به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران؛ خبرگزاری دانشجو نوشت:
نام شهید شهریاری را سه سالی هست زیاد می شنویم. شهیدی که نامش را با علم و دانش شناخته ایم. البته او را برای علمش شهید کردند اما باید دید چه عواملی موجب رشد علم و آگاهی وی شدند و چه ویژگی هایی در کنار علمش داشت که شده بود خار چشم دشمنان؟
دیدیم بهتر است ویژگی های فردی، اجتماعی و اخلاقی اش را از زبان عالمان و همچنین همراهان وی بشناسیم و نشان دهیم شهید می تواند برای تام افراد جامعه، از همسر و فرزند گرفته تا همکار و شاگرد الگو باشد.
* مقام معظم رهبری:
«شهادت دکترشهریاری، آبرویی داد به جامعه علمی کشور. شهادت همچنین شخصیت برجسته و مورد قبولی، به دشمن نشان داد که در محیط علمی جمهوری اسلامی، اینجور شخصیتها و انگیزههایی وجود دارد،مهمترین تسلایی که انسان در اینجور حوادث به خودش میدهد این است که میداند خدای متعال برای این جانفشانیها و این شهادتها و این خونهای به ناحق ریخته شده، ثوابهایی را معین و مدون کرده که به ذهن ما هم خطور نمیکند! به قدری این مقامات و درجات الهی، عالی و غیرقابل توصیف است که ما اصلاً نمیتوانیم درک کنیم؛ و مطمئن باشید ایشان الان در بهترینِ حالات است، که هر مؤمنی و هر انسان صالحی، اگر چنانچه اندکی از آن مراتب را بتواند با دیدهی بصیرت خودش ببیند، آرزو میکند که ایکاش ما به همین سرنوشت دچار بشویم. و الحمدلله ربالعالمین ایشان (شهید شهریاری) وضعشان اینطور است؛ و بزرگترین تسلی این است. لکن تسلای دومی هم وجود دارد و آن قدردانی مردم است. دیدید که مردم ما چه قدردانی و چه ارزشگذاری کردند از این شهید بزرگوار.»
* آیتالله جوادی:
پیام آیتالله جوادی آملی در مراسم چهلم شهید شهریاری: همسر و خانواده شهید شهریاری مطمئن باشند که وی در روح و ریحان است. اگر با دو دست پر به بارگاه الهی راه یافت، نه تنها مشکل خودش را حل میکند بلکه مشکل دیگران را هم برطرف میکند و از دیگران شفاعت خواهد کرد.
* همسر:
1. اوایل ازدواجمان بود نیمه های شب از خواب بیدار می شدم می دیدم مجید نیست می رفتم می دیدم در اتاق مشغول نماز شب است این رویه مجید بود، بسیار به ندرت اتفاق می افتاد نماز شب مجید قضا شود ، بویژه در ماههای اخیر به شدت در نماز شب گریه می کرد و صدای الهی العفو شبانه او همچنان در گوش من زنگ می زند.
2. همسرم در انجام واجبات و ترک محرمات نیز به اندازه جدیت در مسائل علمی جدی بود. شهید شهریاری مطالعه تفسیر قرآن را هرگز رها نمیکرد و تفسیر آیتالله جوادی آملی را به صورت کتاب و نرمافزار همیشه همراه خود داشت. در خانه بخشهایی از تفسیر قرآن را به من و فرزندان بیان میکرد و همچنین ارادت خاصی به حافظ داشت.
3. بسیار مقید به انجام آداب اسلامی بودند تا جایی که به یاد ندارم هیچ وقت ایشان بی وضو بوده باشند. قبل از خواب، قبل از خروج از منزل وضو می گرفتند. به سبقت در سلام بسیار پایبند بودند. متواضعانه حتی در برخورد با بچه ها ابتدا ایشان سلام می کردند وخیلی از رفتار های ایشان برای بچه ها ملکه شده است. همواره، دغدغه نماز اول وقت را داشتند تا جایی که تقید به ادای نماز اول وقت در مسجد و حتی حین مسافرت در کنار جاده از ویژگی های ایشان بود.
4. تواضع و حجب و حیای او را مثال زدنی است، به جرات می گویم در تمام زندگی مشترکمان کلمه ای از مجید دروغ نشنیدم بهمین دلیل است که میگویم اگر مجید شهید نمی شد عجیب بود.
5. تاعمر دارم شاخه های گل مریم را که همراه با یک دنیا محبت و پشتگرمی به من هدیه می داد فراموش نمی کنم.
* فرزندان:
1. ظاهراشهید شهریاری به همراه تعدادی از همکاران از مقابل ساختمان نیمه کاره دانشکده رد میشدند که ناگهان کارگری با لباسهای خاکی میآید پدرم را بغل میکند و بابا نیز با او خوش و بش میکند. برخورد شهید شهریاری با افرادی که از نظر مقام اجتماعی پایینتر بودند هرگز برخورد یک فرد بالادست با پایین دست نبود.
با اینکه نفر اول هستهای کشور بود اما هیچگاه خود را برتر از بقیه نمیدید. هر هفته دو ساعت در اتاقکی که خودش برای سرایدار مسجد محل ساخته بود، بدون توجه به تفاوت جایگاه علمیاش با دیگران با او گرم صحبت میشد و درددل وی را گوش میداد. هر روز قبل از اذان صبح در مسجد حاضر بود و نماز صبح را به جماعت میخواند.
2. پدرم هیچ گاه مستقیم به من نمیگفت این کار را انجام بده یا نه بیشتر با عمل خود به ما آموزش میداد.
3. رفتار دکتر آنقدر عادی بود که متوجه نمی شدید با استاد دانشگاه طرف هستید.یک بار دیدم که یکی از دوستان عصبانی است.گفت پیک موتوری پنجاه کتاب آورده بود و برای جابجا کردنشان از دکتر شهریاری که از آنجا رد می شد، کمک خواست. ایشان هم بدون اینکه حرفی بزند،به کمکش رفت.آن شخص گفت رفتم با عصبانیت به پیک گفتم این آقا استاد دانشگاه است که او را به کار گرفتی!
4. یک چیزی که اسرائیل هنوز بهش نرسیده این است که نمیتواند در مقابل تقدیر الهی بلند شود و آن چیزی است که اسرائیل هنوز بهش نرسیده است.
* شاگردان:
1. رفتار دکتر به گونهای بود که آدمها را به مسائلی راغب میکرد. خیلی از دختران دانشجو که هنگام ورود به دانشگاه با مانتو بودند بعد از یکی دو سال که با ایشان آشنا میشدند چادری میشدند.
2. به زندگی شخصی دانشجوها به شدت اهمیت میداد. دوستی داشتم که موقع ازدواج، به مشکل مالی برخورد. استاد کمکش کرد تا زندگیاش را شروع کند. گفته بود هروقت داشتی، برگردان. آن بنده خدا هم ماهیانه مبلغی را برمیگرداند. همیشه نگران شغل و آینده دانشجوها بود. اگر میدید دانشجویی سال قبل فارغالتحصیل شده، ولی هنوز شغل ندارد، برایش شغلی پیدا میکرد یا در پروژههای خود، از او استفاده میکرد. این نگرانی همیشه در ذهنش بود. دانشجوهایی که با دکتر پروژه داشتند، میگفتند امکان نداشت دکتر سر ماه فراموش کند حقالزحمه ما را بدهد. حواسش بود اگر یکی از بچهها متأهل است و درآمدی ندارد، به او کمک کند.
3. «دکتر شهریاری دانشجوی قدکوتاه بیرون نداد»
4. هیچ وقت کارهایش را عقب نمی انداخت. همه کارهایش برنامه ریزی شده بود. اگر ساعت 3 با یک دانشجو برای یک سوال درسی قرار داشت، خودش را آماده می کرد و وقت می گذاشت.
* همکاران:
1. درباره دانشجوها میگفت اینها عائله ما هستند. پدر و مادرشان اینها را به ما سپردهاند. اگر مریض میشدند یا مشکل مالی داشتند، رسیدگی میکرد. به سؤالات دانشجویان اساتید دیگر پاسخ میداد.
2. علاقمندی و پشت کارش سبب میشد که نیروهای رشتههای تخصصی دیگر هم جذبش شوند. برای گردآوری افراد با تخصصهای مختلف قدرت عجیبی داشت. با محوریت دکتر و معنویتی که بر فضای کار حاکم میکرد، همه نیروها با تمام وجود کار میکردند.