بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده به انعکاس آن در ادبیات پارسی، از کتاب «در محضر قرآن» اثر ارزشمند استاد الهی قمشه‌ای پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

آیه ۳۶ سوره إسرا
وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا
از پى آنچه ندانى كه چيست مرو، زيرا گوش و چشم و دل، همه را، بدان بازخواست كنند.

آن خازن گنجهای عالم پس از گوهرفشانی در آیات پیشین اینک دو گوهر قیمتیِ دیگر بر دامن ما می فشاند که بازار جواهریان بصره بی اعتبار می کند چنانکه سعدی در گلستان از زبان اعرابی حکایتی آورده است که بازار همه گوهر فروشان عالم را از رونق انداخته است.

گوهر نخست این است که آدمی نباید در پی چیزی که به آن علم ندارد چشم بسته حرکت کند. آخر آدمی را چشم و گوش و عقل و هوش داده اند و خداوند بدین نعمتها ما را مسئول خواهد دانست.

این دستور اگر پیروی شود همه تبلیغات دروغ اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و تعصبات و تقلیدهای کورکورانه را در جامعه از میان خواهد برد. در جوامع شرقی این گرایش به پیروی از چیزی که نمی دانند بیشتر احساس می شود.

البته غربیان قرنها گرفتار این مشکل بوده و هستند که به سبب تعصبات قومی و نژادی و دینی و اغراض اقتصادی و غیره از چیزی پیروی کنند که بدان علم ندارند اما کوشیده اند که به تدریج ازاین صفت لااقل در مسائل دینی بپرهیزند.


خرافاتی که در میان همه جوامع رواج دارد همه از جنس همین پیروی از چیزی است که نمی دانند. ترسهای بی دلیل مانند هراس از عدد 13 و اعتقادات بی منطق مانند آویختن جمجمۀ حِمار در مزرعه برای دفع آفات و بسیاری از اعتقاداتی که مردم درباره مردگان دارند و از جمله می گویند اموات شبهای جمعه و روزهای جمعه آزادند و فکر نمی کنند که ارواح زندانی نیستند تا گاهی مرخصی بروند و این ما هستیم که شبها و روزهای جمعه فراغتی داریم!.

عطار این اعتقاد خرافی را که جمجمۀ خر می تواند مزرعه را از آفات مصون دارد در حکایتی استهزاء کرده است که اگر آن خر زنده بود خود بر این کار جاهلانۀ بی تناسب می خندید.

گر آنستی که این خر زنده بودی        بسی زین کار، خر را خنده بودی

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار