![زن بلاگر صحنهسازی کرد](https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1403/11/23/20339177_644.jpg)
پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله ميفرمايند: "إذا ماتَ الإنسانُ انقَطَعَ عَمَلُهُ إلّا مِن ثَلاثٍ، إلّا مِن صَدَقَةٍ جاريَةٍ أو عِلمٍ يُنتَفَعُ بِهِ أو وَلَدٍ صالِحٍ يَدعُو لَهُبا"، "مرگ انسان، رشته عملش قطع ميشود، مگر از سه چيز: صدقه جاري (وماندگار)، دانشي که مردم از آن بهرهمند شوند، و فرزند نيکوکاري که برايش دعا کند".
رويکردهاي وقف
1 - رويکرد اجتماعي؛ سنت نيکوي وقف، يکي از مصداقهاي آشکار نيکوکاري و غيرخواهي است که انسان، با بهرهگيري از آموزههاي پيامبران، از ديرباز آن را بنيان نهاده و در صحنه حيات اجتماعي، به وديعه گذاشته است. در وقف، دو بُعد خوددوستي و نوع دوستي انسان، به منصه ظهور ميرسد.
الف) خود دوستي يکي از هنرهاي اسلام به منظور نفوذ بيشتر در انسان، استفاده از خود دوستي يا حُبّ نفس است. خداوند متعال در آيات مختلف، به انسان عنوان ميکند که اگر خودت را دوست داري، به انجام واجبات و ترک محرمات همت گمار. در وقف نيز از بُعد خود دوستي انسان استفاده کرده و عضويت در اين نهاد را، راهي ميداند که در آن، نام انسان و مالکيت اموال و داراييهاي او، تا ابد تضمين ميشود. وقتي انساني ببيند که مثلاً فردي پانصد سال پيش چيزي را وقف کرده که سودي مادي يا معنوي را به مردم ميرساند و در حال حاضر هم از او به نيکي ياد ميشود، اين احساس برايش پيش ميآيد که راهي وجود دارد که انسان بتواند عمر خود را بسيار طولاني کند و به قول سعدي، «مرد نکونام» باقي بماند. وقف، تکريم واقف اسلام،احترام خاصي براي فرد مسلمان قايل شده، به او حق قانون گذاري داده است؛ به طوري که او با تنظيم وقف نامه، ميتواند قوانين و مقرراتي را وضع و مال مورد وقف و متولي آن را معين و موارد مصرف را مشخص کند که پس از
احراز شرايط، به عنوان قانون شرعي و رسمي به حساب ميآيد. اين قانون ـ که از تکريم انسان در اسلام حکايت دارد ـ قانوني ارجمند و گرامي است و بايد همه شرايط آن محترم شمرده شود و تغيير در آنها برخلاف نيت وقف کننده، به هيچ رو روا نيست. همچنين اين لزوم عمل به مقررات وقف کننده، اختصاص به اسلام هم ندارد. به عنوان نمونه وقتي از مسؤول يکي از دانشکدههاي دانشگاه سوربُن فرانسه پرسيده ميشود که به چه دليل در اين دانشکده، هيأت بطلميوس ـ که علم امروز، اساس آن را بر هم زده ـ تدريس ميشود، ميگويد:هزينه تدريس اين موضوع، از موقوفه تأمين ميگردد و اگر آن را تغيير دهيم، واقفاني که ميخواهند موقوفه آنها پايدار باشد، ديگر به اين کار رغبت نميکنند و احتمال ميدهند که با موقوفه آنها، همين طور برخورد شود.
ب) نوع دوستي يکي از ابعاد اجتماعي وقف، نوع دوستي، غيرخواهي و مردم گرايي است. در اين بُعد، بهترين روابط انساني حاکم ميشود و ديوارهاي تنگ فردپرستي و بي تفاوتي درخصوص زندگي ديگران فرو ميريزد. اهميت اين بُعد آن قدر زياد است که حتي برخي از فقها، همچون محقق حلّي، منابع وقف را ويژه مسلمانان ندانسته و بهرهمندي غيرمسلماناني که در حکومت اسلامي زندگي ميکنند را هم از موقوفات، روا دانستهاند و حتي بالاتر از آن، وقف مالِ مسلمان را فقط براي کافران ذمي، بياشکال ميدانند. قرآن کريم هم در آيه 270 سوره بقره، کمک مخفي به نيازمندان جامعه را، بالاتر و برتر دانسته و ميفرمايد:اگر انفاقها را آشکار کنيد، خوب است، و اگر آنها را مخفي ساخته و به نيازمندان بدهيد، براي شما بهتر خواهد بود.دامنه وقف شايد بتوان دهها مورد انساني و اجتماعي را برشمرد که از دامنه گسترده وقف حکايت دارد. کمک به خانواده زندانيان، تهيه سلاح براي مجاهدان و حتي زيباسازي شهرها، از مواردي است که موقوفاتي به آنها اختصاص داده شده است. پس، بُعد اجتماعي وقف، تنها به حسينيه و مسجد خلاصه نشده، رويکرد اجتماعي آن، دامنه گستردهاي را شامل ميشود.
2- رويکرد اقتصادي؛ شايد بتوان متداولترين نقش وقف را، در رويکرد اقتصادي آن ديد. نمونه موقوفاتي که در سيره پيامبر اکرم(ص) و امامان معصوم عليهم السلام وجود داشت، بيشتر در همين قالب بود. براي مثال، باغهاي هفتگانهاي که به وسيله «مُخَيْرَق»، از دانشمندان يهود، در اختيار رسول خدا(ص) گذاشته شده بود، در سال هفتم هجري توسط آن حضرت به عنوان پشتوانه اقتصادي نظام اسلامي، وقف گرديد. جابر، درباره اهتمام مسلمانان صدر اسلام به مسأله وقف، چنين نقل ميکند: «کسي از ياران پيامبر نبود که داراي توانايي مالي باشد و مقداري از آن را وقف نکند.» اصلههاي خرمايي که حضرت علي عليه السلام به دست خود ميکاشت،چاههاي آبي که به بهره برداري ميرساند و مزرعههايي که احداث و براي فقيران و نيازمندان وقف ميکرد، همه و همه، نشان دهنده اهميت وقف و امکان بهره برداري گسترده اقتصادي، از اين عمل خداپسندانه است. آثار اقتصادي از مهم ترين آثار اقتصادي وقف، محدود کردن «انباشت ثروت» و «زياده خواهي» است.
3. رويکرد فرهنگي؛ مروري بر موقوفات، نشان ميدهد که بخش قابل توجهي از آنها، به مراکز علمي و آموزشي، چون دانشگاهها، مدرسهها، مراکز پژوهشي و... اختصاص دارد که از رويکرد فرهنگي وقف حکايت ميکند. آمار نشان ميدهد که پس از پيروزي انقلاب اسلامي، شمار موقوفات افزايش چشم گيري داشته که از لحاظ نوع اهداف و نيتهاي وقف کنندگان، قابل تأمّل و داراي اهميت است؛ چراکه بيشتر مصرفهاي اين موقوفات، در راه رفع نيازهاي ضروري جامعه، اعم از نيازهاي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي بوده و مشکلي از مشکلات اساسي جامعه را حل کرده است. امام عليعليه السلام ميفرمايند: "الصَّدَقَةُ و الحَبسُ ذَخيرَتانِ فَدَعُوهُما لِيَومِهِما"، "صدقه و وقف دو ذخيرهاند، آنها را براي روز خودشان (قيامت) وانهيد./