به گزارش
خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران، الکس فرگوسن پر افتخارترین مربی فوتبال انگلیس در کتاب زندگی خود به حضور مؤثر دستیار پرتغالی خود کارلوس کیروش اشاره میکند و در فصل مربوط به خوزه مورینیو این طور بیان میکند
اولین برخوردم با خوزه مورینیو در سال 2004 در یک کنفرانس خبری بود، او مربی باهوش و جوانی بوده و از پتانسیل بالایی نیز برخوردار بود.
من با کارلوس کیروش در مورد او بسیار صحبت میکردم، چرا که مورینیو در آکادمی پرتغال یکی از شاگردان کارلوس کیروش بود و او در خصوص خوزه میگفت: او بهترین شاگرد من بود.
وی در ادامه میافزاید: از زمانیکه مورینیو را شناختم فهمیدم که او یک انسان دوست داشتنی است.
با او بسیار میخندیدم و شوخیهای فراوانی میکردم، او ظرفیتی داشت که نه ونگر و نه بنیتز از آن برخوردار بودند.
مورینیو یکی از مربیان حرفهای است و همیشه بازی تماشاگرپسندی را به معرض نمایش میگذاشت او میگفت من ترجیح میدهم اگر ببازم به جای باخت 1 بر صفر، 5 بر 4 به حریف ببازم تا بازی پرتحرکی را به نمایش بگذاریم.
او با سه باشگاه کاملاً متفاوت پورتو، چلسی و اینتر میلان در لیگ قهرمانان اروپا به قهرمانی دست یافت.
وی به حضور مؤثر کارلوس کیروش در منچستر یونایتد اشاره میکند و میگوید: کارلوس کیروش یکی از برجستهترین دستیارانم بود که بسیار باهوش و دقیق بود، زمانی که به دنبال یافتن بازیکن تیم کره جنوبی بودم، اندی راگربورگ او را معرفی کرد، چون ما به مربی خارج از مرزهای اسکاندیناوی نیاز داشتیم که سابقه خوبی داشته باشد، به یک یا دو زبان دیگر هم تسلط داشته باشد، کارلوس واقعاً مربی فوقالعاده بود، او هدایت تیم آفریقای جنوبی در سالهای 2000 تا 2002 را بر عهده داشت، بنابراین از وی درخصوص یکی از بازیکنان آفریقای جنوبیام کوئینتون نظر خواستم تا او را متقاعد کند که در هر سطحی که من در نظر داشته باشم بازی کند. زمانیکه کیروش در سال 2002 برای گفتگو با ما به بریتانیا آمد من با لباس ورزشی منتظر او بودم در حالیکه او با ظاهری آراسته به دیدار من آمد.
او نبوغ خاصی داشت زمانیکه به او پیشنهاد پست مربیگری را دادم او بلافاصله قبول کرد، بدون در نظر گرفتن جایگاه افراد، کارلوس یکی از نزدیکترین افراد به من بود که در طول تاریخ مربیگری ام با او مواجه شده بودم.
کی روش جرات انجام هرکاری را داشت و قادر بود بدون انجام کارهای اضافه به هرکاری دست یابد.
یک روز که برای تعطیلات به جنوب فرانسه رفته بودم او به من زنگ زد و گفت: می خواهم با شما صحبت کنم و باید به صورت خصوصی با شما صحبت کنم، او به همین خاطر به پیش من آمد من هم به فرودگاه رفتم و با او در گوشه ای نشستیم و کارلوس گفت: از رئال مادرید پیشنهاد دارم، من هم به او گفتم باید دو نکته را توجه کنی، اول این که نمی توانی این پیشنهاد را رد کنی. رئال مادرید باشگاه بزرگی است، اما بیشتر از یک سال ممکن است حضورت در رئال به طول نیانجامد اما می توان در یونایتد برای سالیان سال باقی بمانی.
او گفت: می دانم، اما فکر می کنم مربیگری رئال مادرید چالشی بسیار بزرگی است در پاسخ او گفتم: " نمی توانم به تو بگویم پیشنهاد رئال را رد کنی " چون اگر رئال قهرمان شود خواهی گفت: " اوه باید پیشنهاد رئال را قبول می کردم" ولی می خواهم بدانم که موقعیت کابوس واری است.
اما بعد از اینکه کی روش ساز جدایی از رئال را سرداد به اسپانیا سفرکردم و او را دیدم و به او گفتم: نمی توانی در حال حاضر رئال را ترک کنی، باید به کارت در تیم ادامه دهی و سال بعد مجدداً به من در منچستر ملحق شوی. من به دنبال دستیار جدیدی نرفتم چون می دانستم کارلوس دوباره به من ملحق خواهد شد.
زمانی که کی روش در سال 2008 برای دومین بار اولدترافورد را به منظور هدایت تیم ملی پرتغال ترک کرد، احساس او را درک کردم، کارلوس همیشه به دنبال سرمربیگری کشورش بود و تمام کیفیتهای لازم را داشت تا سرمربیگری بعدی یونایتدیها شود، شاید او کمی بیش از حد احساساتی بود اما در بین تمام مربیان که داشتم بدون شک او بهترین بود.
او فردی ساده و بی آلایش بود و گاهی اوقات به دفتر من در باشگاه می آمد و از مسائلی که او را ناراحت کرده بود ابراز نارضایتی کرد.
کی روش به من وفادار بود و گاهی اوقات از من برای تکمیل پروژههای خاص خود کمک می گرفت. او واقعاً یکی از بهترینها است.
انتهای پیام/