بازیگر کم کاری هستید. در این باره با من موافقید؟
قبول دارم، اما امسال نسبت به سال گذشته قطعا پرکارتر بودم. سال قبل هیچ فیلمی در جشنواره نداشتم اما امسال دو فیلم «زندگی جای دیگری است» ساخته منوچهر هادی و «گنجشکک اشیمشی» به کارگردانی وحید نیکخواهآزاد، غلامرضا رمضانی و مسعود کرامتی داشتم. با این که در تئاتر «دختر یانکی» هم بازی کردم، اما در کل بازیگر پرکاری نیستم و در پیشنهادهایی که برای بازی دارم، کمی وسواسی هستم. البته اگر از چیزی خوشم بیاید ترجیح نمیدهم کم کار باشم اما سعی میکنم کارهایی را انتخاب کنم که به نظرم کار آبرومندی باشد.
شما امسال روی صحنه تئاتر هم رفتید. چرا تصمیم گرفتید تئاتر را تجربه کنید؟
متن «دختر یانکی» یکی از متنهای معروف دنیاست. من هم چندین سال بود دوست داشتم تجربه تئاتر را داشته باشم البته نه صرفا به دلیل اینکه بگویم بازی در تئاتر را هم در کارنامه ام دارم، چون این روزها مد شده همه بگویند در تئاتر هم تجربه دارند. دوست داشتم تئاتر را هم یاد بگیرم. بعد از اینکه متنهای مختلفی را خواندم، بازی در این تئاتر به من پیشنهاد شد و آن را پذیرفتم.
نقشی که بازی کردهاید با همه نقشهایتان متفاوت است. این کار ریسک نبود؟
اتفاقا چون من تجربه این نوع نقش را نداشتم، بازی در آن برایم خیلی لذتبخش بود.
باز هم تجربه حضور در تئاتر را تکرار میکنید؟
فعلا کار جدیدی در تئاتر ندارم وممکن است «دختر یانکی» را در شهرستانها و همچنین سال آینده در تهران روی صحنه ببریم.
خیلی از بازیگران سینما و تلویزیون؛ تئاتر را هم تجربه میکنند، چون به نظرشان کارگردانها سراغ بازیگرانی میروند که تجربه حضور در صحنه تئاتر را هم در کنار سینما داشته باشند. این موضوع روی شما هم تاثیر داشته و به همین دلیل تئاتر بازی کردهاید؟
سینما امروز به شکلی درآمده که انتخابها بر اساس ارتباطها صورت میگیرد و هر قدر بازیگر در زمینههای مختلفی فعالیت داشته باشد، شاید ارتباطات متنوع تری پیدا کند و آدمهای بیشتری او را ببینند و به حافظهشان بسپارند. اما امروزه انتخاب بازیگرها بیشتر براساس ارتباط دوستانه انجام میشود و کمتر پیش میآید کسی دنبال بازیگر مناسب بگردد. معمولا همه دور و بریهای خودشان و هر کسی که دم دستتر است، انتخاب میکنند. استثناها را کاری ندارم اما آنچه من میبینم، اینطور است.
حالا تئاتر برایتان جذابتر است یا سینما و تلویزیون؟
من بازیگر حرفهای تئاتر نیستم و ترجیح نمیدهم آن را مانند یک شغل و کارم در سینما و تلویزیون جدی بگیرم. به تئاتر بهعنوان شغل نگاه نمیکنم اما اگر باز هم کاری به من پیشنهاد شود که برایم در حد «دختر یانکی» جذاب باشد چرا که نه، باز هم تئاتر را تجربه میکنم. در کل من از هر نقشی که لذت ببرم و بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم، استقبال میکنم اما در هر حال هم سینما و هم تئاتر تکنیکهای خاص خود را دارند. تئاتر جذابیتهای خاص خودش را دارد و کار جلوی دوربین جذابیتهای دیگری است.
کدام یک از نقشهایتان را که بازی کردهاید، بیشتر دوست دارید؟
چون کم کار هستم، اغلب نقشهایی که بازی کردهام خیلی دوست داشتم. کم پیش آمده در شرایطی قرار بگیرم و کاری انجام دهم که خیلی مورد پسندم نباشد. فیلم «زندگی جای دیگری است» را خیلی دوست داشتم و نسبت به فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه» که جوایز متعددی هم برایم داشت، سختتر بود و بیشتر دوستش داشتم.
شاید خیلیها منتظرند شما برای بازی در «زندگی جای دیگری است» سیمرغ بگیرید که این اتفاق نیفتاد. نظرتان در این باره چیست؟
میدانستم امسال به من سیمرغ نمیدهند، چون دو سال پیش این اتفاق افتاده بود. تقریبا مطمئن بودم نامزد میشوم. راستش را بگویم وقتی این طور نشد، برایم خوشایند نبود. دو سال پیش داوران مرا شایسته گرفتن سیمرغ دانستند. اما امسال این اتفاق نیفتاد. در هر حال امیدوارم فیلم در زمان اکران بخوبی دیده شود. چون خیلی برای نقشم مایه گذاشتم. همیشه خودم منتقد کارهایم هستم اما از بازیام در این کار راضی بودم. من دو بار فیلم را دیدم هنوز درباره هیچ یک از قسمتهای بازیام به این نتیجه نرسیدهام که کاش یک بخش از نقشم را به گونه دیگری بازی کرده بودم.
امسال تغییر بزرگی در زندگی تان داشتید؟
تغییر که نه، خیلی قابل پیشبینی نیست که در زندگی آدم چه رخ میدهد. شغل ما جوری نیست که بشود راجع به آن برنامهریزی کرد. بیشتر بستگی به این دارد که آدمهای دیگری تو را واجد شرایط بدانند و بخواهند انتخابت کنند. در مجموع سال بدی نبود. نمیگویم خوب نبود اما راضیکننده هم نبود. ترجیح میدهم به سال آینده امیدوار باشم تا اینکه به گذشته فکر کنم.
این غیرقابل پیشبینی بودن شغلتان دشوار نیست؟
بازیگری جذابیت و سختی را توام دارد. آدم نمیتواند برای آیندهاش برنامهریزی کند. اما برای خود من نفس بازیگری آنقدر جذاب هست که با وجود همه مشکلات و سختیهای این کار، هنوز آنقدر بازیگری را دوست دارم که با سختی هایش کنار بیایم.
در آستانه سال نو هستیم. جذابیت این روزها برای شما در چیست؟
جذابیت روزهای قبل از عید برایم خیلی زیاد است. از بچگی همین حس را داشتم. خریدها، آمد و شدها، تمیز کردن خانهها و... شور و حال خاصی دارد که هیجانانگیز است. همه منتظر اتفاقات خوب هستند. همه برای لحظههایشان برنامهریزی میکنند چون فکر میکنند قرار است روزهای خوشی در پی داشته باشند. از کودکی، این بخش از خاطرات نوروز برایم جذابتر است. چون ما آدمها گرم و پرشور به استقبال بهار میرویم. البته سفره هفت سین چیدن را هم خیلی دوست دارم.
هنوز هم به اندازه کودکی حس روزهای قبل از عید نوروز را دوست دارید؟
بله. هنوز هم این حس را دوست دارم. آدمهای مختلف با مشکلات و شرایط مختلف سعی میکنند شادی را به خانههایشان بیاورند و روحیه شان خوب باشد. همین که همه سعی میکنند خوب و شاد باشند، برایم لذتبخش است.
در سال جدید چه آرزویی دارید؟
امیدوارم سال 93 سالی باشد که بتوانیم از سختیهای سال قبل عبور کنیم. وضع مردم و جامعه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و روحی بهتر شود. چون این روزها همه ما پیچیدهتر، تلختر و افسردهتر از گذشته شدهایم. امیدوارم در سال جدید صبر و تحمل و شادیمان بیشتر شود و بتوانیم از لحاظ اخلاقی و شخصیتی، آدمهای بهتری باشیم.