نظامیان رژیم صهیونیستی در پی حمله چریکهای فلسطینی به این رژیم، در 14 مارس سال 1978 میلادی براساس طرح و برنامهای که «آریل شارون»، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی ریخته بود، با مشارکت نیروی زمینی، هوایی و دریایی این رژیم به جنوب لبنان حمله کردند. این عملیات به «عملیات لیتانی» معروف شد.
رژیم صهیونیستی در آن زمان هدف از حمله خویش به مناطق جنوبی لبنان را محافظت از امنیت این رژیم در برابر رزمندگان سازمان آزادیبخش فلسطین موسوم به «ساف» اعلام کرد.
با اجرای عملیات لیتانی بخشهایی از جنوب لبنان به اشغال ارتش رژیم صهیونیستی درآمد. بیروت نزدیک به سه ماه در محاصره کامل نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی قرار گرفت. این در شرایطی بود که این حملات مورد حمایت مستقیم ایالات متحده، انگلیس و فرانسه بود.
عقب راندن رزمندگان فلسطینی از مرزهای لبنان، انهدام ساختار نظامی سازمان آزادیبخش فلسطین، کاهش قدرت نظامی و سیاسی سوریه در لبنان و در نهایت ایجاد تحولات بنیادین سیاسی در کشور لبنان (روی کار آوردن یک رئیس جمهوری مسیحی طرفدار اسرائیل) همگی از اهدافی بود که تلآویو در عملیات لیتانی در سال 1978 میلادی در پی تحقق آن بود.
در آن شرایط رژیم صهیونیستی میتوانست به اهداف مورد نظرش برسد، چون برخی از گروههای خودباخته فلسطینی کنار برخی از سران مرتجع عرب، آماده بودند تا برای تأمین اهداف رژیم صهیونیستی پرونده اشغال فلسطین را بهنفع اسرائیل خاتمه بخشند.
تجاوزکارانه بودن حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان امری کاملاً عیان و روشن بود و جای هیچگونه رد و انکار نداشت، به همین دلیل 5 روز پس از اشغال جنوب لبنان مجمع عمومی سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه 425 خواستار عقبنشینی نظامیان این رژیم از خاک لبنان و تشکیل نیروی میانجیگر سازمان ملل برای حل این قضیه شد.
به این ترتیب بهدرخواست لبنان، "نیروی موقت سازمان ملل در لبنان" (یونیفیل UNIFIL) تأسیس شد که وظیفه آن تأیید عقبنشینی نظامیان رژیم صهیونیستی، بازگرداندن صلح و امنیت به جنوب لبنان و کمک به دولت وقت لبنان برای تثبیت مجدد حاکمیت خود بر جنوب این کشور بود.
اما وقتی نظامیان رژیم صهیونیستی در ژوئن 1978 از لبنان عقبنشینی کردند، مواضع خود در مناطق مرزی جنوب را نه به یونیفیل، بلکه به مسیحیها و سایر شبهنظامیان مورد حمایت این رژیم تحویل دادند.
به این ترتیب، جنوب لبنان بهدلیل تبادل آتش میان شبهنظامیان مسیحی و نظامیان رژیم صهیونیستی از یکسو و رزمندگان ساف و جنبشهای ملی لبنان از سوی دیگر، بیثبات و شکننده باقی ماند.