به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، المانيتور با انتشار مقالهاي به مقامات آنكارا توصيه كرده با الگو گرفتن از ايران به خود بيايد و در سياستهاي خارجي شكست خوردهاش تغييراتي به وجود آورد.
المانيتور در مقالهاي تحت عنوان "توافق هستهاي ايران ممكن است تركيه را به اتخاذ سياست خارجي نرمتر تشويق كند" مينويسد:
"توافق هستهاي ميان ايران و گروه 1+5 ممكن است زنگ بيدارباش را براي تركيه به صدا درآورده باشد كه پس از شكستهايش در سوريه در سياست خارجياش بازنگري كند.
در روز 24 نوامبر (يكشنبه) جهان با خاورميانه جديدي مواجه شد. شايد بعضيها اين ادعا را كه در بحبوحه توافق هستهاي ميان ايران و گروه 1+5 مطرح شده محتاطانه قلمداد نكنند. ميتوان گفت كه اجراي اين توافقنامه به اندازه امضاي آن دشوار خواهد بود. با توجه به دشمنيهاي ديرينه اسرائيل و عربستان با نظام ايران ميتوانيم مطمئن باشيم كه اسرائيل و عربستان سعودي به شدت در برابر اين توافق مقاومت خواهند كرد تا مانع انعقاد توافقنامه نهايي شوند.
اما اين توافق فقط براي كشورهاي مذاكرهكننده براي شكستن يكي از مناقشات منطقه نيست. اين توافق واضح ترين بيان "تغيير تحركات ژئوپليتيكي" است كه منافع ايران و آمريكا را به هم نزديكتر كرده است.
سوريه جزء اصلي اين تغيير است. با وجود فشارهاي فراوان اقتصادي، سياسي و نظامي، ايران با ادامه موضع خود در قبال سوریه، قدرت و وزن خود را به اثبات رساند. ضمن آن كه عربستان، قطر و تركيه اوضاع را مشوش میكردند. اوضاع به هم ریخته سوريه و سرازير شدن گروههاي منتسب به القاعده باعث شد دولت باراك اوباما براي دستيابي به راه حلي چشم به ايران و روسيه بدوزد. انتخاب حسن روحاني هم فرصتي مغتنم فراهم كرد. چه ايران به كنفرانس بينالمللي ژنو 2 دعوت شود چه نشود موضع ايران در ژنو قطعا مطرح خواهد شد.
چرخش حوادث سوريه مويد پويايي قدرت در خاورميانه است. سه دهه قبل انقلاب ايران سياست بينالمللي اين قسمت از جهان را دستخوش تغيير كرد. امروز هم توافق ژنو نشان دهنده تغييرات سيستماتيك مهم است كه واكنشهاي متفاوتي را برانگيخته است. ترس از ايران بين كشورهاي سنينشين منطقه و اسرائيل ريشه تاريخي دارد اما در عين حال به نظر ميرسد وجود تهديدي به نام "ايران" براي اين رژيمها جهت حفظ مواضع استراتژيك خود در منطقه و امتيازگيري در برابر آمريكا لازم است. براي اسرائيلي كه دولتش از دهه 90 ميلادي ادعا كرده ايران طي چند سال سلاح هستهاي توليد ميكند، وجود خطر ايران به معناي اخذ تضمينهاي امنيتي از آمريكا و حوزه نادري براي همكاري با دولتهاي عربي و منحرف كردن توجه جهان از اشغال فلسطين است.
اين انقلاب اسلامي ايران بود كه آمريكا را مجبور كرد سياست تامين امنيت خليج فارس و تامين انرژي خود را به روي شيخنشينهاي خليج فارس متمركز كند. ایران هراسی به مدت سه دهه باعث شد عربستان در ازاي فروش نفت قرادادهاي تسليحاتي و حفاظتي با آمريكا امضا كند. اكنون بازگشت ايران به روال عادي آن سازوكار را غير ضروري ميسازد. به همين جهت بود كه يكي از اعضاي هيات ايراني در يك نشست امنيتي منطقهاي كه قبل از قيام كشورهاي منطقه در بحرين برگزار ميشد به همتايان غربي خود گفت براي حكام حوزه خليج فارس جنگ بين ايران و آمريكا بد است، در حالي كه چشم انداز ايران هستهاي بدتر است اما بدترين سناريو براي آنها توافق تهران و واشنگتن است.
مقامات عربستان سعودي و اسرائيل با اطمينان از اين كه آنها از تغيير وضع موجود، بيشترين لطمه را ميبينند از مذاكرات اخير ژنو به شدت انتقاد كردهاند. با نفوذي كه آنها روي كنگره دارند انتظار ميرود براي جلوگيري از پيشرفت توافق دست به كار شوند. و همانطور كه حمله انتحاري بيرون سفارت ايران در بيروت، چند روز قبل از مذاكرات، نشان ميدهد هر چه حمايتها افزايش مييابد، تنش و خشونت بالقوه نيز بيشتر ميشود.
حال سوال اين است، تركيه ديگر قدرت منطقه كه بلندپروازيهايي هم در سر دارد از ترقي ايران چه تاثيري خواهد پذيرفت؟ و چه واكنشي نشان خواهد داد؟
موفقيت ژنو چند ساعت پس از اخراج سفير تركيه از قاهره به دست حاكمان نظامي و كاهش سطح روابط دو كشور صورت گرفت. چه زود اوضاع براي تركيه تغيير كرد. مدتي قبل از تركيه به عنوان پيروز واقعي بهار عربي (بیداری اسلامی) نام برده ميشد و از حزب حاكم عدالت و توسعه به عنوان الگويي براي جنبشهاي اسلامگراي جهان عرب و از اردوغان به عنوان موثرترين رهبر جهان اسلام نام برده ميشد.
اما بلندپروازي دولت تركيه براي الگوسازي و رهبري منطقه به دليل غرور تصميمگیرانش، اختلافات قومي و ناتواني در كنترل تحركات آن سوي مرزهايش بر باد رفت.
روياي اردوغان و داود اوغلو براي ايجاد منطقه عثماني نو در باتلاق سوريه گرفتار شد. به دنبال كودتاي مصر كه به سرنگوني اخوانالمسلمين انجاميد اوضاع بر ضد تركيه شد و تركيه از داشتن متحدي كه براي آن سرمايه هنگفتي صرف كرده بود محروم شد. آنكارا از واكنش سكوت دولتهاي غربي به كودتا و عدم تمايل آمريكا براي مداخله در سوريه به شدت دلسرد شد، شايد عبارت "تنهايي گرانبها" كه توسط ابراهيم كالين مشاور ارشد اردوغان براي توصيف اين وضعيت به كار برده شده مخمصهاي را تركيه در آن گرفتار آمده به خوبي نشان ميدهد.
در طول يك دهه گذشته تركيه در هر مناقشه منطقهاي نقش "ميانجي" را متصور شده، خواه اين مناقشه بين سوريه و اسرائيل باشد خواه ايران و غرب. امروز نه تنها تركيه براي گفتگو با سوريه و اسرائيل نيازمند ميانجي است بلكه ايران و غرب هم بالاخره ميانجيگران را كنار گذاشتند تا مذاكرات مستقيم را شروع كنند. اكنون با توجه به افول بختهاي منطقهاي تركيه رقابت سنتي با ايران و غرور اردوغان ميتوان تصور كرد كه ممكن است تركيه در مخالفت با توافق هستهاي ايران به جمع عربستان و اسرائيل بپيوندد.
خوشبختانه برخلاف عربستان و اسرائيل، تركيه به لحاظ تاريخي به روابط خود با ايران به چشم معادلهاي با حاصل جمع صفر نگاه نكرده است. در حالي كه آشتي ميان ايران و آمريكا ممكن است بر "موقعيت استراتژيك" آنكارا سايه بيندازد اما تركيه نهايتا از كاهش تنشها در مرزهاي جنوبياش كه جايگاه تركيه را به عنوان شريكي قابل اعتماد تضيف مي كند بهره ميبرد. نشانههايي وجود دارد كه مقامات تركيه در حال برداشتن گامهايي براي تنظيم مجدد سياست خارجي خود بر پايه راهبردي معتدلتر و واقعگرايانه هستند. و روي همكاري انرژي و دوري از تقابل قومي و مذهبي تمركز كردهاند.
از سفرهاي داود اوغلو به واشنگتن و بغداد و تكذيب حمايت كشورش از افراطيون سلفي سوريه و اظهار حمايت رسمي از توافق هستهاي در رسانههاي تركيه به عنوان "شروعي تازه" در سياست منطقهاي تعبير شده است. لطماتي كه در دوران حكومت اردوغان به تركيه وارد شده بسيار وسيع است و اعتماد از دست رفته هرگز باز نميگردد اما به گفته سليمان دميرل نخست وزير سابق تركيه "ديروز ديروز است و امروز، امروز"، آنطور كه امروز به نظر ميرسد خيلي بعيد نيست كه اردوغان بار ديگر "برادر خود "بشار اسد را در چند سال باقيمانده به آغوش بكشد.
نهايتا اين كه موفقيت تركيه براي نفوذ بر همسايگانش به توانمندي اين كشور در اصلاح اشتباهات اجتماعي، قومي و مذهبي خود بستگي دارد. تلاش تركيه براي دامن زدن به اختلافات در آن سوي مرزهاي خود، فقط اين اختلافات را در داخل تشديد كرده و كشور را در معرض بي ثباتيهاي منطقهاي قرار ميدهد. اگر توافق هستهاي ايران نشاندهنده به كارگيري گفتماني نرمتر، يكپارچه و بازگشت به خود است، اين ميتواند براي تركيه هم يك پيروزي باشد".
انتهای پیام/