به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وی بعدها در قالب نقشهای مکمل بازیهای به یاد ماندنی در سینما داشت. بهداد در فیلم <روز سوم> محمدحسین لطیفی در سال 85 نیز در نقش یک افسر عراقی که در بحبوحه محاصره خرمشهر عاشق دختری خرمشهری میشود، ظاهر شد و برای دومین بار پس از «آخر بازی» کاندیدای سیمرغ بلورین از دوره بیست و پنجم جشنواره فیلم فجر شد. او امسال با دو فیلم در جشنواره سی و دوم حضور دارد.
شما در جشنواره امسال و سال گذشته با دو فیلم حضور داشتید. درباره مقایسه جشنواره امسال و سال گذشته بگویید؟امسال جشنواره از شور و هیجان بسیار بیشتری در مقایسه با سال قبل برخوردار است. بزرگان و پیشکسوتان سینما حضور دارند و موجب کنجکاوی بیشتر در جشنواره شده است. قطعاً این حضور و استقبال فیلمسازان به همان اندازه برای تماشاگران و منتقدان نیز هیجانانگیز است.
اینکه ما جشنواره پرشوری داشته باشیم میتواند تأثیری بر نشاط مردم داشته باشد؟همین اندازه که فیلم شور و هیجان دردل عوامل ایجاد میکند این احساس مثبت در جامعه نیز تزریق میشود و جامعه از شنیدن و دیدن فیلم خوب و قصههای خوب ضربان بهتری را تجربه کرده و گردش خون بیشتری در جامعه ایجاد میکند. اینها همه اتفاقات خوبی است که جامعه هنری میتواند به فضای اجتماعی وارد کند.
قبل از اینکه به بازی شما در فیلم «زندگی جای دیگری است» بپردازیم درباره فیلمنامه توضیح دهید. سوژه به نظر تکراری بود فردی که در ابتدای فیلم به او میگویند 3 ماه دیگر بیشتر زنده نیست و اتفاقاتی که میافتد.زبان فیلمساز زبان فرسایشی، روزمره و یکدست است که میخواهد در پایینترین لایههای زندگی، آتش زیر خاکستر را نشان دهد. آتشی که در واپسین لحظات زندگی قابل گر گرفتن و شعلهور شدن است. بنابراین احتمال اینکه بسیاری از سوژهها یکی باشد وجود دارد اما نوع روایت و پرداخت آنها متفاوت است و این تفاوتها باعث میشود فیلمهای متفاوتی ساخته شود.
همه از شما بازیهای پرجنب و جوش دیدهاند اما در این فیلم شخصیت آرامی دارید. بازی در این نقش برای شما سخت نبود؟شما در بازیگری به یک نقطهای میرسی که اگر حس بگیری و متمرکز شوی تمام وجودت از تحلیل و تفسیر نقش نیرو میگیرد و آنقدر این تحلیل در شما قوی میشود که خودش به شما میگوید چگونه بازی کن، درواقع این نقش در من یک کاراکتر جدیدی شکل داد که خودش بازی میکرد.
شما علاوه بر این فیلم در فیلم «آرایش غلیظ»، آقای حمید نعمتالله هم حضور دارید. نقشتان در این فیلم چه ویژگیای داشت که بازی در آن را قبول کردید؟اول از همه برای من خود آقای نعمتالله اهمیت دارد. فقط کارکردن با حمید نعمتالله است که قبل از بازی میتوانی متوجه شوی که شخصیت خوبی برای تو در نظر گرفته است، چون آقای نعمتالله قصه، کاراکترها، دیالوگها، میزانسن و شخصیتپردازیهایش فوقالعاده است. بنابراین من خیلی به نقشی که برایم در نظر گرفته فکر نمیکنم، چون به او ایمان دارم.
در فیلم جدید آقای نعمتالله یعنی «آرایش غلیظ» هم این اعتماد شما به کارگردان جواب داده است؟بله دقیقاً مثل تجربههای قبلی من با آقای نعمتالله عالی بود. به جرأت میتوانم بگویم اولین توفیق جدیام گذشته از فیلم «آخر بازی» که اولین فیلمم بود، فیلم بوتیک آقای نعمتالله بوده است. به خاطر همین نمیتوانم منکر علاقهام به او شوم، کما اینکه آقای نعمتالله دانش بسیاری در سینما دارد و این را همه کسانی که با او کار کردهاند، میگویند.
برگردیم به فیلم «زندگی جای دیگری است» این فیلم در بخش بینالملل هم حضور دارد به نظرتان در آن بخش شانس برگزیدهشدن دارد؟من همیشه امیدوارم. فکر میکنم با توجه به آنچه منتقدان بعد از فیلم درک و ابراز کردند، شانس جایزه گرفتن در بخش بینالملل را دارد.
نظرتان درباره بینالمللی شدن بازیگران ما چیست؟رابطه ما با دنیا در بخش بازیگری تقریباً قطع است. اگر قرار باشد در فیلم خارجی بازی کنیم، باید از وزارت ارشاد اجازه داشته باشیم. از طرف دیگر بازیگران ما هم به لحاظ تسلط بر زبان انگلیسی مشکل دارند. بنابراین، این دو عامل همین فاصله با سینمای دنیا و ندانستن زبان خارجی باعث شده ما کمتر بازیگر بینالمللی داشته باشیم.
فکر میکنید امسال سیمرغ بگیرید؟روزگاری که جوانتر هستی مثلاً در سن 26 یا 27 سالگی این اتفاق برای تو زیباست، اما امروز دیگر برای من خیلی جذاب نیست، این روزها سعی میکنم فیلم بهتری کار کنم و با سینماگران همکاری بیشتر و بهتری داشته باشم. آدمهای بیشتری را بشناسم. یک زمانی ما طلب جایزه میکنیم اما زمانی میرسد که طلب جایزه کردن لذت ما را از همکاری در جشنواره و همکاران کم میکند. من الان در این شرایط به سر میبرم و از علاقهام به جایزه کم شده به همان اندازه بر انگیزهام برای تجربههای متفاوت افزوده شده است.