«صرفنظر از آنکه چه کسی و کدام نهاد یا جریان پشت بیلبوردهای ضدآمریکایی است و صرفنظر از آنکه این حرکت از روی لجبازی با سیاست تنشزدایی روحانی دارد صورت میگیرد یا از روی اعتقاد واقعی اقدامکنندهها، نتیجه امر یکی است. واقع مطلب آن است که این اقدامات همراستا با سیاست خارجی دولت نیست.»
او سپس به طرح پرسشی در این باب پرداخته است:
«از زمانی که موضوع حذف شعار مرگ بر آمریکا در جامعه مطرح شده است، یا برعکس ادامه آن به راه افتاده، یک سوال خیلی ساده از کسانی که معتقدند مرگ بر آمریکا و دشمنی با آمریکا باید استمرار یابد، پرسیدهام: ظرف این 34سال گذشته که دشمنی ما با آمریکا برقرار بوده، آنها یک مورد و فقط هم یک مورد و نه بیشتر نشان دهند که اقدامات افراطی فایدهای برای منافع ملیمان داشته است.»
البته آقای زیباکلام تجاهل العارف کرده و بوق وارونه می زنند و سوال را تغییر داده اند در حالی که سوالی که باید از ایشان و مدعیان رابطه با آمریکا پرسید و در حقیقت سوال اصلی است، آن است که لطفا تنها به یک مورد و فقط هم یک مورد اشاره کنند که رابطه ایران و آمریکا به سود منافع ملی مان خواهد بود. چرا کسی نمی گوید و جواب نمی دهد رابطه با آمریکا چه سودی برای کشورمان دارد؟ قرار است با این رابطه چه منافعی عایدمان شود؟ اصلاح طلبان و مشتاقان رابطه با آمریکا تنها از ضرورت این رابطه می گویند اما هیچکدام به این پرسش پاسخ نداده اند که چه سودی نصیب کشورمان خواهد شد؟
توجیه عجیب و غریب ارائه شده برای جمعآوری بیلبوردها در حالی است که مسئولان و مقامات آمریکایی برخی از نرمشهای دولت کنونی را به حساب ضعف و نیاز ایران اسلامی نوشته و ماهیت کینهتوزانه خود را بیشتر از پیش نشان دادهاند. اوباما بعد از مکالمه تلفنی با آقای روحانی انجام این گفتوگو - که تا آن روز بیسابقه بود- را ناشی از فشار تحریمها دانست و کنگره آمریکا با استناد به این برداشت، نتیجه گرفت که باید بر شدت تحریمها افزوده شود. وزارت خارجه آمریکا بلافاصله بعد از بازگشت هیئت ایرانی از نیویورک با صدور بیانیهای به اسرائیل اطمینان داد هرگز اقدامی نخواهد کرد که با منافع اسرائیل منافات داشته باشد! همین دو روز پیش دولت آمریکا مبلغ یک میلیون دلار برای کمک به سازمان منافقین اختصاص داد. خانم وندی شرمن معاون وزارت خارجه آمریکا و مسئول ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای این کشور با کمال وقاحت اعلام کرد که فریب و نیرنگ بخشی از DNA ایرانیان است! هفته گذشته، «شلدون آدلسون» میلیاردر معروف آمریکایی و یکی از حامیان مالی و سیاسی حزب جمهوریخواه طی سخنانی در دانشگاه «یشیوا» در نیویورک به اوباما پیشنهاد کرد، قبل از مذاکرات ژنو، ایران را بمباران کند! دو روز قبل «نیکلاس برنز» در مصاحبه با روزنامه آمریکایی «بوستون گلوب» سخنان آقای روحانی را دلنشین، اما ناشی از ضعف ایران ارزیابی کرده و به دولت آمریکا توصیه میکند، تحت تاثیر این سخنان قرار نگرفته و بر فشارها بیفزاید. روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» از قول یکی از مقامات ارشد تیم مذاکرهکننده آمریکا نوشت «در ژنو متوجه شدیم که فقط باید ایران را تحت فشار قرار داد» و...
در مورد رونق اقتصادی نیز اتفاقا آقای زیباکلام، دست بر قضا حقیقت ماجرا را آنگونه که بوده در همین مقاله بیان داشته و به صراحت می نویسد که این رابطه سودی اقتصادی برای کشور نخواهد داشت:
«کشورهای زیادی هستند که روابط گرم و صمیمانهای با آمریکا دارند، اما وضع اقتصادیشان هزار پله بدتر از ماست. بهبود وضع اقتصادی هیچ ارتباطی با برقراری رابطه با آمریکا ندارد. برنامهریزی صحیح و اصولی و استفاده از نظرات کارشناسان و افراد خبره است که وضع اقتصادی یک کشور را بهبود میبخشد؛ نه داشتن و نداشتن رابطه با آمریکا. اگر اصلاحطلبان یا هر فرد دیگری اصرار بر تنشزدایی با آمریکا دارند، بهواسطه آن است که از این رهگذر سودی عاید کشورمان شود والا نفس برقراری رابطه با آمریکا هیچ تغییری در وضع اقتصادیمان بهوجود نمیآورد.»