وی با بیان اینکه گریه بر امام حسین(ع) موجب نجات تمام ادیان الهی شده است بیان داشت: اگر امام حسین(ع) و گریه بر او نبود حتی همین مسیحیت منحرف نیز وجود نمیداشت و نه تنها هیچ مکتب توحیدی در زمین زنده نبود بلکه فساد تمام عالم را در بر میگرفت چنانکه خدای متعال مجبور به جمع کردن بساط این دنیا میشود.
این پژوهشگر تاریخ اسلام سپس با تأکید بر گریستن انبیای پیش از پیامبر اکرم(ص)، به بیان روایاتی در خصوص تأثر روحی و مواجهه پیامبرانی نظیر حضرت آدم(ع)، حضرت نوح(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت موسی(ع)و...با مصیبتهای شهید دشت نینوا پرداخت.
طائب با بیان اینکه هر جا دین مورد هجمه قرار گرفته آن عنصری که توانسته از آن صیانت کند گریه بر امام حسین(ع) بوده است عنوان کرد: این امر موجب شده هر معاندی نظیر بنیالعباس و پادشاهان عثمانی در ترکیه در طول تاریخ سعی در تعطیلی این عنصر مؤثر در حفظ دین داشته باشند.
وی همچنین در خصوص شبهه عدم پایبندی پیروان اهلبیت و شیعیان به عهد خود در دعوت از امام حسین (ع) و در نهایت قتل ایشان در صحرای دشت کربلا بیان داشت: این سخن نادرست و اشتباهی است چراکه در زمان دعوت اباعبدالله تعداد شیعیان کوفه بسیار ناچیز بود و بقیه افراد دعوتکننده را غیر پیروان مکتب اهلبیت تشکیل میدادند.
رئیس شورای قرارگاه راهبردی عمار با بیان اینکه کوفه نسبت به مکه و مدینه تعداد شیعیان بیشتری در زمان قیام امام حسین (ع) داشت اما باز نسبت به ساکنان کوفه جمعیت بسیار اقلیتی بود گفت: در مکه و مدینه تعداد شیعیان قابل ذکر حتی با تقریبی از درصد نبود اما در کوفه این آمار به حدود نیم تا یک درصد میرسید بنابراین باز تعداد شیعیان در شهر کوفه نسبت به سایرین بسیار ناچیز بود.
طائب با ذکر این نکته که از 18 هزار نامه دعوت به امام تنها سهم کوچکی متعلق به شیعیان بوده است یادآور شد: اکثریت دعوتکنندگان را کسانی که به ولایت ائمه اعتقاد نداشتند و به طور عمده با انگیزه کسب منافع نوشته بودند تشکیل میدادند که در نهایت نیز در واقعه کربلا نظیر سنان و خولی حضور داشتند.
وی ادامه داد: قریب به اتفاق شیعیانی هم که جزو امضاکنندگان این نامه دعوت بودند پس از ماجرای هانی و ابن زیاد یا در زندان بودند و یا امکان و فرصت ظاهر شدن نیافتند و تنها از این طیف افرادی نظیر مسلم بن اوسجع، عابس و حبیببن مظاهر موفق به فرار از کوفه و ملحق شدن به سپاه امام حسین (ع) شدند.
این محقق مسائل تاریخ اسلام سپس به تفسیر تعبیر مشهور «من کشته اشکها هستم» سالار شهیدان پرداخت و در پاسخ به سومین سئوال در خصوص قیام امام حسین(ع) عنوان کرد: منظور از این اشک، اشکی است که برای قتل خلیفهای ایجاد و توجیهی برای حادثه کربلا شد.
طائب در این خصوص تصریح کرد: زمانی که انحراف پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) در خواص جامعه اسلامی روی داد مولای متقیان تمام سعی خود را برای بازگشت امت اسلامی به مسیر حق صرف کرد اما دشمن سعی داشت مرکز اداره جامعه اسلامی را از مدینه به شام منتقل کند.
وی سپس به ماجرای بستن آب روی یکی از خلفا توسط برخی از معترضان حکومت این خلیفه و تلاش امیر مؤمنان برای باز کردن آن و فرستادن حسنین (علیهماالسلام) برای محافظت از وی اشاره و عنوان کرد: با وجود این تلاشهای مولای متقیان، پس از کشته شدن این خلیفه از سوی برخی افراد مغرض به خصوص معاویه تبلیغات فراوانی علیه امام علی(ع) صورت گرفت که حتی در ادامه موجب به شهادت رساندن یاران آن حضرت نظیر حجر بن عدی و در نهایت وقوع حادثه کربلا شد./ج1