باشگاه خبرنگاران- یک فیلم جذاب، موفق و در نوع خود بدیع در قسمت اول، در ادامه اسیر تکرار، پراکندهگی و تبلیغات ایدئولوژیک میشود و همه ارزشهای پیشینی را به باد میدهد.
در حالی که رانک موزز امیدوار است زندگی آرامی با سارا داشته باشد، دوست به ظاهر روان پریشش ماروین به او اخطار میکند که افرادی آنها را تحت نظر دارند. کمی بعد ماروین در انفجار بمب کشته میشود و موزز هم توسط ماموران ا منیتی بازداشت میشود که خود آن ماموران توسط تیم دیگری به تقل میرسند. خیلی زود مشخص میَود همه اینها به دلیل رهگیری یک بمب هستهای بسیار کوچک است که سالها قبل و در جریان جنگ سرد قرار بوده در روسیه منفجر شود و هنوز هم همان جا منتظر کسی است که فعالش کند؛ و تعداد کسانی که چنین قصدی دارند کم نیست!
فیلم در وهله اول دچار همان عارضه اکثریت قریب به اتفاق دنبالهسازیهای تصادفا موفق است: فقدان ایدهپردازیهای جدید و امید خام به تکرار موفقیتآمیز فرمولهای پیشینی. همین سبب میَود که برخلاف فیلم قبلی که غافلگیری تقریبا در مورد همه چیز (مثلا شخصیت خود ماروین به تنهایی به عنوان یک پدیده کفایت میکرد) بر جذابیتهای آن افزوده بود، اینجا هیچ جنبه غافلگیرانهای وجود نداشته باشد. ما همچون فرانک، باور نمیکنیم که ماروین مرده باشد پس کل آن سکانس مرگ و تدفین و جملات دو پهلوی فرانک کمی به قصهای که چند دقیقه بعد نیازمند بازگرداندن ماروین به عالم زنده هاست؛ نمي كند. باور نمي كنيم ويكتوريا حاضر باشد به خاطر پول آن ها را بكشد؛ باور نمي كنيم موزز، كاتيا را به سارا ترجيح دهد...
و براي همين با داستاني پريشان و فاقد جذابيت رو به رو هستيم كه در مواردي چون توصيه هاي ماروين به فرانك در مورد نحوه تعامل با جنس مخالف، نه تنها فاقد منطق كه احمقانه است.
اما ضعف عمده تر فيلم به اين باز مي گردد كه به شدت دچار سياست زدگي و عقده گشايي از طريق تبليغات ايدئولوژيك شده است.
حساب كنيد همه آدم هاي خشن و بد فيلم كه هر كدام يك قطب جهان امروز را نمايندگي مي كنند بايد با هم متحد شوند تا خطر ايران هسته اي خنثي كنند و سارا كه برخلاف
همه آدم كش هاي فيلم معتقد است با سلاح لطف و محبت بهتر از اسلحه مي توان به هدف رسيد، تنها در مورد يك ايراني دست به تفنگ مي شود.
واقعا از نظر نمايش حماقت آنقدر اوردوز كرده كه تنها شايد بتوان نمونه هاي رقيبش را در ميان فيلمفارسي هاي دهه 40 و 50 يافت.
والبته چون هميشه اين سوال مجددا در ذهن يك ايراني آشنا به امور زنده مي شود كه اگر واقع گرايي هاليوود در مورد تصويرسازي از "ديگران" هميشه اينقدر "حقيقت" داشته، پس ما وافعا چقدر درباره "ديگران" اطلاعات مستند داريم./ي2
منبع:ماهنامه سينمايي 24.