سِرّ نی در نينوا می ماند اگر زينب نبود كربلا در كربلا می ماند اگر زينب نبود
چهره سرخ حقيقت بعد از آن توفان رنگ پشت ابری از ريا می ماند اگر زينب نبود
چشمه ی فرياد مظلوميّتِ لب تشنگان در كوير تفته جا میماند اگر زينب نبود
زخمهء زخمیترين فرياد در چنگ سكوت از طراز نغمه وا میماند اگر زينب نبود
در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ در گلوی چشم ها می ماند اگر زينب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی سوار و بی لگام در بيابان ها رها می ماند اگر زينب نبود
در عبور از بستر تاريخ، سيل انقلاب پشت كوه فتنه جا می ماند اگر زينب نبود
سر قافله شام بلایى زینب تو شیر زن کرب و بلایى زینب
در عصر به خون نشسته عاشورا سرچشمه اى از صبر خدایى زینب
شب شام غریبان حسین است تمام عرش در دامان حسین است
دگر این شب سحر از پی ندارد که خورشید جهان بی سر حسین است
دل شعله عاشورا جان تاب و تبي دارد در کرب و بلا زينب امشب چه شبي دارد
امشب شب هجران است يا شام غريبان است؟
میتوان مانند کوهی درد بود
شام با یک قافله شبگرد بود
میتوان چون شیر دشت کربلا
نام زینب داشت، اما مرد بود
کارهای بزرگ را مردان آغاز و زنان تمام می کنند کربلا، دلیل روشن این ادعاست
سرشارترین شعر خدایی؛ زینب
اسطوره ی طاقت و حیایی؛ زینب
تو زینت نقطههای بسمالله وُ
تفسیر فصیح کربلایی؛ زینب
فریاد که کشتند امام شهدا را
لب تشنه بریدند سرخون خدا را
ایثار و شهادت، قانون حسین است
پیروزی اسلام از خون حسین است
خدایا این شام روز عزا یا غروب شب عید قربان است
زمینِ صحرای کرب وبلا صحنه صحنه زخون لاله باران است
ناله کن ای دل تا سحر امشب
شام غریبان گل های باغ طاها است
گل های پرپر شده از گلزار زهراست
عزاداریتان قبول و التماس دعا
امشب تن مردانگی در بند کین است
آزادگی جرمی سیه چون جرم دین است
امشب صداقت دیده اش مهمان اشک است
خلقت زنامردانگی ها غرق رشک است
امشب شب شام غریبان حسین
قلب مجروح درون سینه هامان را ببین
یازده خورشید را کشتند و داغ تو فزون
تکه تکه زین ستم آیینه هامان را ببین
گرچه شد خورشید ما در پرده ی غیبت ولی
می رسد نورش ز ماه حضرت سید علی*
باز هم هر روز عاشورا و هر جا کربلا**
باز هم فتنه، اگرچه هست حجت ها جلی
ترس ما
تو رهروی سوی فردا
دارد می آید محرم
ماه پر از یاد مولا
دارد می آید محرم
ماه مساجد، تکایا
ماه غم و اشک و ماتم
بر غربت ابن زهرا
دارد می آید محرم
ماه همیشه