به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، کسانی که خود شهامت از خودگذشتگی ندارند در برابر عظمت
انسانهای از جان گذشته سر به احترام فرود آورده، کرنش میکنند و زبان به
مدح و ستایش آنان میگشایند. در فرهنگ دینی نیز ایثار و شهادت علاوه بر
ارزش معنوی و روحانی بسیار بالا نیکنامی و نزدیک شدن به خداوند را در پی
دارد و حتی در قرآن بر این عمل تأکید بسیاری شده و به صراحت از شهدا به
عنوان زندگانی که در پیشگاه حق روزی میخورند، نام برده شده است.
اما تبیین عناصر فرهنگ ایثار و شهادت نیاز به ارائه یک پیشزمینه مفصل و
تحلیل اساسی در دورههای مختلف دارد که در حوصله این نوشته نمیگنجد و
کماکان در حد بضاعتمان با ایجاز بسیار به شکل فشرده به عناصر اساسی این
فرهنگ جاودان و گرانسنگ اشاره میکنیم. ابتدا واژه ایثار و شهادت را تعریف
کنیم:
ایثار: این کلمه در فرهنگ بزرگ سخن
حسن انوری به معنای بذل و گذشت کردن از حق خود برای دیگران و نفع دیگری یا
دیگران را به خود ترجیح دادن آمده است. در لغتنامه دهخدا این کلمه به
معنای غرض دیگران را برخود مقدم داشتن، برگزیدن و منفعت غیر را بر خود مقدم
داشتن است که این نشان از کمال درجه سخاوت است.
شهادت: یعنی کشته شدن در راه خدا. به فرموده شهید مطهری شهادت مرگ آگاهانه
در راه هدف مقدس است، عملی اختیاری و کاملاً آگاهانه که برای بهبود شرایط و
یاری به همنوعان برگزیده میشود. شهید مطهری از شهدا به عنوان شمع محفل
بشریت یاد کرده است.
استاد شهید مطهری مینویسد: اسلام همیشه نیازمند به شهید، حماسههای جدید و
آفرینشهای تازه است که روح قهرمانی میدمند و جامعه را از سکون و رکود
باز میدارند.
عنصر دیگر نیکوکاری به کمال و پرورش خصائل پسندیده در جامعه به عنوان
الگویی نامی است. قرآن بالاترین درجه نیکوکاری را انفاق و گذشت از آنچه که
مورد علاقه شدید انسان است، معرفی میکند وچه علاقهای بیشتر از گوهر جان
که فرد آن را برای اعتلای نیکوکاری در حداعلی فدا کند؟ خداوند در آیه 92
سوره آلعمران میفرماید: هرگز به حقیقت نیکوکاری نمیرسید مگر این که از
آنچه دوست میدارید (در را ه خدا) انفاق کنید. از این رو در جای جای قرآن
به این که به مسکین و یتیم و اسیر غذای مورد نیاز خود را اعطا کنید تأکید
شده است و اطعام کردن در حالی که خود نیازمند هستید، عملی توأم با ایثار در
هنگام نیاز شدید است که همه را در بر میگیرد و بالاترین چیز که مورد
علاقه انسان است و موجب تلاش و کوشش اوست. وقتی فرد به اوج عظمت و فداکاری
برسد این بهترین سرمایه وگوهرش را در راه خدا ایثار میکند.
از این روست که بین سابقون و متقیان واقعی مسابقهای در نیکی به وجود
میآید که سبب خشنودی خداوند میشود و خدای تعالی به آن فخر فروخته و از
این انسانها به نیکی یاد میکند و این انسان اشرف مخلوقات به معنای واقعی
است. «السابقون، السابقون، اولئک المقربون» اینان درجه نزدیکی به خالق
یگانه را دریافت میدارند و این مسابقه خوبیها بهترین الگو برای تمام
جوامع و یکی از برجستهترین عناصر فرهنگ ایثار و شهادت است.
عنصر دیگر این فرهنگ انتخاب آگاهانه مرگ است آنان که در راه خدا جهاد
میکنند و در سماع تیر، تیغ و ترکش و مرگ جانانه به سماع عارفانه شهادت
میپردازند با آگاهی تمام دست به انتخاب میزنند و برای کسب رضایت خالق و
بهبود خلق جانانه میکوشند و به اوج اخلاص میرسند.
اخلاص و گذشتن از صافیهای گوناگون برای یافتن نابترین گوهر وجود نیز یکی
دیگر از عناصر این فرهنگ والا و بی نظیر است. شهید مطهری مینویسد: شهادت
واژهای است که در اسلام قداست خاصی دارد. در عرف خاص اسلامی هالهای از
نور این کلمه را فرا گرفته است این کلمه در همه عرفها توأم با قرائت و
عظمت بشریت یاد کرده است.
خداوند انسان را به دمیدن روح خود مفتخر کرد. و این راز شکوه و عظمت بعد
معنوی و شخصیت ملکوتی انسان است و ارزش جسم خاکی تنها در حفاظت و مراقبت از
روح خداوند است. از دیدگاه قرآن زندگی در ابدیت تجسم مییابد. چنان که در
آیه 64 سوره عنکبوت بدان اشاره شده است که این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و
بازی نیست و زندگی واقعی در سرای آخرت است اگر میدانستند.
یا در آیه 7 سوره روم میفرماید: «آنها فقط ظاهری از زندگی دنیا را میدانند و از آخرت (و پایان کار) غافلند.»
تنها موجودی که دارای زندگی واقعی است، چنان که در آیات 26 و 27 سوره
الرحمن خداوند میفرماید: «همه کسانی که روی آن زمین هستند فانی میشوند و
تنها ذات ذوالجلال و گرامی پروردگارت باقی میماند» خداوند است.
انسان کامل، مشتاق ملاقات و وصل به یگانه معبود و خداوند بلند مرتبه و
صاحب تمام کائنات و هستی است. این نگرش نبوت به نظام هستی و فلسفه آفرینش،
مرگ را برای انسان لذتبخش و خوشایند میسازد، خاصه مرگی را که در راه رضای
خداوند و بذل جان برای دیگر موجودات اوست و در نهایت خشنودی یگانه هستی بخش
را به دنبال دارد.از این رو عنصر اساسی فرهنگ ایثار و شهادت پیوستن به
خالق یکتاست که سرمنشأ و پایه اساسی و ستون این فرهنگ را تشکیل میدهد.
فداکاری، ارزش مذهبی
فداکاری ارزش جهانی و فرامذهبی است و همه به آن به دیده تکریم و احترام
مینگرند و از این رو همیشه قهرمانان و ایثارگران در اذهان عمومی انسانها و
حافظه تاریخی اقوام، زنده و جاویدند، چنان که خداوند مژده این امر را به
انسانها داده است. از او هستیم و به او میپیوندیم. این عنصر اساسی فرهنگ
ایثار و شهادت است گذشتن از زندگی حقیر و فانی این دنیا، برای پیوستن به
خالق بزرگ و یکتا و زندگی در کنار او تا ابدیت.
عنصر دیگر این فرهنگ بیمانند کرامت و منزلت انسان است. انسانی که به خاطر
رضای خالق خدمت به خلق جان خود را فدا میکند در زمره افراد برگزیده جای
دارد و خود را به مرتبه ای والا هدایت میکند. او پوسته تنگ و حقیر این
دنیا را میشکافد و همچون کرمی در پیله دنیا پروانه وار به معبود خود
میپیوندد و عزت و سعادت جاوید مییابد. خداوند در آیه 38 سوره توبه
میفرماید : «ای کسانی که ایمان آوردهاید! چرا هنگامی که به شما گفته
میشود به سوی جهاد در راه خدا حرکت کنید بر زمین سنگینی میکنید (و سستی
به خرج میدهید)؟ آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شدهاید؟ یا اینکه
متاع فربیده دنیا در برابر آخرت جز اندکی نیست.»
عنصر مهم دیگر این فرهنگ عزت یافتن در دنیا و آخرت است چنان که پیامبر
اکرم(ص) میفرماید: هیچ قطرهای نزد خداوند عزیز و بزرگ، محبوبتر از قطره
خونی که در راه خداریخته شود نیست. هیچ وقت خون شهید هدر نمیرود، خون شهید
به زمین نمیریزد، خون شهید هر قطرهاش تبدیل به صدها قطره و هزارها قطره،
بلکه به دریایی از خون میگردد و وارد پیکر جامعه میشود.(کلینی 5315).
از دیگر عناصر فرهنگ ایثار و شهادت میتوان به پویایی و تکامل انسان اشاره
کرد. انسانی که خود را آماده میکند تا به مرحلهای برسد که جان فدای دوست
کند. انسانی پویاست که همواره رو به سوی کمال دارد و این کمال گرایی که در
جان همه انسانها به شکل فطرت وجود دارد فقط توسط عدهای خاص پرورده شده و
به مرحله تکامل میرسد. آنان اهل حرکت و هجرتند و لحظهای آرام نمیگیرند و
ایستادگی میکنند و سکون را موجب مرگ و ذلت و خواری میپندارند.
اینان با انتخاب شهادت در کالبد جامعه روح حرکت و حماسه و رضایت خالق و بهبود اوضاع خلق جانانه میکوشند و به اوج اخلاص میرسند.
انسان های دلباخته
اخلاص و گذشتن از صافیهای گوناگون با یافتن نابترین گوهر وجود نیز یکی
دیگر از عناصر این فرهنگ والا و بی نظیر است. شهید مطهری مینویسد : چیزی
که هست معیارها و ملاکها متفاوت است از نظر اسلام هرکس به مقام و درجه
شهادت نائل آید، یعنی واقعاً در راه هدفهای عالی اسلامی به انگیزه برقراری
ارزشهای واقعی بیشتر کشته بشود به یکی از عالیترین و واقعیترین درجات و
مراتبی که یک انسان ممکن است در مسیر صعودی خود نائل شود رسیده است.
شهید کسی است که به فداکاری و از خودگذشتگی خود و با سوختن و خاکستر شدن محیط را برای دیگران مساعد میکند.
شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوختن فعال شدن و پرتو افکندن است، تا
دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش یابند و
کار خویش را انجام دهند. شهیدان شمع محفل بشریتند. آنان که هستی خود را
برای وصال به دوست مهیا کردهاند از دامهای منیت رهیده و شیطان را در بند
کشیده و او را به یأس کشاندهاند. شهید به زندگی راستین میرسد و عنصر قرب
الهی را بدست آورده و الگویی بیمانند برای دیگران میسازد و این را شاید
بتوان یکی دیگر از عناصر اساسی این فرهنگ به حساب آورد چراکه همواره
قهرمانان و شهدا الگویی برای انسانهای آزاده و جوانان در جوامع بشری به
حساب میآیند.
اینها همه قطرهای بود از دریای عناصر این فرهنگ گرانسنگ که واقعاً تبیین
آن صدها قلم و خروارها کاغذ میطلبد. این چکیده شاید تلنگری باشد برای
محققین که هرچه بیشتر در این زمینه بنویسند و اندیشه کنند و پرده از
جنبههای بی حد این فرهنگ بی مانند یعنی فرهنگ ایثار و شهادت بردارند.