قسمت اول با فروش بسیار خوب در سال 2012، مجوز لازم برای ساخت ادامه این داستان جذاب را صادر کرد و می‌شد انتظار داشت که قسمت دوم بلافاصله به اکران درآید.

به گزارش حوزه سینمای جهان باشگاه خبرنگاران به نقل از مووی مگ؛ "عطش مبارزه : اشتعال " نام دومین قسمت از سری فیلمهای " عطش مبارزه " است. قسمت اول با فروش بسیار خوب در سال 2012 ، مجوز لازم برای ساخت ادامه این داستان جذاب را صادر کرد و با توجه به موفقیت کامل این فیلم در بخش گیشه و افتخارات هنری هم که نصیبش شد ، می شد انتظار داشت که قسمت دوم بلافاصله به اکران در آید. پیش از اینکه به سراغ قسمت دوم " عطش مبارزه " بروم باید یادآور شوم که کتاب " اشتعال " در بهار سال 91 توسط انتشارات افراز و با ترجمه سرکار خانم شبنم سعادت منتشر شده و چنانچه از دسته افرادی هستید که مطالعه کتاب را به فیلم ترجیح می دهید، اکیداً پیشنهاد می کنم که به سراغ کتاب " اشتعال " بروید چراکه جزئیات داستان در کتاب قابل مقایسه با فیلم نیست.

پس از اتفاقات هفتاد و چهارمین دوره مسابقات "عطش مبارزه" که طبق قوانین می‌بایستی یک برنده می داشت اما در نهایت با دو برنده از یک ناحیه به پایان رسید، حالا کتنیس اِوردن (جنیفر لارنس) و پیتا ملارک (جاش هاتچرسون) روزهای خوشی را پشت سر می گذارند. آنها که جایزه مسابقه را هم برده اند، " تور پیروزی " خود را در مناطق 12 گانه برپا کرده اند تا مردم از نزدیک با این قهرمانان مواجه شوند.

در این میان رئیس جمهور اسنو (دونالد ساترلند) که از پیروزی کتنیس به شدت عصبانی است، در پی گرفتن انتقام شخصی خودش می باشد. وی از اینکه کتنیس هر روز جایگاه محبوب تری نزد مردم مناطق مختلف پیدا می کند نگران است و از اینکه شاید این استقبال در آینده تبدیل به یک شورش شود، در هراس است. به همین جهت وی در جریان هفتاد و پنجمین دوره مسابقات " عطش مبارزه " تصمیم میگیرد از یک قانون به نام " ربع سده " (Quarter Quell ) که هر 25 سال یکبار می توان از آن استفاده کرد، بهره ببرد و کتنیس و پیتا را بار دیگر به مسابقات بازگرداند تا با برندگان دوره های قبلی مبارزه کنند.اما حضور مجدد کنتیس در مسابقات، با گذشته تفاوت هایی دارد چراکه اینبار یک طراح خلاق بازی به نام هونسبی ( فیلیپ سیمور هافمن ) تله های مرگباری برای شخصِ کنتیس تدارک دیده که ...

"اشتعال " تفاوت های آشکاری با قسمت اول این سری دارد. در این قسمت سازندگان تاکید بیشتر را بر روی شخصیت های داستان قرار داده اند و تماشاگران را مجبور کرده اند تا اینبار به جای عطش تماشای مبارزات، به حال و هوای روابط بین شخصیت ها توجه نمایند. " اشتعال " خوشبختانه تاکیدی برای رسیدن سریع به مرحله اکشن ندارد و حتی تا یک ساعت و نیم اول خبری از مسابقات " عطش مبارزه " نیست. فرانسیس لارنس کارگردان فیلم که در قسمت دوم جایگزین گری رز شده ، به خوبی توانسته ضرباهنگ منظمی را به فیلم منتقل کند و از ایجاد پراکندگی در روایت داستان جلوگیری کند.

لارنس در مرحله اول به ترسیم فضای کلی داستان پرداخته و شخصیت ها را مانند پازل در سر جاهای خودشان قرار داده است. البته ایراداتی هم به نحوه معرفی شخصیت ها توسط لارنس وارد است و آن اینکه وی ابداً به فکر مخاطب تازه " اشتعال " نبوده و اغلب اتفاقات گذشته فیلم که شخصیت ها از آن دم می زنند را بی آنکه حتی اشاره کوچکی به وقوع آن در قسمت قبل کند، به حال خود رها کرده است. این ایراد شاید ابداً برای طرفداران " عطش مبارزه " مشکلی ایجاد نکند اما مسلما تا حدودی باعث گیج شدن مخاطب تازه خواهد شد و تنها راه کار موجود برای حل این مشکل، سوق دادن مخاطب تازه فیلم به تماشای کامل قسمت اول هست و دیگر هیچ!

با اینحال مخاطبین دو آتشه سری " عطش مبارزه " به احتمال زیاد از نحوه کارگردانی لارنس راضی خواهند بود چراکه وی به خوبی این موضوع را درک کرده که " اشتعال " برعکس قسمت اول ، بیشتر تمرکزش بر شخصیت ها و تعامل آنها با یکدیگر هست و اکشن در مرتبه دوم این داستان قرار میگرد. به همین جهت لارنس تا جایی که توانسته سعی در بی نقص ارائه دادن روابط شخصیت ها داشته که می توان وی را تا حدودی موفق دانست.

"اشتعال " شخصیت های باورپذیرتری به نسبت اول دارد، رابطه میان آنها به مراتب قابل قبول تر از قسمت اول هست و دیالوگ های رد و بدل شده میان آنها هم خوشبختانه ازار دهنده نیست. البته باید تاکید کنم که کتاب خوان ها شاید لذت وافری از شخصیت های فیلم نبرند چراکه بهرحال ضعف های آشنای یک " اقتباس " در آنها مشاهده می شود اما با اینحال در قامت سینما، " اشتعال " بدون در نظر گرفتن اینکه این داستان اقتباسی از یک رمان محبوب است،باید گفت که بسیار خوب عمل کرده است.
رابطه میان کنتیس و پیتا و ورود ضلع سوم این مثلث یعنی گیل ، از چیزی که می شد انتظارش را داشت بهتر از آب درآمده و جذابیت این مثلث به مراتب بهتر از هر فیلم " نوجوانانه " دیگری است که تابحال ساخته شده.تم سیاه و فضای غمگین فیلم نیز به خوبی در نیمه ابتدایی” اشتعال " که متمرکز بر روابط شخصیت هاست، بکار گرفته شده است. تمامی المان هایی که برای واقعی تر شدن هرچه بیشتر فضای غمگین " اشتعال " مورد نیاز بوده در فیلم قرار گرفته و کمترین نقصی در آن مشاهده نمی شود. 

"اشتعال " در نیمه دوم که اکشن رنگ بیشتری به خود میگیرد، ضرباهنگ سریعتری به خود میگیرد. کارگردانی صحنه های اکشن توسط فرانسیس لارنس عالی بوده و طراحی مسابقات " اشتعال " نیز اینبار با اضافه شدن جلوه های ویژه کامپیوتری، رنگ و روی جذاب تری به خود گرفته است و مبارزات نیز هیجان بیشتری را به مخاطب منتقل میکند. خوشبختانه لارنس که پیش از این سابقه کارگردانی آثار اکشن محترمی نظیر " من یک افسانه هستم " و " کنستانتین " را داشته، باعث شده تا لحظات اکشن فیلم نیز رمق بیشتری در مقایسه با قسمت قبل داشته باشد.

در بین بازیگران فیلم نیز جنیفر لارنس  کماکان نقطه قوت " اشتعال " محسوب می شود. همانطور که پیش از این در نقد قسمت اول این فیلم گفته بودم، حضور  لارنس  در راس " عطش مبارزه " مسلماً بهترین اتفاقی بوده که برای این سری رخ داده است. لارنس که حالا پس از کسب اسکار اعتماد به نفس بیشتری هم پیدا کرده، در اشتعال به خوبی توانسته در صحنه های دو نفره بازی فوق العاده ای به نمایش بگذارد و در بخش اکشن هم بی نقص ظاهر شود. جنیفر لارنس  از معدود بازیگران زن هالیوودی است که می تواند به همان اندازه که در آثار درام می درخشد، در آثار اکشن نیز عالی ظاهر شود. جاش هاتچرسون و لیام همسورث نیز در نقش دو ضلع مثلث عشقی فیلم، بازیهای خوبی از خود به نمایش گذاشته اند. هرچند که لیام همسورث در این میان به جهت عدم پرداخت مناسب تا حدود زیادی در حاشیه قرار گرفته است. وودی هارلسون ، دونالد ساترلند و فیلیپ سیمور هافمن نیز از تجربه های ارزشمند خود به خوبی در نقشهای مکمل استفاده کرده اند و در نقشهای خود راحت هستند.

"اشتعال " یک اثر کامل و بی نقص نیست اما در مقایسه با دیگر آثار " نوجوانانه " چند سر و گردن بالاتر است. مسلما فرانسیس لارنس و تیم نویسندگان جدید فیلم نتوانسته اند رمان 400 صفحه ای خانم سوزان کالینز را بطور کامل در مدت زمان 146 دقیقه بر پرده سینماها بیاورند اما تا جایی که امکان داشته از هایلایت های رمان بهره گرفته اند و مخصوصاً در برگردان سینمایی روابط بین کنتیس و پیتا و گیل، بهترین تصویر را ارائه کرده اند که جای تحسین دارد.

"اشتعال" در یک سوم پایانی داستان کمی عجول می‌شود و شخصیت‌ها را یکی پس از دیگری بی آنکه بخواهد توجهی به مرگ آنان کند به حال خود رها می‌کند اما با تمام این ضعف های ریز سخت گیرانه ، کماکان معتقدم که " اشتعال " یکی از بهترین اقتباس های ممکن از یک اثر " نوجوانانه " است که حتی باعث شده بزرگسالان نیز به تماشای فیلم بنشینند.

انتهای پیام/ص
برچسب ها: نقد ، بررسی ، فیلم ، عطش مبارزه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.