به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از پایگاه خبری میدل ایست آنلاین، "پل پیلار" عضو سابق سیا و تحلیگرارشد سرویس اطلاعات این کشور در مقاله ای نوشت: نومحافظه کاران رسمی واشنگتن هنوزهم در تلاش هستند توافق به دست آمده با ایران بر سر برنامه هسته ای را با اعمال تحریم های جدید و در نتیجه قرار دادن ایالات متحده در مسیر جنگ - که مورد علاقه حزب لیکود اسرائیل است، از ریل خارج کنند. اما این واقعیت در پشت سفسطه پنهان شده است.
پل پیلار نوشت: شرکت کنندگان در بحث سیاست در واشنگتن ، و به ویژه کسانی که در کنگره هستند، باید مواردی را در سال نو رعایت کنند : در مورد موضع خود درقبال ایران صادق باشید. آنچه واقعا می خواهید ، بگویید .و برای آنچه که واقعا می خواهید، بهترین استدلال خود را ارائه دهید، ودر حالی که علیه چیزی تلاش میکنید ،تظاهر نکنید که به نفع آن تلاش می کنید.
پل پیلار ادامه داد ابزار اصلی برای بحث در مورد ایران در کنگره ،لایحه ارائه شده توسط سناتور مارک کرک جمهوریخواه، از ایلینویز، و رابرت منندز دموکرات ، از نیوجرسی است که تهدید ی برای اعمال تحریم های بیشتری بر ایران و خریداران نفت این کشور است ، و در واقع برای جلوگیری از اعمال تحریم ها شروط غیر واقعی را به ایران تحمیل می کند، و به وضوح برای راه اندازی جنگ علیه ایران و کشیدن پای ایالات متحده به این جنگ ، به اسرائیل چراغ سبز نشان می دهد.
همانطور که دکتر کالین کال-استاد دانشگاه جورج تاون- با جزئیات توضیح داده ، تصویب این قانون میتواند برای روند مذاکره بر سر توافق نهایی با ایران بسیار مخرب باشد. طرفداران این قانون ادعا می کنند که اثراین لایحه تنها مخالفت خواهد بود ، و قدرت چانه زنی آمریکا را افزایش می دهد باعث میشود امتیازاتی را که ما می خواهیم ، ایران بدهد.
امکان دارد برخی از اعضای کنگره که ممکن است تمایل داشته باشند به این لایحه رای بدهند ، و حتی برخی از کسانی که به عنوان حامیان مشترک این لایحه را امضا کرده اند ، واقعا به این بحث اعتقاد داشته باشند. زیرا آنها دائما می شنوند " تحریم ها ایران را پای میز مذاکره آورد " پس اگر مقداری تحریم چیز خوبی است حتما تحریم ها بیشتر چیز بهتری است.
وی افزود: اما هر کسی که بیش از یک دقیقه به طور جدی در مورد این موضوع فکر کرده باشد – همانطور که مروجان اصلی این قانون حتما این کار را کرده اند – متوجه می شود که این تفکر تا چه حد مغالطه آمیز است .تحریم ها هر نقشی که در آوردن ایران به پای میز مذاکره داشته اند ، اکنون این چشم انداز حذف تحریم ها است که ایران را تحریک خواهد کرد ، توافقنامه هسته ای را تکمیل کند، نه افزایش همیشگی تحریم ها.
این بر خلاف تمام قوانین علم منطق و روانشناسی است که فکر کنیم ،درست بعد از این که ایران بیشترین مصالحه لازم را انجام داده ، اگر با فشار بیشتر و مجازات بیشتر " پاداش " این کشور را بدهیم ایرانیان سازش بیشتری از خود نشان خواهند داد.
کسانی که برای ایالات متحده مذاکره می کنند، به دلیل آسیبی که این قانون به مذاکرات می زند با آن مخالف هستند. نظر آنها بسیار مهم است. اگر این قانون واقعا جایگاه مذاکره ای آمریکا را تقویت می کرد ، همه مذکره کنندگان امریکایی از آن استقبال می کردند.
قانون گذاران ایران با ارائه لایحه ای گفته اند اگر ایالات متحده تحریم های جدید تحمیل کند، ایران هم غنی سازی اورانیوم را در سطحی بیشتر از آنچه که قبلا بود، آغاز کند.
این تأیید مستقیمی است که چگونه تهدیدات و لجاجت تندروها ، به خصوص در این برهه ، باعث به وجود آمدن لجاجت طرف دیگر می شود.
کرک و منندز گیج و گنگ نیستند. آنها مطمئنا همه اینها را درک می کنند. قوانین آنها در خدمت اهداف کسانی است که می خواهند مذاکرات با ایران به شکست بینجامد. در راس کسانی که این هدف را دنبال می کنند، دولت بنیامین نتانیاهو قرار دارد، که کاملا به صراحت گفت با هر گونه توافق با ایران از هر نوعی که باشد (چه موقت چه دائم)مخالف است و به هر کاری برای اهریمن نشان دادن ایران و مخدوش کردن وجهه عمومی آن ادامه خواهد داد.
سازمانی اصلی در واشنگتن که در خدمت سیاست دولت نتانیاهو است - یعنی، آیپک، هم برای ترسناک نشان دادن ایران دلیل خاص خود را دارد، همانطور که یک مدیر ارشد سابق AIPAC توضیح داد، این کار " برای کسب و کار خوب است". تصادفی نیست که مارک کرک بزرگترین دریافت کننده وجوه AIPAC در کنگره است ، و رابرت منندز است نیز در بین کسانی است که بیشترین پول ها را از آیپک دریافت می کند.
صداقت به معنی کنارگذاشتن موضوع ساختگی "آیا در حال حاضر تحریم های بیشتر به توافق بهتر کمک می کند؟" – زیرا کاملا روشن است که کمکی نمیکنند- و به جای آن طرح مسئله واقعی ،یعنی: آیا موفقیت مذاکره با ایران به نفع ایالات متحده آمریکا است ، یا شکست مذاکرات؟. این مسئله را می توان با توجه به معیارهای مختلف مورد بحث قرار داد.
یکی از این معیارها مربوط به هدف جلوگیری ایران از دستیابی به سلاح های هسته ای است : آیا دستیابی به این هدف ازطریق یک توافق مذاکره ای و تشدید نظارت بین المللی بر برنامه هسته ای ایران دست یافتنی تر است ، یا از طریق ادامه رویارویی که چیزی از آن حاصل نمیشود؟
مجموعه دوم از معیارها مربوط به مسیری برای جلوگیری از وقوع یک جنگ جدید است- با درنظر گرفتن بحث تاثیر جنگ جدید بر منافع ایالات متحده. یکی دیگر از معیار ها به این مربوط می شود که آیا سیاست گسترده تر ایالات متحده در خاور میانه از طریق انعطاف پذیری برای انجام دیپلماسی با همه کشورهای منطقه در مورد مسائل مختلف، بهتر پیش می رود یا از راه دشمنی و خصومتی که طرف سوم بر آن اصرار دارد؟
همه این موارد باید از نقطه نظر منافع آمریکا مورد بحث قرار بگیرد. کسانی که با اسرائیل روابط ویژهای دارند هم می توانند سوالات موازی بپرسند، از جمله اینکه آیا منافع اسرائیل از طریق تهدید و نفرت ورابطه خصمانه بی پایان با یکی دیگر از دولت های بزرگ منطقه بهتر حاصل می شود ، و یا ازطریق دنبال کردن یک مسیر متفاوت.
این تحلیلگر ارشد سیا در پایان می نویسد:اجازه دهید این بحث صادقانه آغاز شود. اما یک بحث صادقانه به سختی مطرح خواهد شد مگر این که ما این بحث بی معنی را که لایحه کرک-منندز به مذاکرات کمک میکند را دور بیندازیم.