به گزارش مجله شبانه باشگاه
خبرنگاران، اگرچه مکانیک منحصر به فرد بازی در واپسین ساعتهای گیمپلی، دیگر آن جذابیت ابتدایی را ندارد اما باز هم عروسکگردان عنوانی است که چنان شما را پای خود نگه میدارد که اگر تا پرده آخر آن را نبینید، دست از آن برنخواهید داشت. موضوع اصلی عروسکگردان که تئاترگونه است یکی از جذابیتهایی است که در نگاه اول توجه هر بینندهای را جلب میکند.
تمام مراحل بازی و حرکات آنها به طرفین یا در عرض تصویر به گونهای است که گویی همه چیز روی صحنه تئاتر در حال اجراست. یک راوی نیز صحنه به صحنه بازی داستان را پیش میبرد. جلوی صحنه نیز جمعیتی وجود دارند که گرچه ما آنها را نمیبینیم اما صدای نفسهای هیجانزده، خندهها و تشویقهایشان را میشنویم.
شخصیت اصلی بازی کوتارو نام دارد که برای باز پس گرفتن روحهای ربوده شده برادران عروسکی خود از دست دشمن اصلی داستان یعنی مون بِر کینگ راهی سفر پرمخاطرهای میشود. شاید داستان عروسکگردان ساده باشد اما پر است از شخصیتهای عجیب و جالب. کوتارو برای اینکه به مون بِر کینگ برسد، باید از بلوایی عبور کند که در واقع باس فایتهای هیجانانگیز بازی با حیوانهای غولپیکر در این میان اتفاق میافتد و این در حالی است که سلاح اصلی کوتارو برای غلبه بر دشمنانش، یک قیچی جادویی به نام کالیبروس است.
هر یک از این باسهای بازی با مجموعهای از مراحل خلاقانه مختص به خود همراه است که باعث شده مبارزه با آنها نهفقط در یک صحنه بلکه بارها و به شیوههای متفاوت تکرار شود. مواظب باشید مدل کاراکترها که به شکل عروسکهای چوبی است شما را فریب ندهد، زیرا عروسکگردان عنوانی است که از منظر بصری چشمنواز است.
کار استودیوی ژاپن سونی در خلق انیمشینهای استثنایی و مجموعهای از محیطهای متنوع که در هر کدامشان آیتمهای تعاملپذیر وجود دارد، تحسینبرانگیز است. باس فایتهای بازی با اینکه مقدار زیادی شامل دکمهزنی است اما از لحظات خاطرهانگیز بازی به شمار میرود. شاید جلوههای بصری عروسک گردان فوقالعاده باشد اما بدون صداگذاری و موسیقی عالی فرصت عرض اندام پیدا نمیکرد. صداپیشگی بازی انصافا حرف ندارد و با تکگوییهای فکاهی شما را بیش از پیش سرگرم خواهد کرد.
تعداد ترکهای در نظر گرفته شده برای بازی نیز آنقدر کافی هست تا لحظات پایانی بازی از شنیدن موسیقی آن سیر نشوید. با این حال هنوز یک چیز است که تمام این موارد را محو میکند و آن هم روایت استادانه استفن گریف است. صدا و روایت او چنان حرارت و جاذبهای دارد که تا به حال در هیچ بازی دیگری نه دیده و نه شنیده شده است.
در گیمپلی عروسکگردان تعدادی ایده تازه و جالب در آن به چشم میخورد. بعد از اینکه مون بِر کینگ سرهای چوبی را میرباید، کوتارو باید به دنبال یافتن و جمعآوری سرهای جایگزین برای خود باشد تا بتواند زنده بماند. او در هر لحظه میتواند سه سر به همراه داشته باشد و هر زمان که خواست آنها را با یکدیگر عوض کند.
هر یک از این سرها انیمیشن مختص به خود را دارد و استفاده از آنها باعث ایجاد تغییراتی پویا در محیط میشود. حتی اگر در مکان درست از سر استفاده کنید میتوانید به جوایز یا مراحل اضافی دسترسی یابید. بعضی از سرها نیز تواناییهای جدید برای کوتارو به همراه میآورند، مثل قلابی که میتواند به دشمنان یا بعضی از نقاط محیط چفت شود یا سپری که موشکهای دشمنان را بازمیگرداند. همراه بامزه کوتارو یعنی پیکارینا نیز گیمپلی بازی را پیچیدهتر کرده است.
شما میتوانید او را با آنالوگ راست یا حسگر موو هدایت کنید و به کمک او با آیتمهایی خاص تعامل داشته یا جواهرهای مخفی را پیدا کنید. اگر دو تا دسته داشته باشید میتوانید دو نفره عروسکگردان را تجربه کنید و نفر دوم هم پیکارینا را هدایت کند. این کار باعث میشود با همکاری هم تجربه بازی در عین سادهتر شدن، برای مخاطبان کمسن و سالتر هم جذاب باشد. قیچی جادویی کوتارو نیز از مکانیکهای یکتای گیمپلی است که با آن میتوانید هر چیزی را که سد راهتان شده ببرید.
بجز چند ضعف جزئی، عروسکگردان تمام سرگرمکنندگی و خلاقیتی است که از استودیوی ژاپن سونی انتظار میرفت. حالا سونی یک عنوان انحصاری دیگر دارد تا به آن بنازد و اگرچه از آن دست بازیهایی نیست که بازار را قبضه کند، اما چنانچه شما خانوادهای هستید که مایلید با کوچکترها و در مهمانیهای دوستانه پای کنسول بنشینید، عروسکگردان عنوانی نیست که بخواهید آن را از دست بدهید!
عنوان انگلیسی بازی: Puppeteer
پلتفرم: PS3
ناشر: Sony Computer Entertainment
سازنده: Japan Studio
سبک: سکوبازی
امتیاز: 9/0