پس از آنکه وادا، من و بابک قربانی را محروم کرد تا چند ماه اصلا حال و روز خوبی نداشتم، اما به هر حال خودم را جمع کردم و با مشاوره مربیان تصمیم گرفتم کشتی را رها نکرده و در یک وزن بالاتر یعنی 120 کیلو تمرین کنم، دوست ندارم اصلا به آن دوران تلخ برگشته و آن اتفاق ناخوشایند را بازگو کنم.
در شرایطی که در این دو سال حق حضور در مسابقه و اردوی تیم ملی را نداشتی، کجا تمرین میکردی؟
در زادگاهم منطقه شهریار تمرین میکردم تا ضمن ماندن در شرایط مطلوب از کشتی هم دور نشوم. این روال ادامه داشت تا اینکه قبل از المپیک لندن برای کمک به اردونشینان تیم ملی به خانه کشتی آمدم و به عنوان حریف تمرینی در کنار ملیپوشان بودم. البته یک سال قبل از پایان محرومیتم تمرینات سنگین را شروع کردم تا به محض پایان محرومیت در اوج باشم. خوشبختانه پایان محرومیتم مصادف شد با رقابتهای دانشجویان جهان و در این رقابتها روی تشک رفته و نقره گرفتم. البته از این مدال راضی نبودم، چرا که من بعد از دو سال دوری از تشک آن طور که باید و شاید آماده نبودم.
به همین دلیل در فینال آن رقابتها به رضا کایالپ ترکیهای باختی؟
دقیقا. در فینال آن رقابتها تمرکز لازم را نداشتم. در این مسابقهها اصلا صدای مربیان را از کنار تشک نمیشنیدم، میتوانستم در آن مسابقهها هم کار کنم. با وجود این، بازیهای دانشجویان نشان داد کجای دنیای سنگینوزنهای فرنگیکار هستم و در اولین تجربه در دسته 120 کیلو تجربه خوبی کسب کردم. پس از حضور در این رقابتها در اردوهای تیم ملی به طور کامل برای جهانی متمرکز شدم و در رقابتهای درون اردویی انتخابی تیم ملی به اوج رسیدم. در اردوهای تیم ملی علاوه بر تمرینهایی که با دیگر کشتیگیران انجام میدادم، خودم با هماهنگی مربیان تیم ملی بیشتر تمرین میکردم، چون میدانستم کار خیلی سختی در جهانی خواهم داشت و رقابت با سنگین وزنهای دنیا سبک و سیاق و توان جسمی خاص خودش را میطلبد.
در همان مسابقهها وعده دادی رضا کایالپ را در مجارستان شکست میدهیم، قولی که در جهانی مجارستان به آن عمل کردی و دیدیم که طی یک مبارزه خوب این کشتیگیر پرقدرت را شکست دادی. برنامه خاصی برای مبارزه با این کشتیگیر داشتی؟
این کشتیگیر سالها بود کشتیگیران ما را شکست میداد، من در بازیهای دانشجویان هم به اشتباه خودم باختم. در حالی که از او جلو بودم، یک لحظه فکر کردم کار تمام شده و هنگام حمله امتیاز از دست دادم. خوشبختانه در مجارستان مرتکب این اشتباه نشدم و این دوئل را با پیروزی پشت سر گذاشتم و به فینال رسیدم. البته رضا کایالپ خیلی خوب کار کرد و سه دقیقه اول کاملا کشتی من را خنثی کرد. بعد از زمان استراحت متوجه شدم افت کرده است. گرچه کشتی من را خوانده بود که من تغییر تاکتیک دادم و از دور حمله کردم و او شکست خورد.
فینال رقابتهای جهانی هم در نوع خود حساس و نفسگیر بود. مبارزه با کشتیگیر استونی و نایب قهرمان المپیک را چطور پشت سر گذاشتی؟
در این فینال خیلی با احتیاط کشتی گرفتم و به محض کسب امتیاز لازم و حاشیه امن برای قهرمانی، کشتی را حفظ کردم و فینال جایی نبود که به فکر کشتی نمایشی باشم، چون من فقط برای طلا به مجارستان رفته بودم.
تغییر قوانین کشتی را در این رقابتها چطور دیدی؟
این قوانین، کشتی را زیبا و همزمان سنگین هم کرده بود. در مجموع برای من راحت بود، چرا که من یک کشتیگیر سر پازن هستم و این تغییرات خیلی به نفع کشتیگیرانی با سبک و سیاق من است.
دلت نمیخواست در شرایطی قهرمان 120 کیلو شوی که نامدارترین چهره سالهای اخیر این وزن یعنی لوپز کوبایی هم حضور داشت؟
طبیعی است هرچقدر قهرمانی مقتدرانهتر باشد با ارزشتر است، اما وقتی چند روز قبل از رقابتهای جهانی اعلام کردند لوپز در این رقابتها نیست برایم تفاوتی نداشت، چون خودم را برای مبارزه با او هم آماده کرده بودم. من در تمرینات شبانهروزیام در خانه کشتی همیشه به دو حریف فکر میکردم؛ اولی لوپز کوبایی و دومی رضا کایالپ ترک. طبیعتا با غیبت حریف نامدار کوبایی، تلاش و تمرکز من هم کاملا معطوف کشتی با کایالپ شد. البته به این معنا نیست که من از رویارویی با لوپز فراری بودم و با غیبت او خیالم برای قهرمانی راحت شد، امیدوارم در آیندهای نزدیک با او نیز کشتی بگیرم و قدرت خودم را بر همه حریفان درجه یک این وزن دیکته کنم.
لحظهای که بر سکوی قهرمانی جهان ایستادید چه حسی داشتید؟
ثابت کردم علیاکبری تمام نشده و با قهرمانی جهان به کشتی بازگشته و دوم اینکه برای مردم و پرچم کشورم افتخارآفرینی کردم. نشان دادم عاشق وطنم هستم و به هیچ عنوان زیر پرچم کشوری دیگر به میدان نمیروم.
برای همین با وجود امضای قرارداد با جمهوری آذربایجان، قید این قرارداد را زدی و به ایران برگشتی؟
همین طور است. من هم درست مثل سامان طهماسبی تصمیم گرفتم به آذربایجان بروم، سامان کسی بود که برای کشتی ما دو مدال جهانی کسب کرده بود، اما دریغ از یک شغل برای این قهرمان. وقتی انسان دغدغه معیشتی بالایی داشته باشد، ناگزیر میشود به چنین اقدامی دست بزند. من هم چون شغلی نداشتم و از کشتی هم دور بودم، مجبور شدم از جوانیام استفاده کنم، اما وقتی چند ماه آنجا بودم دیدم حتی اگر پول هم نداشته باشم و در فقر باشم، باز نمیتوانم بمانم. دیدم همه چیز پول نیست و عشق به مردم چیز دیگری است. بنابراین دوباره به عشق مردم به ایران برگشتم.
گفته میشود قرارداد خوبی هم با شما امضا کرده بودند.
وقتی
قرارداد را بستم چون من نمیتوانستم تا مسابقههای جهانی کشتی بگیرم، 250
هزار دلار به عنوان پیشپرداخت و با حقوق ماهیانه 5000 دلار به من دادند.
بعد از رقابتهای جهانی هم قراردادها بر حسب رنگ مدال بود. مثلا برای مدال
طلای جهان 200 هزار دلار پیشپرداخت، خانه، ماشین به اضافه حقوق 7000 دلاری
میدادند. برای مدال المپیک دو میلیون دلار با ماشین و حقوق ماهانه 10
هزار دلاری تا سال آیندهاش بود. برای مدال بازیهای اروپایی 2015 نیز 500
هزار دلار با حقوق ماهانه 8000 دلاری پرداخت میکنند که البته این مبلغها
را سال به سال به صورت پلهای افزایش میدهند. اما من در همان پیش پرداخت
منصرف شدم و به ایران برگشتم.
البته یک مقدار از پیش پرداخت را پس دادم و
یک مقدار دیگر را هم بدهکارم که اگر جوایز سال 2010 من را بدهند، بقیه پول
را به آنها پس میدهم. چون متاسفانه هنوز جوایز قهرمانی جهان در سال 2010
را نگرفتهام و یکی از دلایلی که خیلی ناراحت بودم و به آذربایجان رفتم این
بود که من طلای جهان را کسب کردم، اما بعد از سه سال هنوز جوایزم را نداده
بودند. این در حالی بود که پس از قهرمانیام در بوداپست، آذربایجانیها
بازهم آمدند و گفتند حیف شد برای ما کشتی نگرفتی وگرنه همین الان کلی جایزه
به تو میدادیم که من در جواب فقط خندیدم.
حداقل جایزه نقدی آنان 250 هزار دلار برای مدالآوری در این رقابتها بود به علاوه یک خانه و ماشین گرانقیمت و همچنین حقوق ماهیانه 10 هزار دلاری که مطمئنا برای هر کشتیگیری یک شرایط ایدهآل و رویایی است، اما من از همه اینها گذشتم.
پس از ماجرای محرومیت، بابک قربانی با مشکل دیگری مواجه شد. وقتی فهمیدی در یک نزاع قربانی مرتکب آن جرم شده و زندانی شده است چه حسی پیدا کردی؟
وقتی آن
اتفاق برای بابک افتاد باور کنید سه، چهار روز کابوس میدیدم. تا چشمهایم
را میبستم بابک جلوی چشمهایم بود. سه، چهار روز قبل از مسابقههای جهانی
بوداپست هم که به ملاقاتش رفتم، با اینکه خیلی ناراحت شدم، اما یادی از
خاطرههایمان کردیم و یک مقدار از لحاظ روحی شارژ شدم. من به این اعتقاد
دارم روزی که بابک از زندان بیرون بیاید، قهرمان جهان میشود. من با رئیس
زندان که صحبت کردم، میگفت بابک روزی چهار، پنج ساعت تمرین میکند و آن
چیزی هم که من دیدم بدنش خیلی سرحال بود.
با او چهار سال حریف تمرینی بودم و میدانم چه اختلافی با حریفان جهانیاش دارد، بنابراین اگر اعتقاد دارم دوباره عضو تیم ملی شود شک نکنید طلای جهان را میگیرد. بابک در زندان خود را با تمرین سرگرم میکند و روزی دو ساعت و نیم صبح و دو ساعت و نیم بعدازظهر تمرین دارد. امیدوارم خانواده مقتول بزرگی کنند و بابک قربانی که پهلوان ماست را ببخشند. اگر آنها بزرگی و گذشت کنند همه ما قهرمانان را مدیون خود کردهاند.
بازگشت شما به تیم ملی کشتی فرنگی یک حاشیه هم داشت؛ بشیر باباجانزاده کشتیگیری که در این وزن برنز جهان را گرفت در اعتراض به کادر فنی تیم ملی بیخیال تیم ملی و رقابتهای انتخابی شد. چه نظری در این رابطه داری؟
هرکس میتواند برای خودش تصمیم بگیرد. امسال انتخابی تیم ملی برگزار شد و شرایط برای همه یکسان بود، در واقع هیچ تبعیضی هم در کار نبود. حالا یک کشتیگیر صلاح میبیند که کشتی نگیرد نمیتوان او را به زور مجبور کرد.
به عنوان کسی که با دو کادر فنی کار کردهای چه نظری درباره محمد بنا، سرمربی سابق و عبدالله چمنگلی، سرمربی کنونی تیم ملی داری؟
دست همه آنهایی که برای کشتی فرنگی زحمت کشیدهاند درد نکند، کشتی فرنگی با محمد بنا به خودباوری رسید و در جهانی مجارستان هم در دو وزنی که اصلا مدال طلای جهانی نداشتیم، طلا گرفتیم. فکر میکنم بچهها به خودباوری و بزرگی رسیده و راهشان را پیدا کردهاند.
مجمع انتخابات فدراسیون کشتی بهزودی قرار است برگزار و تکلیف مدیریت این فدراسیون مشخص میشود. به عنوان یکی از قهرمانان کنونی کشتی چه نظری در این باره دارید؟
طبیعی است من هم مثل همه اهالی کشتی خیلی خوشحال خواهم شد پس از ماهها بلاتکلیفی و تحمل انواع و اقسام مشکلات بالاخره تکلیف سکاندار کشتی مشخص شود. ما طی یک سال آینده سه مسابقه مهم پیشرو داریم و باید هرچه زودتر برای این میدانهای بزرگ آماده شویم. در حال حاضر، تمام فکر و ذکرم بازیهای آسیایی و مسابقههای جهانی سال آینده است. باید دید شرایط چگونه پیش میآید اما همه هدف من باقی ماندن در اوج به عنوان نفر اول دسته سنگین وزن کشتی فرنگی دنیاست و برای این مهم تلاش میکنم.
اما سال آینده بازیهای آسیایی و مسابقههای جهانی در فاصله زمانی کمی برگزار میشود. میخواهی در هر دو مسابقه شرکت کنی؟
باید طوری برنامهریزی شود که کشتی در هر دو مسابقه با قدرت شرکت کند. خود من اگر بین جهانی و بازیهای آسیایی حتی فقط یک روز فاصله باشد، باز هم میخواهم در هر دو جام قهرمان شوم.
حرف آخر؟
از تمام کسانی که به من کمک کردند تا به دنیای کشتی بازگردم و در رقابتهای جهانی بوداپست مجارستان شرکت کنم، تشکر میکنم و امیدوارم این روند را در آینده و المپیک برزیل نیز ادامه دهم. جا دارد اینجا یادی هم بکنم از مربیانی که واقعا برای من زحمت کشیدند مثل بهروز حضرتی و ناصر نوربخش. من از بچگی تا سال 82- 81 دو سه سال آزاد کار کردم، اما از سال 83 به خاطر شرایط بدنی و علاقهای که خودم به کشتی فرنگی پیدا کردم پیش ناصر نوربخش و بهروز حضرتی رفتم و از آنجا استارت کشتیام را زدم و از همه مربیانم که در این سالها کنارم بودند صمیمانه تشکر میکنم.