به گزارش حوزه سینمای جهان
باشگاه خبرنگاران به نقل از مووی مگ؛ قسمت اول فیلم "خماری" در سال 2009 ، یک رویداد خوشایند برای ژانر کمدی که به ندرت پیش میآید آثار قابل توجهی در طول سال داشته باشد، محسوب میشد.
"خماری1" علی رغم کم هزینه بودن، ایده و پرداخت بسیار خوبی داشت که سبب شد نام آن به عنوان یکی از برترین کمدی های سال در اکثر نظرسنجیهای سینمایی مربوط به سال 2009 مطرح باشد. در این فیلم به حدی ایدههای نو و بدیع بکار گرفته شده بود که به راحتی میشد تصور کرد سازندگان برای ادامه دادن این مسیر موفق به ساخت ادامه برای آن مبادرت بورزند و این اتفاق دو سال بعد به وقوع پیوست.
"خماری قسمت دوم" در سال 2011 ، یکی از پرفروش ترین های آمریکا در گیشه، اما یکی از شکست خورده ترین فیلمها از لحاظ ارش و محتوا بود که اصلاً و ابدا در حد و اندازههای قسمت اول ظاهر نشد. ایده های شکست خورده و اجرای کاملاً تکراری و یکنواخت موقعیتهای کمدی در "خماری 2" به حدی بود که بسیاری معتقد بودند میبایستی عطای این فیلم را در همین قسمت به لقایش بخشید و اجازه نداد که وضعیت از این هم بدتر شود اما تهیهکنندگان بر خلاف باور عمومی، اقدام به ساخت قسمت سوم این فیلم کردند که این یکی وضعیتی به مراتب بدتر از قسمت دوم دارد.
آلن (زک گالیفیاناکیس) 42 ساله در حال حاضر یکی از بدترین روزهای عمر خودش را سپری میکند. او در حال حاضر نه شغلی دارد، نه آیندهای و نه خانمی که بتواند باعث شود او یک زندگی طبیعی را آغاز کند. وی همچنین2 به تازگی پدر خودش را هم از دست داده که این غم بزرگ نیز سبب شده او کم و بیش به سمت افسردگی گرایش پیدا کند. در این وضعیت آشفته، مادرِ آلن ( ساندرا کیوری ) تصمیم می گیرد از دوستانِ صمیمی آلن درخواست کند که برای بهبود وضعیت آلن کاری انجام دهند. از این رو ، داگ ( جاستین بارتا ) ، فیل ( بردلی کوپر ) و استو ( اِد هلمز ) تصمیم میگیرند تا آلن را به یک مرکز بازپروری ببرند اما در میانه راه ، مورد حمله یک گنگستر خطرناک به نام مارشال ( جان گودمن ) قرار میگیرند. بزودی معلوم میشود که سالها پیش در جریان اتفاقات وگاس ، چو ( کن جیونگ ) به مارشال خیانت کرده و سپس با 21 میلیون دلار پا به فرار گذاشته است! به همین جهت، مارشال داگ را به گروگان میگیرد تا فیل ، استو و آلن ، چو را پیدا کرده و نزد مارشال بیاورند اما...
"خماری قسمت سوم" احتمالاً آخرین قسمت از سری فیلمهای " خماری " محسوب می شود (امیدوارم که اینطور باشد) و از این بابت باید بسیار خشنود بود چراکه وضعیت آشفتگی فیلمنامه " خماری قسمت سوم " تا حد زیادی نزدیک به حاد است و قحطی سوژه جدید و چنگ و دندان زدن فیلمساز به فرمول های موفق قسمت های گذشته به حدی احمقانه است که هر تماشاگری را بهت زده می کند.
در " خماری قسمت سوم " تمرکز اصلی بر روی شخصیت آلن و مسائل پیرامونش است اما در میانه راه ، با وارد شدن مارشال و چو، فیلم همان مسیر مشخص و آشنایی3 را دنبال میکند که در قسمت های قبل شاهدش بودیم، با این تفاوت که اینبار خبری از نوآوری و موقعیت های جدید جذاب نیست و هرآنچه که وجود دارد ، بازخوانی اتفاقاتی است که در دو قسمت قبل رخ داد به انضمام یکی دو شخصیت جدید که متاسفانه توان این را ندارند که " خماری قسمت سوم " را از سقوط نجات دهند و از آن یک کمدی ناب بسازند.
متاسفانه شوخی ها و موقعیت های کمدی " خماری قسمت سوم " به حدی تکراری استند که به سختی می توان از آنها لذت برد. اینکه چو پس از دو قسمت، همچنان همان شخصیت بد دهان با رفتار زشتی باشد که در دو قسمت قبل دیده ایم بدون آنکه ذره ای تغییر و تحول در موقعیت های حضور او در صحنه بوجود آمده باشد، اصلاً خوشایند نیست و باعث نمی شود تا تماشاگر بتواند از این فرم تکراری لذت ببرد. در واقع تاد فیلیپس در " خماری قسمت سوم " سعی کرده هرطور که است، شخصیت های داستان را در همان قاب آشنای دو قسمت قبل قرار دهد و کاملاً از ریسک تغییر دادن حال و هوای آنها حتی به میزان اندک، خودداری کرده که نتیجه اش یک اثر کاملاً تکراری و یکنواخت است که هیچ نشانی از خلاقیت در آن مشاهده نمیشود.
البته فیلیپس یکی4 دو شخصیت جدید هم را هم برای خارج شدن فیلم از یکنواختی احتمالی، به فیلم اضافه کرده که روی هم رفته تاثیر چندانی بر وضعیت فیلم نداشته است. یکی از این شخصیت های اضافه شده ، ملیسا مک کارتی است که تقریباً در تمامی آثاری که در چند سال اخیر حضور داشته، شخصیتی تکراری را ایفا کرده و حضورش در " خماری قسمت سوم " نیز از قاعده مستثنی نیست. با اینحال، به دلیل وضعیت آشفته دیگر بخش های فیلمنامه " خماری قسمت سوم " ، حضور ملیسا مک کارتی در نقش کَسی و ارتباطش با آلن و شوخی هایی که میان این دو رد و بدل می شود، مفرح ترین لحظات فیلم را تشکیل میدهد که حداقل مزیت اش این است که تکراری نیست و قبلاً در سری " خماری " مشاهده نشده است.
همچنین ورود مجدد شخصیت جید ( هدر گراهام ) به داستان که در " خماری قسمت دوم " به شکل عجیب و غریبی به طور کامل از داستان حذف شده بود، توانسته تا حد زیادی بار دراماتیک " خماری قسمت سوم " را بهبود ببخشد. جید که هم اکنون یک فرزند دارد، ارتباط خوبی با اعضای گروه دارد و آلن هم به خوبی با فرزند او ارتباط برقرار می کند. به نظر می رسد که اگر تاد فیلیپس به جای مانور بر لحظات به واقع احمقانه ای که در آن چو در حال دست و پا 5زدن برای خنداندن تماشاگر است و البته تنها حسی هم که نصیب تماشاگر میکند خستگی و بی رمقی است، زمان بیشتری را به جید و کَسی اختصاصی می داد ، می توانست نتیجه بسیار بهتری از آنچه که بر تصویر نقش بسته را دریافت کند اما گویا تشخیص داده که حضور چو در دو قسمت قبلی، یکی از وزنه های سنگین جذابیت فیلم بوده به همین جهت وقت بیشتری را با دیالوگ های زشت ،به او اختصاص داده که نیتجه اش فستیوالی از دقایق زائد است که در " خماری قسمت سوم " به هدر رفته است.
با اینحال خوشبختانه بازیگران "خماری قسمت سوم"، کماکان هماهنگی بسیار خوبی با یکدیگر دارند و بازی های قابل قبولی را از خود ارائه داده اند که مشخصاً زک گالیفیاناکیس موفق ترین آنها بوده. گالیفیاناکیس ، که شخصاً سهم بسزایی در ساخت و پرداخت شوخی های مربوط به شخصیت آلن داشته، کماکان پس از گذشت 3 قسمت از سری "خماری"، تماشایی ترین شخصیت فیلم است که می تواند لبخند را به لبان تماشاگر بیاورد. گالیفیاناکیس با تسلطی قابل توجه، شخصیت آلن را در سه قسمت " خماری " به حدی بامزه جلوه داده که به راحتی می توان حتی سری " خماری " را با شخصیت آلن به خاطر آورد. بردلی کوپر و اِد هلمز نیز در نقش فیل و استو، حضور موفقی را تجربه کرده اند و البته حضور بردلی کوپر که دیگر بازیگر ناشناخته قسمت اول " خماری " نیست، فرصتی مناسب در اختیار تهیه کنندگان قرار داده تا از حضور بیشتر او در جلوی دوربین بهره ببرند.
جان گودمن در نقش مارشال، قابل قبول است و به اندازه ای بدمن است که بتوان آن را پذیرفت.6 کن جیونگ هم که دیگر باید او را به عنوان بِرند شوخی های زشت در آثار هالیوودی بشناسیم، همان وضعیتی را دارد که در دو قسمت قبلی آن را شاهد بودیم با این تفاوت که در هر قسمت افت محسوسی را در شخصیت او مشاهده کرده ایم که حالا در قسمت سوم به اوج خود رسیده است.
هدر گراهام و ملیسا مک کارتی اما از موفق های " خماری قسمت سوم " استند که حداقل باعث رنجش تماشاگران نمی شوند.
لحظات مشترک میان مک کارتی و گالیفیاناکیس در میان لحظات کمدی بی رمق " خماری قسمت سوم " ، جذاب ترین بخش داستان را تشکیل می دهد.
در نهایت باید درباره " خماری قسمت سوم " گفت که بهتر است پرونده این مجموعه برای همیشه بسته شود تا بیش از این شاهد اُفت یکی از بهترین آثار کمدی چند سال اخیر نباشیم. قسمت اول " خماری " به واقع اثری جذاب و تماشایی بود که سوژه بکر و نابش تحسین بسیاری را برانگیخت اما این تحسین ها در قسمت دوم تکرار نشد و حالا متاسفانه در قسمت سوم به یک سراشیبی سقوط محض رسیده است. شاید " خماری قسمت سوم " در مقایسه با دیگر اثار کمدی اینروزهای هالیوود اثری قابل قبول محسوب شود اما در مقایسه با سری قبلی خودش، مشخصاً یک اثر شکست خورده است.
انتهای پیام/ص