بحران سوریه امروزه از بسیاری از بحران‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در ابعاد و سطوح مختلف، متفاوت دنبال می‌شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران بحران سوریه رکورد تمامی بحران‌های این‌چنینی را شکسته است، به گونه‌ای که متأسفانه می‌تواند به عنوان رکوردی بزرگ در کتاب گینس به ثبت برسد. باید پرسید در شرایطی که نگرانی‌ها، خطرات و حوادث فزونی یافته است، تبعات و کابوس های مترتب بر این بحران کی به پایان خواهد رسید؟

به گزارش المنار، درگیری‌ها در مصر، تونس، لیبی و یمن طی چند هفته به پایان رسید. در دیگر کشورهایی هم که شاهد پدیده بهار عربی بود، درگیری‌ها  تقریباً به شکل مسالمت‌آمیز و به نفع قدرت حاکم پایان یافت. در این میان بحرین را باید استثنا نمود، چرا که با وجود دخالت عربستان و اقدامات سختگیرانه نیروهای سپر جزیره، هنوز اعتراضات ادامه دارد و مردم به خواسته‌های خود دست نیافته‌اند.

در حال حاضر با مقایسه وضعیت کشورهای یاد شده با وضعیت سوریه، نمی‌توان به ارزیابی مرحله کنونی پرداخت. در اینجا هدف، پرداختن به برخی ویژگی‌های درگیری در سوریه و تمرکز بر دلایل پیچیدگی بحران این کشور و نیز احتمال سازش سیاسی است که به نظر می‌رسد نجات این کشور دارای  تمدن و پیشینه مبارزاتی عظیم از اهمیت والایی برخوردار است.

نخست: باید دقت کرد که صرف نظر از حالات و اغراض مختلفی که در سوریه وجود دارد، تمام پتانسیل ارتش مقتدر و عظیم این کشور برای درگیری‌های داخلی به کار گرفته می‌شود. درگیری‌هایی که چه از نظر سلاح‌های به کار گرفته شده و چه از نظر دامنه عملیات‌ها و میزان خسارت‌ها، خشونت‌ها و ویرانی‌ها، هیچ حد و مرزی ندارد.

نمی‌توان گفت غرض‌ورزی و عوام فریبی رژیم‌های ارتجاع عرب منطقه و طرح‌های آمریکایی و اسرائیلی باعث طرح این موضوع شده است؛ آنچه روشن است اینکه نقش ارتش در تعامل با موضوع تغییر نظام و طولانی شدن بحران، از تمامی ارزیابی‌ها و محاسبات و خطوط قرمز فراتر رفته و بر آینده تغییر حکومت و احتمالات، ساز و کارها، هزینه‌ها و فرصت‌های آن، تأثیر گذاشته است. در این‌باره نتایجی کاملاً منفی حاصل شده است. چرا که ارتش نباید حمایت از دولت را بر حمایت از کشور ترجیح دهد، ضمن آنکه تنها باید در موارد ضرور از ارتش برای حفظ امنیت داخلی کمک گرفت. شکی نیست که تفاوت زیادی بین دو موضوع مذکور و نتایج به دست آمده وجود دارد. همچنین نباید فراموش کرد که در سوریه مسائلی از قبیل استفاده از سلاح ممنوعه شیمیایی، قتل، کشتار و بریدن سر افراد روی داده است و هر دو طرف درگیر، همدیگر را مقصر معرفی می‌کنند.



دوم: استفاده زیاد و لجام گسیخته از خشونت باعث شده سازش، فعالیت‌ها و امتیازات سیاسی به بن‌بست برسد. در ادامه هم دولت سوریه و هم بیشتر مخالفان به خصوص کسانی که برای مقابله با سختگیری نظام حاکم، به خشونتی به مراتب سنگین‌تر (فراهم کردن فعالیت های تروریستی و تجاوز نظامی بیگانگان) روی آوردند، به افزایش بحران مذکور کمک کردند. در چنین شرایطی به دلیل نبود فضای گفتگو، هیچ فرصتی برای قدرت‌های میانجیگر فراهم نشد تا بتوانند قبل از دستیابی به راه حل‌های پایدار و نیمه پایدار، راهی برای برون‌رفت موقت از مشکلات و ایجاد فضایی برای انتقال قدرت بیابند.

سوم: در راستای آنچه گفته شد در هیچ یک از بحران‌های منطقه‌ای به مانند بحران سوریه، نیروهای منطقه‌ای و بین‌المللی به طور رسمی، مستقیم و غیر مستقیم از جبهه مخالف نظام،  حمایت سیاسی، نظامی، مالی و امنیتی به عمل نیاوردند.... تقریباً تمام جهان در این درگیری وارد شد.

در لبنان، عراق، ترکیه و اردن نیز به دلیل فعالیت‌های تروریستی و تسهیل ارسال سلاح و نیرو و ناامن‌شدن مرزها  به‌نوعی چنین دخالتی مشاهده می‌شود. افزون بر آن، احتمال دارد حوادث دیگری در این کشورها روی دهد، حوادثی که ممکن است دخالت کشورهای دیگر  (عربستان، ایران، آمریکا، روسیه و فرانسه) بر حجم و میزان آن بیفزاید. بحران سوریه در حال حاضر کاملاً بین‌المللی شده است و  روز به روز  از نقش شخصیت‌های رسمی سوریه و مخالفان کاسته خواهد می‌شود.

چهارم: به دلیل حمایت دولت‌ها و گروه‌های سیاسی از گروه‌های تندرو و افراطی، بخش اعظم این گروه‌ها هم اکنون وارد سوریه شده‌اند. در حال حاضر، مهمترین عاملی که معادلات نبرد را رقم می‌زند، فعالیت‌های این گروه‌هاست که با روش‌های افراط‌گرایانه، متحجرانه و خرابکارنه خود، در سوریه جولان می‌دهند.



پنجم: تبعات بحران سوریه از نظر میزان خرابی‌، قتل، کشتار، آوراگی، بازداشت‌، ویرانی ‌اقتصادی، خسارت‌های سیاسی در حال و آینده و مشکلات متعدد دیگر با آنچه در جاهای دیگر اتفاق می‌افتد، بسیار متفاوت است.

غرق شدن و دست و پا زدن در مشکلاتی که تأثیرات منفی آن با هر نتیجه‌ای‌ که در بر داشته باشد، محدود و قابل جبران نخواهد بود.

اتخاذ مواضع مختلف در مورد بحران سوریه نیز رکورددار شده است. امری که بسیج و جذب چهره های به اصطلاح مذهبی و گسترش فعالیت‌های بی‌سابقه و بیش از حد آنان در سوریه را در پی داشته است. افزون بر آن، برخی دولت‌ها به دلیل چگونگی تعامل با بحران‌ها، رویکردها و مواضع  جدیدی را اتخاذ نموده‌اند. در این میان، عربستان مستقیماً در سوریه دخالت کرده و مواضع بسیار متفاوتی را اتخاذ نموده است. دیگر آنکه این کشور، ضمن تأکید بر اشغال سوریه، آشکارا به حمایت تسلیحاتی خود از مخالفان روی آورده و به شدت از آمریکا به دلیل خودداری از حمله نظامی به دمشق خرده گرفته است.



این موضوع و دیگر موضوعات، عناوین و آمارهای دیگر با بی‌طرفی و شکست اتحادیه عرب، مواضع متفاوت فلسطینی‌ها (رویگردانی حماس از دولت سوریه) و نیز تغییر در اولویت حمایت یا عدم حمایت سیاسی و امنیتی لبنانی‌ها همراه شده است.
 
آنچه گفته شده شد اقتضا می‌کند تا همگرایی جدیدی بخصوص در بین رهبران سوریه و هر سوری که دغدغه پایان یافتن هر چه زوتر بحران کشورش را دارد به وجود آید.

مشکل سوریه، بحرانی بزرگ و در واقع یکی از بزرگترین بحران‌های جهان عرب امروز است. بحران سوریه در شرایطی ادامه یافته است که اعراب غالباً در مواضع رسمی خود منفعلانه عمل کرده و یا اینکه در بیشتر حالات سر در لاک فرو برده و با بی اعتنایی شاهد روند حوادث هستند.
برچسب ها: بحران ، گینس ، سوریه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.