به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، اين روزنامه فرانسوي در مقاله اي به قلم "ژان کلود ووازن"، مورخ و باستان شناس فرانسوي نوشت، ايران از همان ابتدا کشوري طلايي بود که در آن مراسم ها و جشن هاي باشکوهي برگزار مي شد و حتي موريس بژار هنرمند فرانسوي را هم به شيراز دعوت مي کرد. اما اين ها باعث نشد که غرب به دلايل سياسي و اقتصادي آن را رها نکند. از اوايل قرن بيستم، موارد بسيار زيادي از اصلاحات کپي برداري شده از غرب که به سرعت بر جامعه ايران تحميل شد و احترام بسيار کمي براي سنت هاي آبا و اجدادي اين سرزمين داشت زمينه بازگشت و رجوع مردم به سنت و مذهب را فراهم آورد. صفحه جديدي در تاريخ ايران که غرب ابتدا مشوق آن بود اما نمي دانست که اين واقعه دردآور خواهد بود و همين ايران موجب ترس آن خواهد شد.
در ادامه اين گزارش آمده است: با گذشت زمان، ديوار تفاهم و احترام متقابل فرو ريخت. پس از مسائل سياسي قرن نوزدهم، نفت و گاز ايران اشتهاي اقتصادي غرب را در اوايل قرن بيستم بر انگيخت. در زمان نزديکتر به ما مسائل مذهبي ميان منطقه اي، موجب تشويق فشار ها بر اين کشور بزرگ شد. قبل از اين دوره درگيري، منافع مشترکي ميان فرانسه و ايران از جمله در بخش هاي آموزشي و فرهنگي وجود داشت.
لوموند مي نويسد: "اگر چه فرانسه لوئي چهاردهم مجذوب ايران بود، اما انقلاب فرانسه شکاف بزرگي در اين درک متقابل به وجود آورد. "
به نوشته اين باستان شناس فرانسوي، "ايران کشوري است که در هزار و پانصد سال گذشته گرايشي به تهاجم محوري از خود نشان نداده و در آن مردم بر سر آرامگاه يکي از معروف ترين شاعران خود در قرن چهاردهم گرد مي آيند و اشعار وي را مي خوانند. اکنون کشوري موجب نگراني غرب شده است که سه ميليون دانشجو دارد که 62 درصد آنان هم دختران هستند. بازي هاي ائتلاف هاي غربي و منافع اقتصادي، موجب رونق نفرت ها شده است. کدام کشور در خاور نزديک و نيز خاور ميانه هست که در آن اغلب فارغ التحصيلان مسلط به دو زبان (فارسي، انگليسي) و سپس سه يا چهار زبان (فرانسوي، آلماني، ايتاليايي) باشند؟ کدام کشور است که در آن، تا چند سال پيش و قبل از تحريم هاي غرب، نسبت اتومبيلهاي پژو در خيابان هاي پايتختش با پژوهاي شهر سوشو در فرانسه برابري ميکرد؟ "
توماس فلشي، در پايان نامه اي درخشان مي نويسد: «از آن جا که ايران و فرانسه هر دو هويت خود را بر روي تاريخ بنا کرده اند، اغلب ناديده گرفتن فرهنگ هاي مربوطه آن ها موجب شکست مکرر مذاکرات آن ها شده است".
"آيا محکوم کردن اين کشور که داراي سنت هاي قوي، و احساسات مذهبي غير تعصبي است اقدام مناسبي است؟ اصلاً چطور است شش قطعنامه سازمان ملل متحد را که از سوي ايران رعايت نشده است مورد تأکيد قرار دهيم، آن هم در حالي که درباره سي و چهار قطعنامه رعايت نشده يکي از کشورهاي همسايه که مجازات هم نشده، سکوت کرده ايم؟"
"در اين جا با ملتي رو به رو هستيم که در حال گسترش ارزش هاي ظرافت و لطافت و شفقت و مهمان نوازي و لذت حيات و روي بازنشان دادن به ديگران است. ايران براي بيش از چهار هزار سال به عنوان پلي ميان شرق و غرب مطرح بوده و از طريق بازرگانان، مسافران و کساني که از مسير ايران مي گذشته اند تنوانسته است ايده ها و عقايد مختلف را بشناسد و درک کند. اکنون وظيفه ماست که اين موقعيت مناسب پيش آمده را از دست ندهيم. انتخابات اخير ايران به اعتدال و ارزشهاي مهم ايران همچون احترام به باورهاي مذهبي، همبستگي ملي و احترام متقابل قدرت داده است. غرب بايد خودشيفتگي و گفتمان مستبدانه خود را رها کند."