آرزويي 6 ساله ورزش‌هاي بسياري را تجربه كرده بود اما دلش رشته ورزشي را مي‌خواست كه تلفيقي از همه هنرهاي رزمي باشد پس از 6 سال توانست پرچم ایران را به اهتراز درآورد. الهه دختر 22 ساله درحالي كه صورتش به خاطر اصابت ضربه حريف كره‌اي از 6 ناحيه شكسته از روزهايي گفت كه وارد ورزش رزمي ووشو شد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛ ثانيه‌ها به كندي مي‌گذشت و همه نگاه‌ها به او دوخته شده بود. دختر ايراني در آستانه قهرماني جهان قرار داشت اما درد همه وجودش را فرا گرفته بود. همه سالن به احترام او ايستاده بودند و يكصدا و با زبان‌هاي مختلف نام او را صدا مي‌زدند. شدت ضربه پاي حريف به صورتش باعث شده بود چهره‌اش پر از خون شود.

خواهر بزرگتر در سالني ديگر خود را براي مبارزه فينال آماده مي‌كرد اما با چشماني پر از اشك صفحه تلويزيون را نگاه مي‌كرد. او خوب مي‌دانست كه ديگر رمقي براي خواهر باقي نمانده است و كبودي صورت او هر لحظه بيشتر مي‌شود اما يك چيز را باور داشت. مي‌دانست غيرت خواهر كوچكترش اجازه نمي‌دهد مدال طلاي جهاني از چنگ دختر ايراني خارج شود و سهم حريف كره‌اي شود. داور مسابقه چند بار به خاطر خونريزي شديد مسابقه را قطع كرد اما الهه منصوریان از داور مي‌خواست تا به مبارزه ادامه دهد.

 

مربي و مسئولان فدراسيون ووشو از او مي‌خواستند ادامه ندهد اما او به روزهايي مي‌انديشيد كه براي رسيدن به فينال رقابت‌هاي قهرماني جهان چه سختي‌ها و مشقت‌هايي را تحمل كرده بود. همه آن روزها از مقابل چشم بسته شده‌اش عبور كردند. ماه‌ها از خانواده دور بود. روزهايي را به ياد آورد كه تنها يك قدم تا قهرماني جهان فاصله داشت اما با بدشانسي از رسيدن به آن بازماند و اين بار نمي‌خواست آن را از دست بدهد. هيأت داوران تصميم گرفت مسابقه را متوقف كند و حريف كره‌اي را برنده اعلام كند اما الهه با اشاره گفت مي‌خواهد به مسابقه ادامه بدهد. 10 ثانيه به پايان مسابقه و رسيدن به آرزويش باقي مانده بود. مي‌دانست اگر اين بار خون از بيني جاري شود داوران اجازه ادامه مبارزه را به او نخواهند داد پس با فرو بردن آن در گلو اجازه نداد مسابقه متوقف شود. سالن يكصدا شمارش معكوس را آغاز كرده بودند و سرانجام با صورتي كبود و پر از خون و چشمي بسته شده سجده شكر به جا آورد اما به خاطر شدت ضعف بي‌حال روي زمين افتاد.

او به آرزويش رسيده بود اما نتوانست روي سكوي قهرماني شاهد بالارفتن پرچم مقدس ايران باشد. شهربانو خواهر بزرگتر كه همه اين صحنه‌ها را با چشماني اشكبار مي‌ديد براي اين‌كه زودتر بر بالين خواهرش حاضر شود در كمترين زمان ممكن حريف كانادايي را شكست داد و با انداختن مدال طلا به گردن نشان طلاي خواهرش را در دست گرفت و به بيمارستان رفت. جشن كوچك دو خواهر سميرمي كه قهرمان جهان شده بودند در يكي از بيمارستان‌هاي كوالالامپور برگزار شد شهربانو و الهه منصوريان دو خواهر ووشوكار ايراني قهرمانانه قدرت دختران ايران را در جهان مطرح كردند.

آرزويي 6 ساله ورزش‌هاي بسياري را تجربه كرده بود اما دلش رشته ورزشي را مي‌خواست كه تلفيقي از همه هنرهاي رزمي باشد. اولين بار كه مبارزه ووشو را از نزديك تماشا كرد احساس كرد گمشده‌اش را پيدا كرده است و با كمك خواهر بزرگتر گام در راهي گذاشت كه پس از 6 سال به بزرگترين آرزويش رسيد و توانست پرچم ايران را بالاتر از پرچم‌هاي ديگر به اهتزار درآورد و نخستين نشان طلاي بانوان ايران را در وزن منهاي 52 كيلوگرم به‌دست بياورد. الهه منصوريان دختر 22 ساله سميرمي درحالي كه صورتش به خاطر اصابت ضربه حريف كره‌اي از 6 ناحيه شكسته و چشم راستش به خاطر كبودي زياد بسته شده است از روزهايي گفت كه وارد ورزش رزمي ووشو شد.

او كه در خانواده‌اي ورزشكار بزرگ شده است و دو خواهر او نيز ووشوكار هستند، گفت: من و دو خواهرم در رشته رزمي ووشو فعاليت مي‌كنيم. قبل از اين ورزش، ورزش‌هاي زيادي را امتحان كرده بودم اما هيچ‌كدام از آن‌ها نتوانسته بود روح تشنه‌ام را سيراب كند. در سميرم امكانات ورزشي زيادي نبود اما وقتي براي اولين بار تمرینات ووشو را ديدم احساس كردم گمشده‌ام را پيدا كرده ام. با تشويق خانواده و خواهر بزرگترم كه ووشوكار بود سال 86 وارد اين رشته ورزشي كه تلفيقي از بوكس، تكواندو و كشتي بود شدم. خيلي‌ها از اين‌كه مي‌ديدند چند دختر در رشته رزمي ورزش مي‌كنند تعجب مي‌كردند چون پيش از اين فقط مردان در اين ورزش فعاليت مي‌كردند.سال 85 شهربانو در رقابت‌هاي قهرماني كشور قهرمان شد و موفقيت او انگيزه‌اي شد تا من هم وارد اين ورزش بشوم. البته شرايط اقليمي شهرستان سميرم در گرايش ما به اين ورزش رزمي بي‌تأثير نبود. آب و هواي سميرم كوهستاني و برفي است و ساكنان اين شهرستان هميشه خود بر مشكلات غلبه مي‌كنند و من با اين شرايط آب و هوايي قوي بزرگ شدم.

روحيه‌ام طوري بود كه بايد در هر ميداني پيروز مي‌شدم. بعداز تمرينات وقتي به خانه برمي‌گشتم دردهايم را از مادر پنهان مي‌كردم. او هميشه نگران بود و مي‌گفت پولي را كه از جوايز مسابقات به‌دست مي‌آوري نمي‌خواهم. جايزه‌اي كه به خاطر آن مجبور باشي ضربات مشت و لگد حريف را تحمل كني براي يك مادر زجرآور است. اما در عين حال او و پدرم هميشه تأكيد مي‌كردند كه بايد پرچم ايران را بالاتر از كشورهاي ديگر به اهتزاز دربياوريم. وقتي مسابقه داشتم مادرم به امامزاده مي‌رفت و براي موفقيت من نماز مي‌خواند و دعا مي‌كرد.
ما خواهرها حريفان تمريني يكديگر بوديم و در خانه فنون ووشو را با هم تمرين مي‌كرديم و به همين خاطر هميشه آمادگي خود را حفظ مي‌كرديم.

بارها در خواب خودم را بر سكوي قهرماني جهان ديدم و مي‌دانستم كه روزي اين رؤيا به حقيقت خواهد پيوست. اعضاي خانواده مشوقان اصلي من بودند و پله‌هاي ترقي را از رده سني جوانان آغاز كردم.

گام به گام تا سكوي نخست دنيا

رقابت‌هاي آسيايي 2007 كره جنوبي اولين ميداني بود كه الهه در آن پا گذاشت و با كسب مدال نقره وارد دنياي قهرماني ووشو زنان شد. آن زمان در رده سني جوانان مبارزه مي‌كردم و انگيزه زيادي داشتم. بعد از آن در مسابقات آسیايي جوانان در ماكائو اولين مدال طلا را به‌دست آوردم. در اين رقابت‌ها سرمربي تيم چين كه مبارزات من را ديد گفت او مبارز خوبي است و پيش‌بيني كرده بود كه در فينال به حريف چيني مي‌بازم و دوم مي‌شوم اما حريف چيني‌ام را شكست دادم و نشان طلا گرفتم.

دو سال بعد براي اولين بار در رقابت‌هاي جهاني حضور پيدا كردم. اين مسابقات در سال 2009 در كانادا برگزار شد. در اولين مبارزه پايم شكست ولي تا فينال مبارزاتم را ادامه دادم. دوست نداشتم در اولين ميدان جهاني به اين راحتي كنار بروم. خيلي درد داشتم اما تا فينال مبارزه كردم و مدال نقره گرفتم. سال 2010 در رقابت‌هاي جام جهاني ساندا در كشور چين كه مهد ووشو جهان است با غلبه بر همه حريفان صاحب نشان طلا شدم. همان سال در بازي‌هاي آسيايي گوانگجو نشان برنز گرفتم و در مسابقات جام قفقاز قهرمان شدم. يازدهمين دوره رقابت‌هاي جهاني سال 2011 اين بار به ميزباني تركيه برگزار مي‌شد و من براي دومين بار در عرصه جهاني به ميدان مي‌رفتم اما بازهم دستم از نشان طلا دور ماند و به مدال برنز رسيدم. حسرت قهرماني جهان و بالا بردن پرچم ايران هميشه در دلم بود و اين بار تصميم گرفته بودم در رقابت‌هاي جهاني 2013 مالزي به آرزويم برسم. تا قبل از اين در سبك وزن كسي از ووشوكاران ايران در بخش ساندا موفق به كسب مدال طلاي جهاني نشده بود. در اولين گام در وزن منهاي 52 كيلوگرم به مصاف حريف بلژيكي رفتم.

حجاب ما در اين مسابقات مورد توجه ورزشكاران خيلي از كشورها بود. البته به خاطر اين‌كه در مسابقات قبلي با حجاب مسابقه داده بوديم ورزشكاران مصر و تركيه هم با پيروي از ما با حجاب در اين مسابقات حاضر شدند. ورزشكاران خارجي از ما مي‌پرسيدند چطور مي‌توانيم با حجاب مبارزه كنيم و نفس كم نياوريم. البته داشتن حجاب به ما در مبارزات خيلي كمك مي‌كند. حريف بلژيكي‌ام را ناك اوت كردم و در دومين مبارزه به مصاف حريف فيليپيني رفتم و او را هم شكست دادم. در فينال بايد با حريف قدرتمند كره جنوبي مبارزه مي‌كردم. از آنجا كه خواهرم در وزن منهاي 75 كيلوگرم مبارزه مي‌كند مسابقه فينال او بعد از مسابقه من بود و به همين خاطر در سالن تمرينات مشغول گرم كردن خودش بود و مسابقه من را از تلويزيون‌هاي بيرون از سالن رقابت‌ها مي‌ديد. حريف كره‌اي كمي از من كوتاه قدتر بود و مراقب بودم كه امتياز از من نگيرد.

 براي اين‌كه از نظر امتيازي از او جلو بيفتم كمي به او نزديك شدم كه پاشنه او به صورتم خورد. گيج شده بودم و صورتم بشدت آسيب ديد به‌طوري كه سمت راست صورتم و چشم راستم ورم كرد و چشمم بسته شد. خونريزي زياد داشتم و ورم صورتم باعث شده بود نتوانم محافظ دندان‌هايم را دربياورم. وقتي راند اول تمام شد مربي و رئيس فدراسيون از من خواستند به خاطر آسيب ديدگي مسابقه را ادامه ندهم. رئيس فدراسيون ووشو مي‌گفت مدال نقره براي ما ارزش طلا دارد و حفظ سلامتي تو از همه چيز مهمتر است اما از آن‌ها خواهش كردم تا اجازه بدهند راند دوم هم مبارزه كنم. از بيني‌ام خون مي‌آمد و مقدار زيادي پنبه داخل آن گذاشتيم تا خونريزي كنترل شود. با شروع راند دوم حريف كره‌اي كه مي‌دانست صورتم آسيب ديده است با مشت چند ضربه ديگر به صورتم زد و بيني‌ام دوباره خونريزي كرد. داوران چند بار مسابقه را قطع كردند و حتي سرداور نمي‌گذاشت مسابقه ادامه پيدا كند اما من با اشاره به آن‌ها مي‌گفتم شرايطم خوب است.

10 ثانيه به پايان مسابقه باقي مانده بود و همه ورزشگاه من را تشويق مي‌كردند. فقط با يك چشم حريفم را مي‌ديدم و خون بيني‌ام به داخل گلويم مي‌ريخت در آن لحظات چشمم به پرچم ايران بود كه در گوشه‌اي از سالن برافراشته شده بود. به خودم گفتم اين پرچم را به اهتزاز درخواهم آورد. وقتي زنگ پايان مسابقه به صدا درآمد و دستم به عنوان فرد پيروز بالا رفت از شدت درد بي‌حال روي زمين نشستم بلافاصله من را به بيمارستان بردند. وقتي چشم بازكردم خواهرم بالاي سرم بود. مدال طلاي من دست او بود. شهربانو مي‌گفت با ديدن وضعيت من عصبي شده و حريف كانادايي‌اش را ناك اوت كرده است. وقتي مدال طلا را به گردن انداختم از خوشحالي گريه كردم. دوست داشتم روي سكوي قهرماني اين مدال را به گردن مي‌انداختم اما به خاطر وضعيت بدي كه داشتم بدون من مراسم اهداي مدال‌ها انجام شده و سرود جمهوري اسلامي ايران در فضاي ورزشگاه طنين‌انداز شده بود. آن شب از خوشحالي مدالم را به گردنم انداختم و خوابيدم. وقتي به ايران برگشتم مدالم را به مادرم تقديم كردم. مي‌دانستم او با ديدن صحنه‌اي كه صورتم آسيب ديده چقدر زجر كشيده است.

اين روزها با داروهاي مسكن دردم كمي آرام شده است ولي به گفته پزشكان صورتم از 6 ناحيه شكسته و نصف صورتم بي‌حس است. اميدوارم بزودي به عرصه رقابت‌ها برگردم و خودم را براي مسابقات المپيك آسيايي كه سال آينده در كره جنوبي برگزار مي‌شود آماده كنم.
الهه كه سرمربي تيم ووشو بانوان فولاد ماهان سپاهان نيز است در آكادمي ووشو در سميرم 200 هنرجو دارد و مشغول آموزش وشووكاران آينده تيم ملي است. او مي‌گويد: با تلاش زياد مي‌توانيم به سلطه چيني‌ها در اين ورزش پايان بدهيم. مي‌خواهم در رشته تربيت بدني ادامه تحصيل بدهم و خوشحالم كه براي اولين بار در تاريخ ورزش ووشو من و خواهرم قهرمان جهان شديم.

كلكسيوني از افتخارات

شهربانو منصوريان بانوي 28 ساله ايران پرافتخارترین ووشوكار تيم ملي ووشوي بانوان است. او در رقابت‌هاي قهرماني آسيا موفقيت بي‌سابقه‌اي به دست آورد. اين ووشوكار اصفهاني در دوره اخير رقابت‌هاي قهرماني آسيا دست به كار بزرگي زد و نخستين مدال طلاي تاريخ ووشوي بانوان ايران را از اين رقابت‌ها كسب كرد. مدال طلايي كه منصوريان در چين به دست آورد اتفاق جديدي در ورزش بانوان بود و قدرت و توانايي اين ووشوكار را بار ديگر نشان داد، ووشوكاري كه سال 2011 در رقابت‌هاي جهاني تركيه قهرمان دنيا شد. او در دومين آوردگاه جهاني اين بار در وزن منهاي 75 كيلوگرم در رقابت‌هاي جهاني مالزي به ميدان رفت و پس از خواهرش الهه با ناك اوت كردن حريف كانادايي مدال باارزش طلا را به گردن انداخت.

او كه سومين فرزند خانواده منصوريان و اولين كسي است كه خانواده را با ورزش ووشو آشنا كرد مهمترين عوامل موفقيت را تمرينات مستمر و فداكاري‌هاي همسرش مي‌داند. او با بيان اين‌كه از 8 سال قبل به صورت حرفه‌اي ووشو كار مي‌كند، گفت: از آنجايي كه ووشو تركيبي از چند ورزش است به‌آن علاقه‌مند شدم و اولين بار در رقابت‌هاي دهه فجر قهرمان شدم. چند باري در مسابقات دست و پاي حريفان را شكستم بارها نيز آسيب ديدم و دستم يك بار شكست. تشويق‌ها و دلگرمي‌هاي خانواده و همسرم باعث شد تا ماه‌هايي را كه دور از آن‌ها در اردو بودم تحمل كنم و براي آن‌كه جواب زحمات آن‌ها را بدهم شبانه روز تمرين مي‌كردم. بزرگترين افتخار براي من نواخته شدن سرود ايران در سالن مسابقات است و دوست ندارم پرچم ايران پايين‌تر از پرچم كشورهاي ديگر باشد.

وي ادامه داد: در اردوهاي تيم ملي وقتي خواهرم سهيلا از تركيب اعزامي به رقابت‌هاي جهاني خط خورد من و الهه تصميم گرفتيم با قهرماني در اين مسابقات جاي خالي او را پر كنيم. قهرماني الهه با وضعيتي كه در مبارزه فينال داشت براي من دلچسب‌تر از مدال طلاي خودم بود. وقتي وضعيت صورت او را ديدم استرس زيادي گرفتم. چشمم به صفحه تلويزيون خيره شده بود و مبارزه او را نگاه مي‌كردم.

مي‌دانستم خواهرم مبارز باغيرتي است و اجازه نمي‌دهد حريف كره‌اي پيروز شود. اشك مي‌ريختم و تمرين مي‌كردم و وقتي براي مبارزه فينال وارد زمين مسابقه شدم براي اين‌كه بتوانم زودتر خودم را به خواهرم برسانم حريفم را ناك اوت كردم و بلافاصله به بيمارستان رفتم. از اين‌كه براي اولين بار در تاريخ ووشو، ما دو خواهر قهرمان جهان شديم خيلي خوشحالم. ما به عنوان نمايندگان زنان ايران نشان داديم كه زن ايراني توانايي‌هايي خاص دارد و مي‌تواند بر مشكلات در سخت‌ترين شرايط غلبه كند. /ایران
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
ناشناس
۰۹:۱۴ ۲۸ آبان ۱۳۹۲
غیرت ایرانی مردو زن نداره همه ملت برای وطن حاضرند ازجونشون هم بگذرند حالا تو هر میدانی که باشه فرق نمی کنه جنگ با شه یا ورزش آفرین به غیرت این دو خواهر ایرانی
Iran (Islamic Republic of)
جیرفتی
۲۳:۰۱ ۲۷ آبان ۱۳۹۲
بهترین هدیه های دنیا روباید داد به این دوتا خواهر من واقعا بهشون افتخارمیکنم
آخرین اخبار