به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،،عدم رفتار مناسب شهروندي از سوي مردم و ريختن زبالهها به جويها و خيابانها باعث رشد تعداد كلاغها و موشها شده است. به گفته شهردار سابق منطقه يك تهران كه منطقه اشرافي هست، حدود يكسوم زبالههاي اين ناحيه از داخل جويها جمعآوري ميشود. از طرف ديگر كلاغها هم زبالهخوار هستند و البته غذاي مورد علاقهشان موش است. مردم براي موشها غذا توليد ميكنند و كلاغها موشها را ميخورند. چرخه خطرناكي كه در تهران به وجود آمده است و مسوولان خبري از آن ندارند.
مرتضي مغازهيي، در خيابان وليعصر دارد. او دراين مورد گفت: «گاهي اوقات كه بيكار ميشويم و در پيادهرو ايستاديم، اين موشها را ميبينيم كه به دنبال غذا روي زمين ميآيند و به سرعت به جاي خود برميگردند. تعدادشان زياد شده است. قبلا اين همه نبود و حتي به اين بزرگي هم نبودند.» اين نظر خيلي از مردم خيابان وليعصر است. علاوه بر موشها، كلاغهاي تهران هم به خاطر كاشت بيش از اندازه درختان كاج زياد شدهاند.
كلاغ موجود زبالهخواري است كه ميتواند همانند موش از هر چيزي تغذيه كند. زياد شدن تعداد كلاغها با توجه به آلودگي هواي تهران كه اجازه زندگي به پرنده ديگري را نميدهد نگرانكننده است. اين در حالي است كه چند سال پيش حتي كلاغها هم از دست آلودگي تهران دست به مهاجرت زدند اما حالا به تازگي با راهاندازي درياچههاي شهري و كاشتن درخت تعداد آنها زياد شده است.
اقدامات شهرداري چه بوده است؟
اسماعيل كهرم، مشاور رييس سازمان محيط زيست جمعيت موشها را حدود ۳۰ ميليون قطعه ميداند و درباره آنها به «اعتماد» گفت: «اكثر پزشكان معتقدند موشها ۲۷نوع بيماري دارند كه براي مردم و محيط زيست ميتوانند بسيار خطرناك باشند. در سرشماري كه نزديك به سه سال پيش توسط شهرداري تهران انجام شد تعداد آنها را سه برابر مردم تهران تخمين زده بودند. يعني امروز حدود ۳۰ ميليون موش در زير خيابانهاي تهران زندگي ميكنند. موشها در هر جايي كه حركت ميكنند از خود اثري به جاي ميگذارند كه موش ديگري اگر از آن ناحيه رد شود، متوجه حضور همنوع خودش ميشود. اين از مخربترين نوع حيوانات براي شهر است.
رضا، فروشندهيي در خيابان انقلاب است، او درباره موشها گفت: نخستين باري كه اين موشها را ديدم به چند سال قبل برميگردد، خيلي اندازه معقولي داشتند و زياد هم نبودند. اما چند روز پيش كه يكي از آنها را ديدم، ترسيدم، موش بسيار بزرگي بود كه مدت زيادي در پيادهرو ميچرخيد. به نظرم بايد هر چه سريعتر براي كنترل جمعيت آنها اقدام شود.
اميرحسن جعفري، قائممقام ستاد محيط زيست و توسعه پايدار شهرداري تهران در گفتوگو با «اعتماد» درباره موشهاي تهران گفت: «شهرداري تهران اقدامات مشخصي كه در دنيا براي كنترل موشها وجود دارد را انجام ميدهد. شهرداري به سه روش مبارزه فيزيكي، شيميايي و مكانيكي موشها را نابود ميكند. در مبارزه شيميايي از سمهايي استفاده ميكنيم كه موش بعد از چند روز ميميرد، زيرا اگر موشها متوجه شوند كه غذايي آنها را به سرعت از بين ميبرد از آن استفاده نميكنند. به همين خاطر ما براي اين مساله از سمهاي تاخيري استفاده ميكنيم. آنها زيرزمين بعد از چند روز دفن ميشوند كه هيچگونه آلاينده و خطري براي محيط زيست ندارد. در روش فيزيكي شهرداري عدهيي را مسوول گشتزني كرده است تا با سيمان حفرهها و شكستگيها را درست كنند و به نوعي زيستگاه موش را از بين ببرند. در روش مكانيكي هم از تله و تفنگ بادي استفاده ميكنيم كه براي تفنگ بادي نيروي انتظامي با مردم همكاري ميكند.»
موشها و زبالهها غذاي مورد علاقه كلاغها
كهرم درباره حضور كلاغها در شهر گفت: «براي كنترل جمعيت كلاغها بايد كمتر زباله توليد كنيم. هر چقدر زباله بيشتر باشد اين پرنده هم بيشتر است. البته كلاغ به اندازه موش براي محيط زيست آسيب به حساب نميآيد، اما ممكن است در بعضي نقاط به دنبال فرزند خود بگردد كه باعث آسيب به انسانها ميشود. آسيب كلاغها بيشتر به اين خاطر است كه از هر چيزي تغذيه ميكند. البته اين را بايد گفت كه به خاطر هواي تهران پرندههاي ديگر كمتر ميتوانند زندگي كنند.»
كارشناسان جانورشناس معتقدند كه اگر پاي يكي از كلاغها در اثر تصادفي بشكند يا آسيب ببيند، كلاغهاي ديگر به محض اينكه صدايش را شنيدند، به طرفش ميآيند، زخمش را تسكين داده و به او كمك ميكنند تا پرواز كند. اگر كسي براي خارج كردن جوجهها به لانه كلاغها نزديك شود، پدر و مادر آنها با فرياد، كلاغان ديگر را به كمك ميطلبند و البته كلاغها براي شكار موشها از هر تلهيي استفاده ميكنند زيرا موجود مورد علاقهشان است.
مبارزه شيميايي با موشها
مبارزه شيميايي مكمل ساير شيوههاي مبارزه با موش همواره مد نظر برنامهريزان و سياستگذاران امر مبارزه بوده است اما آنچه تاكنون اين شيوه مبارزه را از مسير اصلي و جايگاه واقعي خود دور كرده تاكيد بيش از اندازه روي اين شيوه مبارزه و به فراموشي سپردن ديگر شيوهها است. سموم موشكش در شهر تهران از نوع ضد انعقادي نسل جديد با ماده موثر بروديفاكوم به دلايلي توصيه ميشود. بروديفاكوم نسبت به ساير سموم ضد انعقادي نيمهعمر طولانيتري در بدن موش دارد، بروديفاكوم براي موشها سم قوي به شمار رفته به طوري كه نتيجه مصرف يك وعده از آن سم منجر به مرگ جونده خواهد شد. بروديفاكوم در محيط مقاوم بوده به طوري كه در معرض تابش مستقيم خورشيد تا ۳۰ روز بدون تغيير باقي ميماند. بروديفاكوم نسبت به ساير سموم خطر كمتري براي انسان دارد.
سم كلرات از نسل دوم تركيبات كشنده جوندگان بوده و موثر در مواردي است كه مقاومت به مشتقات وارفارين و كلرو فاسينون مشاهده ميشود، حاوي بايتركس ماده ناسازگار با ذائقه انسان است.
سم فاكورات؛ اين سم ساخت كشور ايتاليا بوده و داراي رتبهبندي درجه يك از سازمان بهداشت جهاني است (جهت مبارزه با موش). ماده اصلي سم موشكش فاكورات ماده ضد انعقاد بروديفاكوم بوده كه عليه جوندگان مقاوم به ساير ضد انعقادها كاملا موثر است. در تركيب حبههاي موش كش فاكورات ماده موثر بروديفاكوم ۰۰۵/۰ گرم و ماده جذبكننده در آن تا ۱۰۰ گرم موجود است. جعفري، قائممقام ستاد محيط زيست و توسعه پايدار شهرداري تهران در ادامه صحبتهايش درباره نژاد اين موشها و مقدار وزن آنها گفت: «مردم به اشتباه به اين موجودات موش ميگويند اينها رت هستند و نژاد آنها اينگونه درشت هيكل است. وزن آنها بيشتر از ۶۰۰ -۵۰۰ گرم نيست. قرار است به زودي با تشكيل گروهي مطالعاتي تعداد دقيق موشهاي تهران تخمين زده شود تا اقدامات مناسب و مطمئني را انجام دهيم.»
راهحل نهايي چيست؟
اما كهرم، مشاور رييس سازمان محيط زيست درباره علت بزرگ شدن موشها ميگويد: «موشها از تنها چيزي كه ميترسند، آنفلوآنزاست كه احتمال دارد بچههاي آنها به آن مبتلا شوند. به همين خاطر سعي ميكنند كه با افزايش وزن خود، حرارت بيشتري در بدنشان بماند كه سرما نخورند. زماني كه آقاي بافنده شهردار منطقه يك تهران بود اعلام كرد كه يك سوم زبالههاي اين منطقه را از داخل جويها جمعآوري ميكنند. اگر كمي دقت كنيم متوجه ميشويم كه منطقه يك تهران اشرافيترين منطقه تهران است.
رفتار شهروندي و شهري مردم خود ما با ريختن زبالهها به داخل معابر باعث افزايش اين موجودات ميشود. ما براي آنها غذا ميريزيم و آنها هم رشد ميكنند و تكثير ميشوند. موشهاي تهران به خاطر اينكه از سرماي تهران در امان بمانند دچار يك جهش ژنتيكي شدهاند. شهرداري هيچ موفقيتي نداشته است، بايد رفتار شهروندان را درست كرد تا بتوانيم جمعيت موشها را كنترل كنيم. اين را بايد بدانيم كه هيچوقت از دست موشها در امان نخواهيم ماند. وقتي در افغانستان تله موش چهار هزار ساله پيدا ميشود، بايد به دنبال روشهاي جديدي براي كنترل آنها باشيم.»